6.ماجرای حسین علیه السلام قسمت ششم.mp3
17.45M
این یکی از «معماهای عجیب تاریخ» است؛
اینکه تصویر بیعت هجده هزار نفره با مسلم، در یک روز، بلافاصله به تصویر یک مسلمِ تنها و غریب تغییر میکند❗️
ادامه ماجرای حسین بر اساس کتاب لهوف سید ابن طاووس
6⃣ قسمت ششم: سفیرِ شهیدِ حسین
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_ششم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
◼️ به فدای مظلومی که با آستین، اشک چشمش را پاک میکرد...
وقتی که سیدالشهدا علیه السلام از علقمه به خیمه ها برمیگشت ، نوشته اند:
و رَجَعَ إلىٰ الْخَيمَةِ و هو يُكَفْكِفُ دُمُوعَهُ بِكُمِّهِ.
▪️ او به خیمه بازمیگشت و با آستین لباسش، سيلاب اشک چشمانش را پاک میکرد.
فَلَمَّا رَأوهُ مُقبِلاً، أتَتْ إلَيهِ سَكينَةُ، و لَزِمَتْ عَنانَ جَوادِهِ و قالَتْ: يا أبَتاه، هل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّيَ الْعَبّاسِ؟ أراهُ أبطَأ، و قد وَعَدَني بِالْماءِ و لَيسَ لَهُ عادَةً أنْ يَخلِفَ وَعدَهُ، فَهَلْ شَرِبَ ماءً أو بَلَّ غَليلَه و نَسِىَ ما وَرَاءَهُ، أمْ هو يُجاهِدُ الْأعْداءَ؟
▪️وقتی که سیدالشهدا علیه السلام نزدیک خیام رسید، حضرت سکینه علیها السلام به استقبال او آمد و عنان ذوالجناح را گرفت و عرضه داشت:
ای پدرجان! آیا خبری از عمویم داری؟
می بینم که او دیر کرده است؛ او به من وعده آب داده و محال است که خلف وعده کند.
آیا آب نوشیده و عطشش فروکش کرده و ما را فراموش کرده است یا در اینکه دارد با دشمنان می جنگند؟
فَعِندَها بَكَىٰ الْحسينُ عليه السّلامُ و قالَ: يا بِنتَاه! إنَّ عَمَّكِ الْعَبّاسِ قُتِلَ و بَلَغَتْ روحَهُ الْجَنانَ.
▪️در این زمان بود که گریه، امان سیدالشهدا علیه السلام برید و فرمود:
عمویت عباس کشته شد و روحش به جنت خدا پرواز کرده است.
📚أسرار الشّهادة، /ص۳۳۸
#حضرت_عباس_سلام_الله_علیه
#تاسوعا
#مقتل_مستند
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
7.ماجرای حسین علیه السلام قسمت هفتم.mp3
18.14M
طایفه ای از «اجنّه» و گروه زیادی از «ملائکه» آمده اند تا در رکاب حسین بن علی باشند❗️
و همراه آنها «به سوی کربلا» حرکت کنند؛
- اما «پاسخ اباعبدالله» به آن ها، خبر از یک امتحان بزرگ تاریخی میدهد!
ادامه «ماجرای حسین» بر اساس کتاب لهوف سید ابن طاووس
7⃣قسمت هفتم: به سوی کربلا
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_هفتم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
🩸ای دخترم! با اشکهایت قلبم را آتش مزن...
🥀 ... هنگامی که سیدالشهداء علیهالسلام آماده رفتن به میدان شدند و بر روی ذوالجناح قرار گرفتند،
📋 فأقْبَلَتْ سکینَةُ و هِیَ صارِخَةٌ و کانَ یُحِبُّها حُبّاً شَدیداً فَضَمَّها إلیٰ صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِکُمِّهِ
▪️در اینجا بود که حضرت سکینه سلاماللهعلیها جلو آمد و فریادی کشید.
سیدالشهداء علیهالسّلام او را بسیار دوست داشتند؛ پس او را به سینه اش چسباند و با آستینش اشکهایش را پاک کرد...
🥀 سپس به ایشان فرمود:
📋 سَیَطولُ بَعدِی یا سکینَةُ فَاعْلَمی
مِنکِ الْبُکاءُ إذا الْحَمامُ دِهانِی
▪️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
📋 لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً
ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی
▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
📋 فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی
تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ
▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن.
📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹
📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰
📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷
📚نفس المهموم ص۳۴۶
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
8.ماجرای حسین علیه السلام قسمت هشتم.mp3
16.6M
کاروان حسینی راهی کربلاست؛
و در هر منزلی که فرود می آیند ماجراهای مختلفی برایشان اتفاق می افتد...!
🔺این قسمت پر از این حوادث ریز و درشت است!
ادامه «ماجرای حسین» براساس کتاب لهوف سیدابن طاووس
8⃣ قسمت هشتم: سرعت حوادث تندتر میشود!
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_هشتم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
◼️ بگو بدانم پدرم را سیراب کردهاند یا نه...
صالح بن عبدالله یهودی گوید:
در وقت آتش زدن خیمه ها در اطراف صحرا نگاه میکردم. دختری کوچک را دیدم که گوشه جامهاش آتش گرفته بود.
سراسیمه در آن بیابان به اطراف مینگریست و از شدت بیم میلرزید و مانند ابر بهاری میگریست.
مرا بر حالت او رحم آمده، به نزد او تاختم که آتش جامهاش را خاموش کنم.
نزدیک شدم و گفتم:
یالا همانجا بايست!
آن طفل بیچاره ایستاد. و مثل بید میلرزید
از اسب پیاده شدم، دیدم از ترس دوید به زیر شکم اسب و بر رکاب چسبید.
دلم به درد آمد آتش جامهاش را خاموش کردم.
وقتیکه این مهربانی را دید، آب در چشمش حلقه زد و فرمود:
ای مرد! لبهایم را میبینی که از آتش عطش کبود شده؟
من خیلی تشنه ام😥
تو میتوانی جرعه ای آب به کام تشنهام برسانی!
از شنیدن این کلام رقّت تمام برای من دست داده؛ ظرف آبی گرفته به او دادم.
دیدم آب را گرفته قبل از آشامیدن آهی از جگر کشید و آهسته آهسته رو به راه نهاد.
پرسیدم عزم کجا داری که آهسته آهسته راه میسپاری؟
فرمود:
خواهر کوچکتری دارم که از من تشنه تر است اجازه بده اول او را سیراب کنم.
گفتم: نترس زمان منع آب گذشت؛ تو بنوش او را نیز سیراب خواهند کرد، مدتی سکوت کرد، نگاهم کرد و با تمام وجودش پرسید:
گفت: ای مرد سوالی دارم!
گفتم: بگو!
گفت: پدرم در وقت عزم میدان بسیار تشنه بود، آیا سیرابش کردند و یا اینکه تشنه کام او را کشتند؟
گفتم: نه. والله تا دم آخر میگفت:
اُسقونِی شَربَةً مِنَ الْماءِ
▪️ به من کمی آب دهید!!.
اما کسی آبش نداد بلکه جوابش را نیز ندادند و با لب تشنه و شکم گرسنه او را کشتند.
وقتی که این سخن را از من شنید آب را سرازیر گردانید وظرف آب را به من داد و گفت:
اکنون که پدرم تشنه جان داده، من هم آب نخواهم خورد.
دیدم از تشنگی مشرف به هلاکت است، با تهدید، آبی بر او خورانیدم اما از یاد تشنگی پدرش آبی نخورد همین قدر که لبهایش را تر نمود و قطرهای از آن به حلقش نرسید و با ناله و زاری بر حال پدرش میگریست.
در آن حال زن بلند قامتی فریاد زد:
ای دختر برادرم!کجایی که از عمه و خواهران جدایی؟
دختر از شنیدن صدای آن زن مضطر، مانند طفلی که خود را به دامان مادر پندارد خود را به دامان او انداخت و گریه درونش را عیان ساخت و هق هق گریهاش بلند شد.
📚بحر المصائب ج۵ ص۳۴۶
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
9.ماجرای حسین علیه السلام قسمت نهم.mp3
22.52M
سال ها پیش پیغمبر، « ورود حسین به جغرافیایی به نام کربلا» را پیشگویی کرده بود؛
🔺با ورود حسین به کربلا، اینجا دیگر صرفاً یک جغرافیا نیست،
بلکه «مغناطیس جذّابی» است که قلبهای تمام تاریخ را برای «سلوک با حسین» به سوی خودش جذب می کند!
ادامه «ماجرای حسین» براساس کتاب لهوف سیدابن طاووس
قسمت نهم: اینجا کربلاست❗️
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_نهم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
10.ماجرای حسین علیه السلام قسمت دهم.mp3
18.98M
کاروان اباعبدالله در کربلا زمین گیر شده و کم کم توسط سپاهیان تازه از راه رسیدۀ کوفه محاصره هم شده است.
قبل از جنگ بزرگ، شمر(لع) تلاش میکند در یک «اقدام رسانه ای» فرمانده اصلی سپاه امام را بفریبد و به سمت خودش متمایل کند..❗️
ادامه «ماجرای حسین» بر اساس کتاب لهوف
قسمت دهم: امان نامه ی شوم
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_دهم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
🔴 زیارت آسان و از راه دور ...
▪️امام صادق " سلام الله علیه " فرمودند:
اِذا بَعُدَتْ بِاَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدّارُ فَلْيَصْعَدْ اَعْلى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَلْيَؤُمَّ بِالسَّلامِ اِلى قُبُورِنا، فَاِنَّ ذلِكَ يَصِلُ اِلَيْنا؛
هرگاه (زيارت) بر يكى از شما سخت و طاقت فرسا بود و خانه اش هم دور بود، پس بر بام خانه اش بالا رود و دو ركعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبر ما اشاره و قصد كند، يقينا سلام او به ما مى رسد.
📚من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 599( این سند در اوج صحت است)
"صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین .."
#شب_جمعه
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171
11.ماجرای حسین علیه السلام قسمت یازدهم.mp3
22.22M
امام، شب عاشورا را وقت میگیرند؛
بنابراین جنگ یک روز به تعویق می افتد.
🔺«ماجراهای شب عاشورا بین امام و اصحاب» بسیار شنیدنی است.
اسراری است میان امام و یاران شیدای او...
ادامه ماجرای حسین بر اساس کتاب لهوف سیدابن طاووس
1⃣1⃣ قسمت یازدهم: امشب شهادتنامه عشاق امضاء میشود
#ماجرای_حسین
#قصة_الحسین
#قسمت_یازدهم
https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171