#من_منتظرم!
زمین را حفر میکرد که به آب برسد. میان آن گرما و دستِ تنها، عرق میریخت و گلایه نمیکرد..! لابد داش
شیعه ی من :)
حواسم بھ توییست کھ حواست پرتِ دنیا
شده و نگاهم میانِ هیاهوۍِ گناهانت گم شده...
هرگز نگو تو را نمیبینم و صدایت را نمیشنوم !
کھ پدر هرگز ؛ از فرزندِ خود غافل نیست :)
به سوی من برگرد 💔
خیلی وقت است منتظرت هستم ..
#عزیزشیعهیمن :))
#یاعلی..