eitaa logo
مدارس امین
22هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
00d862040efa0e4b345ec7cfbcdce59e048d6752.pdf
245.8K
موضوع: تدوین: خانم زهراباباکردی مبلغه مدارس امین استان با تشکر از معاون تبلیغ استان گلستان و خانم بابا کردی مدیریت مدارس امین http:// eitaa.com/madaresamin
هدایت شده از سفیر
مربی یار.apk
17.44M
👨اولین و جامعترین برنامه تبلیغی کودکان و نوجوانان👶 👌بسیار عالی وکاربردی با محیط گرافیکی زیبا🌀 دیگه در اجرا برای کودک و نوجوان راحت باشید ✌️ مبلغین از دست ندید 💯💯 پیشنهاد دانلود👌👌
بســــــــــــم الله الــــــــــرحمن الــــــــــــــرحیم نکته 1) مهمترین هدف در تبلیغ، تاثیر گذاری بر رفتار و کردار مخاطب (خصوصا کودک و نوجوان) می باشد. نکته 2) تاثیر گذاری بر رفتار و کردار به راحتی امکان پذیر نمی باشد مگر اینکه بتوان بر اندیشه و فکر مخاطب تاثیر گذاشت. نکته 3) تاثیر گذاری بر اندیشه و فکر به راحتی امکان پذیر نمی باشد مگر اینکه بتوان عواطف و احساسات ظاهری مخاطب را تحریک کرد. نتیجه: مراحل رسیدن به هدف نهائی در تبلیغ: 1 – تحریک عواطف و احساسات ظاهری 2 - تاثیر گذاری بر اندیشه و فکر 3 - تاثیر گذاری بر رفتار و کردار مرحله 1) تحریک عواطف و احساسات ظاهری: رعایت چند نکته یا اصل لازم است: 1 - لذت بخشی باید از برنامه ها لذت ببرد. 2 – شادی بخشی باید بخندد و شاد باشد. 3 – ایجاد شور و نشاط و هیجان باید جنب و جوش وتحرک و هیجان ایجاد شود. 4 – ایجاد مشارکت باید همه اعضاء را در برنامه ها شرکت داد. 5 – تنوع بخشی باید نوع برنامه ها را در اجراهای مختلف تغییر داد.
Presentation1.pdf
2.01M
پاورپنت: تبادل و تهاجم فرهنگی تدوین: خانم عاطفی ازمبلغات امین خراسان شمالی باتشکرازمعاونت تبلیغ استان خراسان شمالی http:// eitaa.com/madaresamin
بهلول و قاضی آورده اند که شخصی عزیمت حج نمود چون فرزندان صغیر داشتهزار دینار طلا نزد قاضی برده و درحضور اعضاء دارالقضاء تسلیم قاضی نمود و گفت: چنانچه در این سفر مرا اجل در رسید شما وصیمن هستید و آنچه شما خود خواهید به فرزندان من دهید و چنانچه به سلامتبازآمدم این امانترا خودمخواهم گرفت. وقتی به سفر حج عزیمت نمود از قضاي الهی در راه درگذشتو چون فرزندان او به حد رشد و بلوغرسیدند امانتی را که از پدر نزد قاضی بود مطالبه نمودند قاضی گفت:بنا بر وصیت پدر شما که در حضور جمعی نموده هرچه دلم بخواهد باید به شما بدهم . بنابراین فقط صددینار به شماها می توانم بدهم . ایشان بناي داد و فریاد و تظلم را گذاردند . قاضی کسانی را که در محضر حاضر بودند که در آن زمان پدر بچه ها پول را تسلیم قاضی کرده بودحاضر نمود و به آنها گفت: آیا شما گواه بودید آن روزي که پدر این بچه ها هزار دینار طلا به من دادمصیت نمود چنانچه در راه سفر به رحمتخدا رفتم هرچه دلم خواستاز این زرها به فرزندان من بده آنها همه گواهی دادند که چنین گفت. پس قاضی گفت : الحال بیشاز صد دینار به شما ها نخواهم داد آن بیچاره ها متحیر ماندند و به هرکس التجا می نمودند آنها هم براي این حیله شرعی راهی پیدا نمی نمودندتا این خبر به بهلول رسید . بچه ها را با خود نزد قاضی برد و گفتچرا حق این ایتام را نمی دهی ؟قاضی گفت : پدرشان وصیت نموده که آنچه من خود بخواهم به ایشان بدهم و من صد دینار بیشتر نمی دهم . بهلول گفت : اي قاضی آنچه تو می خواهی نهصد دینار است بر حسبگفته خودت . بنابراین الحال که تو نهصد دینار می خواهی بنابر وصیتآن مرحوم که هرچه خودتخواستی به فرزندان من بده الحال همین نهصد دینار که خودت می خواهی به فرزندان آن مرحوم بده که حق آنهاست. قاضی از جواب بهلول ملزم به پرداختنهصد دینار به فرزندان آن مرحوم گردید . (کتاب داستانهاي شیرین بهلول دانا
امانت دارى ام سلمه موقعى كه على عليه السلام تصميم گرفت كه به عراق براى اقامت برود، نامه ها وصيتنامه خود را به ((ام سلمه )) سپرد، و هنگامى كه امام حسن عليه السلام به مدينه برگشت آنها را به وى برگردانيد. وقتى كه امام حسين عليه السلام عازم عراق شد، نامه و وصيت خود را به ام سلمه سپرد و فرمود: هر گاه بزرگترين فرزندم آمد و اينها را مطالبه كرد به او بده . پس از شهادت امام حسين عليه السلام امام سجاد به مدينه بازگشت و سپرده ها را به وى برگردانيد. ((عمر پسر ام سلمه )) مى گويد: مادرم گفت : روزى پيامبر صلى الله عليه و آله با على عليه السلام به خانه من تشريف آورد و پوست گوسفندى طلب كرد؛ در پوست مطالبى نوشت و به من داد و فرمود: هر كه با اين نشانه ها از تو اين امانت را طلب كرد به وى بسپار. روزگارى گذشت و پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رحلت كردند تا زمان خلافت اميرالمؤ منين كسى طلب اين امانت را نكرد، تا روزى كه مردم با على عليه السلام بيعت كردند. من (پسر ام سلمه ) در ميان جمعيت روز بيعت نشستم پس از آنكه على عليه السلام از منبر فرود آمد مرا ديد و فرمود: برو از مادرت اجازه بگير، مى خواهم او را ملاقات كنم من نزد مادرم رفتم و جريان را گفتم مادرم گفت : منتظر چنين روزى بودم .امام وارد شد و فرمود: ام سلمه آن امانت را با اين نشانه ها به من بده . مادرم برخاست از ميان صندوقى ، صندوق كوچكى بيرون آورد و آن امانت را به وى سپرد، سپس به من گفت : فرزندم دست از على عليه السلام بر مدار كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله امامى جز او سراغ ندارم . (کتاب 100موضوع500داستان
عطار خيانت كار در زمان ((عضدالدوله ديلمى )) مرد ناشناسى وارد بغداد شد و گردنبندى را كه هزار دينار ارزش داشت در معرض فروش قرار داد ولى مشتى پيدا نشد. چون خيال مسافرت مكه را داشت ، در پى يافتن مردى امينى گشت تا گردن بند را به وى بسپارد. مردم عطارى را معرفى كردند كه به پرهيزكارى معروف بود. گردنبند را به رسم امانت نزد وى گذاشت به مكه مسافرت كرد. در مراجعت مقدارى هديه براى او هم آورد. چون به نزدش رسيد و هديه را تقديم كرد، عطار خود را به ناشناسى زد و گفت : من ترا نمى شناسم و امانتى نزد من نگذاشتى ، سر و صدا بلند شد و مردم جمع شدند او را از دكان عطار پرهيزكار بيرون كردند. چند بار ديگر نزدش رفت جز ناسزا از او چيزى نشنيد. كس به او گفت : حكايت خود را با اين عطار، براى امير عضدالدوله ديلمى بنويس حتما كارى برايت مى كند نامه اى براى امير نوشت ، و عضدالدوله جواب او را داد و متذكر شد كه سه روز متوالى بر در دكان عطار بنشين ، روز چهارم من از آنجا خواهم گذشت و به تو سلام مى دهم تو فقط جواب سلام مرا بده . روز بعد مطالبه گردن بند را از او بنما و نتيجه را به من خبر بده . روز چهارم امير با تشريفات مخصوص از در دكان عبور كرد و همين كه چشمش به مرد غريب افتاد، سلام كرد و او را بسيار احترام نمود. مرد جواب امير را داد، و امير از او گلايه كرد كه به بغداد مى آيى ، و از ما خبرى نمى گيرى و خاسته است را به ما نمى گويى ، مرد غريب پوزش خواست كه تاكنون موفق نشدم عرض ارادت نمايم . در تمام مدت عطار و مردم در شگفت بودند كه اين ناشناس كيست ؛ و عطار مرگ را به چشم مى ديد. همين كه امير رفت ، عطار رو به آن ناشناس كرد و پرسيد: برادر آن گلوبند را چه وقت به من دادى ، آيا نشانه اى داشت ؟ دو مرتبه بگو شايد يادم بيايد. مرد نشانه هاى امانت را گفت : عطار جستجوى مختصرى كرد و گلوبند را يافت و به او تسليم كرد؛ گفت : خدا مى داند من فراموش كرده بودم . مرد نزد امير رفت و جريان را برايش نقل كرد. امير گردنبند را از او گرفت و به گردن مرد عطار آويخت و او را به دار كشيد دستور داد: در ميان شهر صدا بزنند، اين است كيفر كسى كه امانتى بگيرد و بعد انكار كند. پس از اين كار عبرت آور، گردن بند را به او رد كرد و او را به شهرش فرستاد. (کتاب 100موضوع500داستان
((شعري درباره ي تجاوز نكردن به مال ديگران)) درازدستي بيجا مكن به مال كسي بترس كه دست مكافات از آن درازتر است ملك آرا
معرفی کربلا معلا.ppt
1.6M
✳️ پاورپویونت معرفی کربلای معلی 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خودفورواردکنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گناهان کبیره درقرآن.pptx
6.06M
✳️ پاورپویونت گناهان کبیره در قرآن 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خودفورواردکنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اماکن زیارتی نجف.ppt
2.07M
✳️ پاورپویونت اماکن زیارتی نجف 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خودفورواردکنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
89d566bde42c4edb6ec9b17a7280ced69365adfc.pdf
253.1K
آثار تدوین: خانم سمانه کوهساریان مبلغه مدارس امین استان باتشکر فراوان مدیریت مدارس امین http:// eitaa.com/madaresamin
1c4ad1e5e3e522010acbc16d6ef091974fc4b0c2.pdf
116.6K
کاری از گروه طلاب موسسه شهیدین با تشکر فراوان مدیریت مدارس امین http:// eitaa.com/madaresamin
89d566bde42c4edb6ec9b17a7280ced69365adfc.pdf
253.1K
تدوین خانم سمانه کوهساریان از مبلغات مدارس امین استان با تشکر از مبلغه و معاون محترم تبلیغ استان مدیریت مدارس امین http:// eitaa.com/madaresamin
هدایت شده از  اشراق جنت
راههای دوستی و دوستیابی.pdf
9.72M
📽 پاورپوینت📽 راههای دوستی و دوستیابی 💠 اشراقی ها 💠 ( ایتا ) https://eitaa.com/m_eshragh
هدایت شده از  اشراق جنت
موعود آخرالزمان .pdf
10M
💠 موعود آخرالزمان💠 منجیان هالیوودی روش های مهدی هراسی طراحی جذاب و بسیار تاثیرگذار 💠 اشراقی ها 💠 ( ایتا ) https://eitaa.com/m_eshragh
هدایت شده از  اشراق جنت
اصول و روش های همسر گزینی.pdf
14.82M
💠پاوپوینت جذاب و زیبا💠 اصول و روش های همسر گزینی آمادگی برای ازدواج هشت قدم تا انتخاب همسر ویژه جوانان 💠 اشراقی ها 💠 ( ایتا ) https://eitaa.com/m_eshragh
کدام یک رو انتخاب می کنید