eitaa logo
مدارس امین
22.9هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
7.7هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏼به قلم خود مبلغ دو سه هفته ای بود ک مدام پاپیچم بود ب هیچ صراطی هم مستقیم نبود همش بهونه میگرفت ک مثلا دیگه چقدر کوتاه بیام؛ خوبه؟؟ مثلا چقدر کتک بخورم؛ راضی میشه؟ چقدر محدودم کنه؛ وظیفش بدونم؟ چقدر...... خب راستش؛ زیادم بد و بیراه نمیگفت پدر این مدلی ک اینقدر تعصب و دست بزن و بددهنی میکرد واقعا غیر قابل تحمل بود ولی من ک نمیتونستم جایگاه پدر را پیش بچه پایین بیارم و از اون طرفم مدیر بهم گفته بود ک مادر این دانش آموز میگه ک دخترشون توی خونه واقعا خیلی رفتار نامناسبی داره و باز نمیتونستم راست راست توی چشاش نگا کنم و بگم ک مدیر چی گفته چون خودش اصرار و اصرار ک من هیچ کار اشتباهی نمیکنم و همه دعواها تقصیر بابامه خیلی باهاش حرف زدم ولی هر روز کلافه تر از دیروزش اویزون پیداش میشد توی جلسه اخری تیر خلاصو با تجربه ی حاج اقای مرادی زدم اون روز همینطور ک توی اعماق چشام زل زده بود و از من انتظار معجزه برا حل ماجراهای پدر و دختری را داشت ب دستای مشت کرده ش خیره شدم از زور حرص و استرس قرمز شده بودن میدونستم توی خونه خیلی تحت فشاره فشار فشار اره راه حل همینه زودی اون گردنبند "و ان یکاد" را ک توی کیفم بود دراوردم دادم دستش یک سرش هم خودم گرفتم گفتم بکش _بکشم؟ _اره؛ محکم هم بکش؛ اصلا اینقدری ک پاره بشه _اخه خانوم پاره میشه _خب بشه _خب حیفه _مگه چقدر پولشه ک حیفه _کاری ب پولشم ک نداشته باشم؛ اخه دستم هم درد میاد؛ اخرشم چه سودی داره پاره شدن این گردنبند؟؟ جواباش دقیقا همونی شد ک میخواستم _ببین دعواهای تو و بابات هم همینه _هااان!!!؟؟؟ _تو و بابات دارید دعوا میکنید و این وسط بجای گردنبند؛ ارامش و رابطه خوب تو و اونه ک هی داره؛ سرش کشمکش میشه اون دستت هم ک گفتی درد میگیره ها؛ اونم اعصابته ک درد میگیره بقول خودت هم اخرش چه سود؟ حالا بگو ببینم؛ چطور برا یه گردنبند چند تومنی؛ نگران بودی ولی برا ارامش و اعصابت ناراحت نیستی _خب خانوم من اینا را میدونم؛ ولی چیکار کنم ک بابام ول کن ماجرا نیست _یه باره دیگه گردنبندو بکش همینکه کشید دستمو رها کردم گردنبند توی دستش موند _حالا دیگه کششی و تنشی را حس میکنی؟ _نه _پس ببین؛ هروقت جایی کشمکشی بود؛ بدون ک یه چیز دونفره ست فقط کافیه ک تو جر و بحثو رها کنی میبینی ک همه چی تموم میشه یکم خیره شد ب گردنبند توی دستش دوباره اون سر گردنبند را گرفتم و کشیدم و با اخم و ناراحتی ولش کردم سمتش ناراحت شد گفتش از من عصبانی هستی؟ _معلومه ک نه دوباره اون سر گردنبند را گرفتم و کشیدم ولی این دفعه خیلی اروم و با لبخند رهاش کردم خندید گفت فهمیدم منظورت اینه ک وقتی هم قراره دعوایی را ادامه ندم با قهر و لجبازی نباشه ک اثر بدتری بگذاره _افررررین؛ مثلا چیکار نکنی؟ _مثلا وسط دعوا؛ نرم توی اتاقم و در را محکم بکوبم مثلا یه لیوان اب بدم دست بابام _آخ ک چقدر اسمت بهت میاد؛ فهیییییمه خانوم چقدر این گردنبند را دوستش دارم پاشدم انداختم گردنش _یعنی مال من باشه _ارررره لبخند رضایت گوشه ی لب فهیمه اومد و گوشه ی دلم نشست واسه وقتای کلافگی و خستگی بدجوری این مدل لبخندا ب ادم ارامش میده 📎 📎 🌸 به کانال ملحق شوید: @mamin110