🌀 پاکت نجومی!
👤 حجت الاسلام پیردهقان
🔸 عکس پاکتو ببینید دوباره؛
تا داستانشو براتون تعریف کنم...
روی پاکت نوشته: «ببخشید اگر مبلغ صله کم است؛ ان شاءالله امام حسین جبران میکند»
🔹 روضه رو که خوندم داشتم از مسجد میرفتم بیرون، دیدم پشت سرم راه افتاده و صدام میکنه...
+ حاج اقا...
_ جونم بابا جان؟!
+ من خادم همین مسجدم؛ خونمون اون اتاقه که تو حیاط مسجده
(اشاره کرد به یه اتاق کنار حیاط مسجد)
_ بله در خدمتم! کمکی ازم بر میاد ؟
(اول فکر کردم کمک نقدی میخواد)
+ حاج اقا من خانومم زمین گیره نمیتونه بیاد بشینه تو مجلس روضه ؛ میشه تشریف بیارید یه چند خط براش روضه بخونید؟!
(انگار مغزم سوت کشید)
جلو جلو رفت، درو باز کرد و یه چادر کشید رو سر خانومش...
یه پیر زن رو ویلچر تو یه اطاق کوچیک !
پیرزن تا منو دید گل از گلش شکفت...
نمیتونست حرف بزنه ولی با چشماش کلی ازم استقبال کرد.
روضه رو شروع کردم دیدم انگار پیر زن داره جون میده، دلم نیمد بیشتر گریشو ببینم...
خودمم حالم خراب شده بود و میخواستم داد بزنم.
روضه رو تموم کردم گوشه چادرشو بوسیدم.
اومدم بیام بیرون دیدم پیرمرد یه پاکت گذاشت تو جیبم؛
قبول نکردم زد زیر گریه
گفت به این روضه که خوندی اگه قبول نکنی شکایت میکنم به حضرت زهرا.
پاکتو داد دستمم بوسید گفت:
"کمه ولی امام حسین زیادش میکنه"
پشت فرمون از خود مسجد تا خونه گریه کردم...
@Manahejj
🌀 حوزههای علمیه در کنار مردم افغانستان ایستاده است
📝 خروج آمریکا از افغانستان مانند ورودش شیطانی است
👤 آیت الله اعرافی
🔹 ورود آمریکاییها به افغانستان ظالمانه، بی حساب و به ضرر ملت افغانستان است.
🔹 آمریکایی ها طراحی هایی که برای خروج شان کرده اند نیز شیطانی است، امروز آمریکا شکست خورده و تلاش میکند، اهداف و مطامع خود را با طراحی هایی که دارد حفظ کند.
🔹 خشونتهای ظالمانه که گروههای تندرو مانند داعش، محکوم هستند.
🔹 معتقد هستیم که باید سرنوشت افغانستان مانند همه کشورهای اسلامی به دست مردم خود رقم بخورد، حقوق همه مردم و اقلیت های دینی مذهبی حفظ شود.
🔹 در سفرهایی که به افغانستان داشتم با همه وجودم میسوختم که این کشور با وجود انسان های با استعداد خلاق و منابع مادی در این دشواری و نا امنی باشد.
🔹 امیدوارم ملت، علمای اعلام، جوانان، احزاب و گروههای مختلف و مذاهب در افغانستان موقعیت را بشناسند تلاش کنند و آمریکاییها را از کشورشان بیرون بریزند و راه را برای کشوری مستقل، آزاد و دارای حکومت و نظام اسلامی، مبتنی بر آرای مردم باز کنند.
#افغانستان
@Manahejj
🌀 معارف بیبدیل دعاهای معتبر
📝 در دعای عرفه معارف فراوانی وجود دارد که فقط با زبان دعا قابل بیان است
💠 امام خامنهای
🔸 در دعاهاى معتبر خیلى معارف وجود دارد که انسان اینها را در هیچ جا پیدا نمىکند؛ جز در خود همین دعاها. از جملهى این دعاها، دعاهاى صحیفهى سجادیه است. در منابع معرفتى ما چیزهایى وجود دارد که جز در صحیفهى سجادیه یا در دعاهاى مأثور از ائمه (علیهمالسّلام) انسان اصلاً نمىتواند اینها را پیدا کند.
🔹 این معارف با زبان دعا بیان شده. نه اینکه خواستند کتمان کنند؛ طبیعت آن معرفت، طبیعتى است که با این زبان مىتواند بیان شود؛ با زبان دیگرى نمىتواند بیان شود؛ بعضى از مفاهیم جز با زبان دعا و تضرع و گفتگو و نجواى با پروردگار عالم اصلاً قابل بیان نیست. لذا ما در روایات و حتّى در نهجالبلاغه از این گونه معارف کمتر مىبینیم؛
✅ اما در صحیفهى سجادیه و در دعاى کمیل و در مناجات شعبانیه و در دعاى عرفهى امام حسین و در دعاى عرفهى حضرت سجاد و در دعاى ابوحمزهى ثمالى از اینگونه معارف، فراوان مىبینیم.
✅ از دعاها غفلت نکنید؛ به دعاها بپردازید. دعا هم بکنید.
📅 ۱۳۸۴/۰۷/۱۷
@Manahejj
🌀 فراخوان پذیرش هفتمین دوره پژوهشگری معارف انقلاب اسلامی
🔸 مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای به منظور تربیت پژوهشگر معارف انقلاب اسلامی با اتکا به تجربه برگزاری شش دوره، برای سال ۱۴۰۰ با گرامیداشت یاد و نام دانشمند شهید محسن فخریزاده از بین #برادران و #خواهران داوطلب و علاقهمند دانشجو یا دانش آموخته دوره دکتری و طلبه سطح چهار حوزه علمیه،
از طریق آزمون و مصاحبه برای یک دوره آموزشی و پژوهشی دو ساله
در شهرهای تهران، قم و مشهد، پژوهشگر میپذیرد.
✅ اهداف:
1️⃣ اعتلاء معارف، اصول و مبانی اسلام ناب محمدی(ص)؛
2️⃣ توانمندسازی پژوهشگران برای حضور در عرصه پژوهشگری معارف انقلاب اسلامی با رویکرد آیندهپژوهی و پاسخ به مسائل و نیازهای جامعه اسلامی؛
3️⃣ آشناسازی پژوهشگران با روشهای کارآمد و مؤثر پژوهش درحوزه معارف انقلاب اسلامی برای تولید و تعمیق علم و معرفت دینی به منظور نیل به تمدن نوین اسلامی؛
4️⃣ گسترش فضای نقد، تحلیل، تبیین، ارزیابی، آزاداندیشی، سیاستپژوهی و نظریهپردازی درحوزههای معارف انقلاب اسلامی؛
5️⃣ تولید آثار پژوهشی و تألیف کتابهای علمی درگرایشهای تخصصی مبتنی برمنظومه فکری و اندیشه امامین انقلاب؛
6️⃣ زمینهسازی برای نقشآفرینی پژوهشگران خلاق و نوآور در عرصههای علمی، پژوهشی، فرهنگی.
📌 اطلاع از جزییات و شرایط:
farsi.khamenei.ir/news-content?id=48282
@Manahejj
🌀 اسوه روحانیت
📝 سالروز درگذشت شهادتگونه واعظ شهیر و مخلص شیخ احمد کافی
🔸 در آستانۀ نیمه شعبان سال ۵۷ حضرت امام به مناسبت کشتار مردم در تهران و شهرهای دیگر اعلام کردند که امسال جشن نیمه شعبان نداریم و چراغانی نکنید.
✅ شیخ احمد کافی هم به تبعیت از ایشان چراغانی را تعطیل کرد. قرار شد صبح جمعه که نیمه شعبان هم بود دعای ندبه قرائت شود اما جشنی برگزار نشود.
🔻 روز پنجشنبه سرهنگ ازغندی، رئیس کلانتری، مرحوم کافی را احضار کرد و سه گزینه پیش رویش گذاشت؛
1️⃣ یا باید مهدیه را چراغانی کنی،
2️⃣ یا باید تحویل ما بدهی تا ما چراغانی کنیم،
3️⃣ یا باید به مشهد بروی!
ازغندی که آدم بیحیایی بود، این مطالب را بعد از چهار ساعت هتاکی و تهدید، به مرحوم کافی اعلام کرد.
ایشان که به شدت ناراحت شده بود، راه سوم را انتخاب کرد و همان شب راهی مشهد شد. در همین سفر بود که این اتفاق ناگوار رخ داد.
🔹 شیخ حسن کافی برادر شیخ احمد پس از انقلاب پیگیر جریان مرگ برادر میشود و در مکالمه تلفنی با تهرانی، بازجو و شکنجهگر معروف ساواک -که بعد انقلاب دستگیر شده- صحبت میکند تا شاید به سرنخی برسد. تهرانی میگوید: آن زمان اوین بوده و خبر دقیقی ندارد، اما تا جایی که در جریان قرار گرفته ایشان را در آمبولانس کشتهاند.
🔻 در آن تصادف پنج خودرو به هم میخورند و پنج نفر کشته میشوند، اما برای پسر کوچک مرحوم کافی که روی زانوی پدر نشسته بود، هیچ اتفاقی نمیافتد. آمبولانس فقط مرحوم کافی را انتقال میدهد؛ نه هیچکس دیگری را. بعد هم میگویند وقتی به قوچان رسیدیم، ایشان از دنیا رفت.
#اسوه_روحانیت
#احمد_کافی
@Manahejj
🌀 ماجرای کافی و صاحب کاباره بزرگ عظیمیه کرج
📝 به مناسبت سالروز درگذشت واعظ شهیر، مرحوم شیخ احمد کافی
🔢 بخش نخست
✅ «تقوا؛ یعنی آن تجهیز لازم، آن زره لازم، درمقابل آسیب گناه، [انسان متقی، لباس تقوا را] بر تن میپوشد و وارد منطقهی گناه میشود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است.» (امام خامنهای؛ کتاب طرح کلی؛ ج ۱)
❇️ شرح ماجرای مرحوم کافی
🔹 یک روز در کرج میرفتیم جلوی یک جایی، دیدیم خیلی مردم میروند آنجا. گفتیم اینجا کجاست؟ گفتند حاج آقا اینجا کاباره است. من هم یک جوری هستم در برنامه تبلیغیام که اینقدر یاس و ناامیدی در قاموس لغتم نیست. من گفتم صاحب اینجا کیست؟ گفتند یک جوانی است، سی چهل سالش هم بیشتر نیست. ۷۰۰۰ متر زمین بود، یک استخر بزرگ داشت، قایق توی آن میگذاشتند و زنها، پسرها، دخترها، مردها همه مختلط بودند. غوغایی و یک رسوایی عجیبی بود. عرق، شراب، ویسکی، کنیاک و اینها میخوردند.
🔹 گفتم: میشود ما این صاحبش را ببینیم؟ گفتند: نه حاج آقا، یک طوری هست.
🔹 من هم دلم درد میکند برای این کارها. هر چه فکر کردم که چطور با این صاحب کاباره تماس بگیریم، دیدم یک بچه هیئتی را سراغش بفرستیم با این رفیق نیست. یکی از این داشهای کرج را من دیدم. گفت: حاج آقا سلام علیکم، امری داشتید؟ گفتم: سلام علیکم، آره بیا اینجا ببینم. گفتم: شما با این صاحب کاباره رفیق هستی؟ گفت: آره. گفتم: آنجا هم رفتی؟ گفت: خیلی. گفتم: ما یک کار داشتیم. گفت: چیست؟ گفتم: فقط میخواهم این (صاحب کاباره) را دو ساعت به من برسانی. گفت: کجا بیاد؟ گفتم: من فردا یک خرده زودتر، از تهران میآیم کرج. یک ساعت میآیم خانه تو.
🔹 آمدیم و نشستیم. یک خرده انداختم در وادی شوخی و تفریح و دو تا قصه و یک خرده حالش آوردم تا یک انسی با من پیدا بکند. راه دارد این کارها. بعد گفتم فلانی روزی چقدر اینجا (کاباره) درآمد داری؟ گفت: خدا میرساند. گفتم: کاباره و عرق و شراب، خدا میرساند؟! گفت: روزی هفت هشت (هزار) تومان در میآید. گفتم: هفت هشت هزار تومان فروشه؟ گفت: نه؛ روزی هفت هشت هزار تومان درآمد هست. گفتم: هفت هشت هزار تومان چیزی نیست، هفتاد هشتاد هزار تومان چیزی نیست، هفتصد هشتصد هزار تومان چیزی نیست، هفت هشت میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفتاد هشتاد میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفتصد هشتصد میلیون تومان در روز چیزی نیست، هفت هشت میلیارد تومان در روز برای تو چیزی نیست. گفت: چطور؟ گفتم: با این چوبی که خدا بناست در قیامت به تو بزند این پولها چیزی نیست. گفت: چه چوبی؟ گفتم: آقای عزیز، قرآن میگوید حرامه، امام میگوید حرامه، دین میگوید حرامه، اطباء دنیا داد میزنند میگویند استعمال مشروبات الکلی، خونریزی مغز میآورد، دیوانگی درست میکند، زخم معده درست میکند. تو چرا همچین کردی؟
🔹 به جان شما، هرچه از قرآن و روایات و نصایح بلد بودم گفتم، دو سه ساعت راجع به شراب و عرق به این (صاحب کاباره) گفتیم، دیدیم نه آقا، این گوشت ناپزه. به این زودیها پخته نمیشود. حوصله میخواهد. این را برایتان میگویم گوش کنید حرفم را بگیرید. به صاحب این مجلس امام صادق علیه السلام قسم، از این توسلات، من چیزها گرفتهام. یکی این است. تا خسته شدم، دیدم هر کاری کردم در این صاحب کاباره اثری نکرد. یک دفعه همینطور که با این حرف میزدم، زبانم با او (صاحب کاباره) حرف میزد این دلم را فرستادم درِ خانه خدا. گفتم خدایا! میدانم میخواهی به من بفهمانی، بگویی حاج کافی حرفهایت را بزن، ببین اگر من اثر در آن نگذارم هیچ عرضهای نداری...
🔹 گفتم خدایا! اثری بگذار این صاحب کاباره منقلب بشود. به حقّ حق قسم، تا این توجه قلبی را به ذات مقدس حق پیدا کردم التماس خدا کردم کمکم کن، دو کلمه به صاحب کاباره گفتم، یک دفعه دیدم مثل بمب منفجر شد، این سرش را دارد به دیوار میزند، داد میزند. گفتم: چی شده؟ گفت: حاج آقا چکار بکنم؟ گفتم داداش، درِ کاباره را ببند. گفت: یک گرفتاری دارم، هفتاد هزار تومان قرض (بدهی) دارم، دست یکی از رباخورهای کرج هست. گفتم: تو که گفتی روزی هفت هشت هزار تومان درآمد داریم. گفت: تا یک چیزی جمع میشود سر میز قمار مینشینم و میبازم. همیشه بدهکارم. گفتم: حالا میگویی چکار کنیم؟ گفت: اگر شما میتوانی هفتاد هزار تومان یک جایی برای من قرض بکن، مجانی نمیخواهم، خانه هم دارم رهن میدهم. گفتم: دو ساله من هفتاد هزار تومان پول قرض میکنم به تو میدهم. گفت چهار ساله. گفتم چهار ساله. گفتیم بسمالله. به امام حسین علیه السلام قسم، یک ریالش را جایی سراغ نداشتم اما با خودم گفتم خدایا ما روی میخ تو میپریم تا روی عرش. یقین دارم اگر برای تو (خدا) هست درست میکنی. اگر هم که توی بازی هستم بگذار در تهیه پول بمانم. این دیگر مربوط به نیت است...
📌 ادامه در پست بعد...
#احمد_کافی
#تقوا
@Manahejj
🌀 ماجرای کافی و صاحب کاباره بزرگ عظیمیه کرج
📝 به مناسبت سالروز درگذشت واعظ شهیر، مرحوم شیخ احمد کافی
🔢 بخش دوم
🔹 برای اینکه این (صاحب کاباره) سرد نشود شب در شهر کرج یک منبری داشتم این را با خودم برداشتم بردم آنجا. رفتیم آنجا و بالای منبر مطرح کردم و یک خرده تشویقش کردم که باز، صبح پشیمان نشود. به مردم گفتم که قرار شده این (صاحب کاباره) همچین جوانمردی بکند و کاباره را ببندد و ما هم قرار هست یک خدمت مختصری به او بکنیم. وقتی از بالای منبر آمدیم پایین، یک بنده خدایی مال کرج هست شهرسازی داره آنجا، ما را کشید کنار، گفت حاج آقا نمیخواهد تهران از کسی پول قرض کنی من یک چک مینویسم هفتاد هزار تومان به تو میدهم.
♨️ اگر کسی برای خدا قدم بردارد خدا به حال خود نمیگذاردش. گفتم: جلال جان (صاحب کاباره) کی درِ کاباره را میبندی؟ گفت: حاج آقا هر وقت هفتاد هزار تومان را دادید. گفتم: اگر همین الان چکش را به تو بدهم؟ گفت: همین الان میبندم.
🔹 سه چهار تا ماشین سواری برداشتیم رفتیم درِ کاباره. آنجا، ده پانزده تا شاگرد داشت. یک وقت اینها با تعجب دیدند که حاج کافی آمده کاباره! گفتیم بریم جلو. پسره (جلال) را انداختیم جلو. جلال یک وقت جلوی شاگردهایش داد زد. جگرم را حال آورد. گفت: به فرمان ولی عصر(عج)، کاباره تعطیل است. اینها (شاگردها) به خیالشان که این مست کرده دارد یک چیزی همینطوری میگوید. یک دفعه اینها دیدن که آقا جلال، واقعاً آقا جلال شده. من گفتم که جلال جان، چهار پنج هزار نفر ناهار تهیه ببین برای روز جمعه. من در مهدیه اعلام میکنم و همه رفیقها با ماشین میآییم اینجا، داخل صف میایستیم هر نفر ده تومان به تو میدهیم ناهار میخوریم که خیال نکنی چهار تا عرقخور که رفت مذهبیها مُردهاند.
✅ فقط انسان خوب درست نکنید این خوب را هم نگه بدارید. فقط توبهکن درست نکنید این توبهکن را جمع و جورش بکنید.
🔹 یک ناهاری درست کرد و از مهدیه رفقا را برداشتیم رفتیم. در باغ ۷۰۰۰ متری که بلندگو میگذاشتند و جمعهها بزن بکوب و رقص بود، ما هم همان بلندگوها را گذاشتیم و اول اذان ظهر اذان گفتیم و یک نماز جماعت سه چهار هزار نفری خواندیم بعد هم ناهار را، خود من هم ده تومان دادم که کسی توقع نکند. همه ناهارها را خوردند، با میل هم پولهایشان را دادند. بعد هم به جلال گفته بودم که دویست سیصد تا لنگ تهیه کند.
🔹 همه هفته جمعهها یک مشت اراذل و اوباش در این استخرها میرفتند این هفته بچه مذهبیها میخواهند شنا کنند جگرهایشان حال بیاد. شنا کردند و دو نفر از وعاظ تهران هم دعوت کرده بودم منبر رفتند. حاج علامه مداح هم گفتیم آمد یک قصیدهای خواند و غوغایی شد. علما خبردار شدند یک مشت آمدند، منبریها آمدند...
♨️ جلال ماه رمضان امسال آمد خانه ما. گفت حاج آقا، گفتم بله، گفت من امسال کارهایم را کردهام میخواهم بروم مکه...
📗 بانک سخنرانیهای شیخ احمد کافی؛ به نقل از ایسنا
#احمد_کافی
#اسوه_روحانیت
#اخلاص
#تقوا
@Manahejj
🌀 إنا لله و إنا الیه راجعون
▪️محمد حسین فرج نژاد، عضو هیئت مدیره انجمن مطالعات فضای مجازی حوزه علمیه قم، از اساتید سواد رسانه و طراحان جبهه رسانهای انقلاب بر اثر سانحه رانندگی، به همراه همسر و سه فرزندش درگذشت.
▪️ پیام تسلیت آیت الله اعرافی:
انا لله و انا الیه راجعون
خبر تلخ و غم انگیز درگذشت فاضل گرانقدر، پژوهشگر ارجمند و فرهیخته جناب مستطاب آقای محمدحسین فرج نژاد(طاب ثراه) به همراه اعضای خانواده(ره) در سانحه رانندگی موجب تأسف گردید.
فعالیت علمی و رسانه ای اثرگذار و هدفمند در حوزه انقلاب اسلامی و اهداف آن از جمله یادگارهای آن دانشور متعهد است که عند الله ماجور خواهد بود.
اینجانب ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان و همکاران آن فقید سعید، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران و روح و رضوان ربوبی و برای بازماندگان، سلامتی و شکیبایی مسئلت می نمایم.
علیرضا اعرافی
مدیر حوزه های علمیه
@Manahejj
📠 نظر اعضا
💬 بی نام:
خانه های خالی در شهرک مهدیه معضلی است که دلیل آن هیچوقت شفاف نشده است. بارها اتفاق افتاده که در همسایگی ما چندین واحد ماهها خالی مانده است.
عمده دلیل را هزینه تعمیرات ذکر میکنند.
مسلما اکثر افرادی که در نوبت قرار دارند حاضرند این هزینهها را تقبل کنند و در مهدیه ساکن شوند.
#نظر_اعضا
#مهدیه
#بودجه_تعمیرات
@Manahejj