قدر مشترک خیلی از ماها
در زندگی
غفلت از «خداست»!
سرمان در لاک خودمان است
فرمان دل میبریم و کاری به کار او نداریم
مگر
جایی گرفتار شویم و فریادرسی نباشد
آن گاه
فیل مان یاد هندوستان میکند!!
در برنامه ریزی نانوشته زندگی،
خدا را
گذاشتهایم برای روز مبادا!!
برای روز گرفتاری و نیاز !!!
طاغوتی در درون ما
به نام «من»
همه چیز و همه کس حتی «خدا» را
برای امیال و رفاه و راحتی خود میخواهد!!
چپ، راست، بالا، پایین
به هر سمت و سو از چاردیواری زندگی
که نگاه میکنیم: «من»
دیوارهای بلند «مَنیّت»
ما را
در چنان زندان مخوف و تاریکی
حبس کرده که هیچ روزنهای
برای تابش نور و دیدن آفتاب
باقی نگذاشته است:
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ
يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ
ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ
إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا
وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا له من نور
میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو،«خود»حجابِ خودی حافظ از میان برخیز
در طریق عشق
نگاه به آئینه از محرمات احرام است
و حاجی را از «خدا» بازمیدارد!!!
برای دیدار حضرت آفتاب
باید ابرهای«مَنیّت» را کنار زد!
برای رهایی
از طاغوتِ «من» و آن زندان مخوف
اگر از آوار دیوارهای بلند «خودیت»
عاجز و ناتوانیم
لااقل در گام اول
نقبی زده یا روزنهای ایجاد کنیم!!
در ساعتی مشخص
از هر روز،
مَنیَّت را کنار بگذاریم،
از خود گذشتن و با «خدا» بودن را
تمرین کنیم
به خلوت و راز و نیازی یا
خدمتی مخلصانه و بی ریا به خلایق
خدایا!
در این راه نو و مسیر جدید زندگی
یار و یاور و راهنمایم باش:
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز وِلایِ تواَم نیستْ هیچْ دست آویز
آمین
همین
✋
#تلنگر
#غفلت_از_خدا
#دوری_از_مَنیَّت
#ایمان_به_غیب
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110