و سلام بر او که می گفت:
عشق و عاشقی اونی نیست
که دو نفر به هم نگاه کنن
عشق و عاشقی زمانی درسته که
دو نفر به یه نقطه نگاه کنن،
شهدا همشون نگاهشون به یه نقطه بود
اونم قرب الهی
#شهیدمحمدهادیامینی
#شهیدانه♥
طبیبهاهمهماراجوابمانکردند
فقطظهورتوآقاعلاجبیماریست🍃
#امام_زمان 💫
#پروفایل
غمِعشـقتُومراکشـت؛ولیحرفۍنیسـت
عمردرعشقتُوخوباسـتبهپایانبرسـد:)🌱
#سلامعزیزدلم✨
#امام_زمان♥
آرامش 16.mp3
6.95M
🌱پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هر انسانی ناکام و تشنه از دنیا میرود، مگر کسی که با خدا پیوند داشته و ذاکر او باشد.
#استادشجاعی
#آرامش ۱۶
سلام رفقااا✋🏻
عیدمون مبااااارک :) 💚🌿
بابامهدی جان،
دورتون بگردم
میلاد پدرتون مبارک باشه🎈
عیدی ما یادتون نره حضرت پدر✨
میخوام براتون داستان تعریف کنم .
حوصلشو دارید؟!
🖇 یه شب، والی شهر به همراه مردی که دستانش بسته بود میرسه خدمت امام
- یابن رسول الله ! این شخص رو در حال دزدی از مغازه صرافی گرفتیم ،
خواستیم مثل بقیه شکنجه کنیم
که گفت از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام هست. هر دستوری شما بدید همونو انجام میدیم.
امام میفرمایند که به خدا پناه میبرم ! اون شیعه علی علیهالسلام نیست.
والی ،
مرد رو میبره و به دو نفر از مامورانش دستور میده تا مثل بقیه شکنجه و تادیبش کنن⛓
مامور ها هررررچی سعی کردن بهش شلاق بزنن میخورد روی زمین و بهش اصابت نمیکرد. والی رسید خدمت امام .
امام فرمودن او ادعای دروغ میکند! از شیعیان ما نیست بلکه از محبین و دوستان ماست
والی که گیج شده بوده میپرسه فرق بین شیعه و دوست چیه؟
حضرت میفرمایند که
شیعه ما
کسیه که در
تمام مسائل زندگی
مطیع و فرمانبر دستورات ما باشه
و سعی کنه در هیچ موردی معصیت و مخالفت ما رو نکنه
و هر کس
خلاف چنین روشی باشه
و اظهار علاقه و محبت نسبت به ما کنه
دوست ماست نه شیعه ما♥️
داشتم فکر میکردم من دوستم یا شیعه...
با خودت فکرشو بکن!
همون لحظه ای میخوام صدامو بالا ببرم در برابر جرف بی منطق مادرم ،
همون لحظه ای که میخوام در امتحانم تقلب کنم ، ( حکم تقلب دزدیه! )
همون لحظه ای که منِ کاسب جنسی که قبلا ارزون خریدم رو میخوام گرون بفروشم
همون زمانی که چشم تو چشم میشم با نامحرم ،
همون لحظه ای که الان داری بهش فکر میکنی
به گناهت
همون گناه که اول اومد تو ذهنت
بله همون!
ترکش کن! نکنه امام زمان بگن او شیعه ما نيست .
من که دق میکنم ، شما رو نمیدونم
بریم سر داستان بعد🌿
موافقید قبلشکمی در مورد اوضاع جامعه امامم حسن عسکری علیه السلام بگم؟
دوره مأمون عباسی ،
دوران بسیار درخشانی بوده از نظر علمی...
هم وزن کتابی که نویسنده ها و مترجم ها مینوشتن، بهشون طلا جایزه میداده!
افکار یونانی و فارسی و پهلوی و هندی و سانسکریت ، در حال وارد شدن به عربی و همینطور ترجمه و عرضه کتاب های عربی به دیگر ملل بوده.
البته
اوضاع شیعه ها بدجوری به هم ریخته بوده
انقدر از نظراقتصادی بهشون سخت میگرفتن
که مطالبه شون از حکومت این بوده که اجازه بده اندازه یک وعده غذا پول داشته باشن !
در هر منزل ، یک لباس برای بیرون بیشتر نداشتن ، مثلا خانواده ای که ده پونزده تا دختر داشته یک چادر بیشتر نبوده.
برای ازدواج با شیعه ها هم سختگیری های زیاده بوده.
بگذریم...
یکی از بزرگان عرصه ادبیات،
اسحاق کندی بوده که حتما اسمش رو شنیدید
این آقای کندی،
کتابی مینویسه راجع به تناقض های قرآن !
یه روز
چند نفر از شاگردهاش
میان خدمت امام حسن عسکری،
امام میفرمان که بین شما
یه نفر مرد رشید نیست که جوابِ استادتونو بده؟
میگن ما همه شاگردش هستیم،
چطور میتونیم بهش اعتراض کنیم ؟
امام فرمودن اگه مطلبی بهت بگم میتونی بهش برسونی؟ - بله حتما
+ پیش استادت که برگشتی، بسیار با مهر و محبت رفتار کن.بهش کمک کن. وقتی باهات انس گرفت بهش بگو استاد سوالی دارم که کسی جز شما شایستگی پاسخ نداره
ممکنه گوينده قرآن از گفتار معاني و مقاصدی غير از اون معاني که شما اراده و حس کردین اراده کرده باشه؟ کندي در پاسخ خواهد گفت: بله ممکنه چنين منظوري داشته باشه
کندي مردي باهوشه که هر سخني رو بشنوه خوب مي فهمه.
در اين هنگام به او القاء شبهه کن و بگو: چه مي داني شايد گوينده قرآن معاني و مقاصدي غير از آنچه تو مي پنداري اراده کرده باشه و سخنان شما از جايگاه و موضوع اصلي خودش بيرون باشه؟