⬛️《شکافنده علوم》
▪️رهیافتی تمدنی بر واژه شناسی <باقر العلوم>
📚ویژه شهادت امام #محمد_باقر(ع)
🔸مشهورترین لقب امام پنجم شیعیان، باقر العلوم به معنای (تبقر، یعنى توسع در علم،شکافنده علوم) است.
شکافتن علوم به معنی؛ بازکردن، تفکیک اصول از فروع، طبقه بندی علوم، گسترش دامنه علوم یک تعریف حداقلی حوزوی دانشگاهی است که در نهایت؛ تربیت انبوه شاگردان متبحر، فیلسوف، علامه و استاد تمام همچون « ابان بن تغلب،محمد بن مسلم، زراره بن اعین...» بهمراه دارد.
بزرگترین ظلم به دستگاه مبارزاتی امام شهید، باقرالعلوم، مطلق انگاری در موضوع تربیت هزاران شاگرد فرهیخته و تالیف و تدریس و سخنرانی های پر مغز می باشد که بدیهیترین شروط امامت، آتشفشان علم و دانش است.
⏮ مادی گرایی علم
برای انسان غربی امروزه تنها «ساحت جسم» و بدن و «ساحت ذهن» قابل پذیرش است.جهان نگری مدرن غرب در زمینه نیازها و خواسته های آدمی، نیازهای روحانی را به نیازهای سایکولوژیک تحلیل و تحویل میدهد.
انسان مادیِ گرای غربی، مفهوم حیات را در مصرف خلاصه، و سلامت را توازن مادی، کمال را انسجام شدید و متوازن مادی، رشد را افزایش بهره مندی از مادی و سعادت را رسیدن به بالاترین حد بهره مندی مادی تعریف می کند.
باقر العلوم با شکافتن مفاهیم علم؛ حیات طیبه را هدف کانونی پرورش انسانِ مطلوب معرفی کرد و ایمان و عمل صالح را شرط لازم برای آن دانست.
⏮ عقل گرایی مطلق
انسان معاصر بر طبل عقلانیت با ادعای مالکیت عقل می کوبد و جهانیان را با عقل درجه دو و سه، دسته بندی کرده است. عقل را با دوربین عقل ابزاری صرف، به کام انسانها فرو می ریزد.
باقر العلوم با شکستن حصار عقل و به پرواز در آوردن مفاهیم عقل به عقل عبودیت، انسان ها را از شرق تا غرب صاحب عقل واقعی نمود.
⏮ تقدم تزکیه بر تعلیم
یکی از ریشه های عمیق و اصلی بحران آموزشی در تمدن غربی، با انفجار اطلاعات، ذبح اخلاق به پای علم از عصر نوزایی اروپا تا کنون است که ارکان اصلی آموزش و پرورش را متزلزل ساخته و انسان ها را به یک رباط چند بعدی مبدل گردانده است.
باقر العلوم با شکافتن لایه لایه های علم و تغییر پازل حیاتی آن، اخلاق و تزکیه را به صدر علوم و راه رسیدن به علم واقعی نمایان ساخت.
⏮ علم انسان ساز
تفکر غربی «انسان انسانی» در مقابل «انسان الهی» در تمدن اسلامی است که امام باقر علیه السلام با شکافتن انسان و خارج کردن غده اومانیسم از درون افکار پلید جوامع توانست انسان را بر مدار الهی آن تراز نماید و راه ببرد. انسانمداری غربی سارتر، آگوست کنت نه تنها علم را به حاشیه رانده است بلکه انسان مولد علم و حیات بخش جنیش نرم افزاری علوم را به زندان متحرک انسانگرایی اومانیسم به اسارت کشانده است.
⏮ هدفمندی و کمال گرایی علم
علم برای بدست آوردن لذات دنیایی، اختراع برای ارضای شهوات جسمانی، تحقیق برای تحقیق در تمدن غربی فوران می کند. باقر العلوم کوه علم را با کلام، تربیت شاگرد، تالیف به سمت هدفمندی خلقت الهی شکافت و قرب الی الله را غایت زندگی علمی انسان نهادینه ساخت و کمال علم را تحقق توحید ربوبی در همه مراتب و ابعاد آن بر پیکره جان و روح آدمیان معرفی کرد.
✍سید جواد محمدزاده
@mahammmadzadeseyedjavad
#میلاد_امام_محمدباقر_علیه السلام
#داستان
🌸مثل بوی سیب (داستان کودکانه از زندگی امام #محمد_باقر «علیه السّلام»)
✅غریبه بود و از راه دوری آمده بود. به این طرف و آن طرف نگاه کرد.👀 بعد، از شتر پیاده شد🐫. آن را کنار مسجد بست و وارد مسجد شد🕌. مسجد خلوت بود. تنها دو سه نفر در حال نماز بودند.🤲
مرد غریب، کنار کسی که به مسجد🕌 رفته بود ایستاد و مشغول نماز شد. آرامش عجیبی در مسجد بود. مرد غریب این آرامش را همراه با عطری دلنواز به خوبی حس می کرد.
از بیرون، از کنار دریچه ی مسجد، صدای بق بقوی چند کبوتر می آمد.🕊
نمازش را که خواند، دوباره نگاهی به اطراف کرد. 👀
کودکی همراه پدرش👨👦، کمی آن طرف تر مشغول نماز بود. هر کاری که پدر می کرد، او هم می کرد، حتما بعد از او آمده بودند، چون وقتی وارد مسجد می شد،🕌 آن ها را ندیده بود. بعد به مردی که کنارش مشغول نماز بود خیره شد.😳 مرد چهره ای زیبا و مهربان داشت.😊 گویا عطری که هنگام نماز احساس می کرد، از او بود، بویی مثل بوی سیب 🍎
مرد خوش قیافه آهسته زیر لب دعا کرد. مرد غریبه هم دست هایش را بلند کرد:🤲 «خدایا!» ما را به راه راست هدایت کن. خدایا ! تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می خواهیم. خداوندا! ما را از همه مردم بی نیاز کن.»
مرد خوش قیافه که بوی سیب🍎 می داد، از جا بلند شد. گویا می خواست برود. پیش از رفتن، ایستاد و به مرد غریب خیره شد.👀 مرد غریب هم به او نگاه کرد. 👀
مرد خوش قیافه که لبخندی مهربان بر لب داشت، ☺️ به مرد غریبه سلام کرد و گفت: «برادر! این طور نگو. بگو: خدایا! ما را از مردم بد بی نیاز کن چون مؤمن، از برادرش بی نیاز نیست.»🤲
مرد خوش قیافه خداحافظی کرد. مرد غریبه آن قدر نگاهش کرد تا از مسجد بیرون رفت.🕌
با خود گفت: «چه مرد نورانی و فهمیده ای! چه کلام زیبایی! هر که هست، مردی دانشمند و بزرگ است. تنها آدم های بزرگ و اهل علم می توانند این قدر قشنگ و خوب حرف بزنند.»
مرد غریبه از کسی که تازه وارد مسجد🕌 شده بود، پرسید:
«آقا! ببخشید این مرد که الان از مسجد بیرون رفت، که بود؟»
-چطور او را نشناخته ای؟ او امام ما شیعیان، محمد باقر ع بود.
مرد غریبه با تعجب😳 گفت: «راست می گویی؟ او محمد باقر (علیه السلام) بود؟ کاش زودتر او را شناخته بودم.»💐
منبع: دانشمند کوچک و پنج قصه ی دیگر، محمود پوروهاب
#مناسبتی
#داستان_کوتاه
#میلاد_امام_محمدباقر_علیه السلام
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110