📄سیدحسن؛ که گور میگرفتی قبلاً...
🖋محمد حسن رضایی
.
۱. مسئول بسیج حوزه علمیه شهید صدوقی، با شلوار پلنگی و بادگیر و کلاه، #حاجی_گیرینوف تُندخو و سختگیری بود که به محض احساس تکلیف، بدون مماشات با لگدی محکم درب حجره (خوابگاه طلبگی) رو باز میکرد تا مانع گوش دادن موسیقی طلبه تنهای حجره نشین باشه، تلویزیون کوچیک سیاه و سفیدی که قاچاقی تو پستوی حجره برای دیدن اخبار و سریال هست رو ضبط کنه و یا قلیون و سیگاری رو خاموش کنه که ممکنه مدرسه رو به آتیش بکشه!
۲. تجسس و استراق سمع قربة الی الله، خبرچینی با خلوص نیت، عمل بر مبنای #باهتوهم ، سزای اونایی بود که دوست هیئتی و #مداح شون رو به حوزه دعوت میکردند، تا با تشکیل کمیته انضباطی، عبرت طلّاب باشند که مبادا پاشون به انحرافکده هیئت باز بشه!
۳. دوقطبی سازی #بسیج با #هیئت از رسالتهای اصلی لیدر بسیجیهای حوزه علمیه شهید صدوقی بود که تا پای جون برای این #انشقاق_مقدس ایستاد تا بسیج آلودۂ هیئت نشه که نهایتا منجر به قلع و قمع ۵۰ طلبه هیئت برو از مدرسه باشه!
۴. بعد از سه سال درگیری و تنش با بسیجی دلاور سیدحسن آقامیری، تو اردوی مشهد روابط تقریبا به حالت عادی برگشت.
آقامیری بعدها مسیری رو انتخاب کرد و ما که از نزدیک اونو میشناختیم، شگفت زده از سرعت تحولات اعتقادی و شخصیتی اش بودیم. آقامیری دیگه مسلح به کلاشینکف نبود، سلاح جدیدش منبر، پادکست، #تلگرام و #اینستاگرام بود. با شلوار جین، رو منبر هیئت ها از بیداری و اخلاق انسانی میگفت. تهمت، سرک کشیدن، قضاوت کردن و... رو نکوهش میکرد! تو آشوبهای ۸۸ کنار معترضین بود، با شلوارک ورزش میکرد، تئاتر و سینما میرفت و با #سلبریتی ها سلفی میگرفت!
۵. حقیقتا امروز از شنیدن خبر حکم قضائی و #خلع_لباس آقامیری ناراحت شدم. اما شاید اتفاق امروز، کفاره دیروزش باشه و مثل آئینهای مقابلش، کمی به تفکر دعوتش کنه تا تغییر و تحولاتی که پیش رو داره رو به نحو دیگه ای مدیریت کنه!
شاید، شاید از این به بعد برام باورپذیر تر باشه و بتونم یه کم جدی تر به حرفاش گوش کنم!
یا لطیف
#آخوندهای_اینستاگرامی
@Manahejj