#نقاش_و_مرد_مست
نقاش دوره گردی برای یافتن چند #نمونه کاری در یکی از روستاهای بین راه توقف کرد
نخستین #مشتری او مرد مستی بود که علیرغم صورت کثیف و نتراشیده و لباس های گل آلود ، با وقاری که در خود سراغ داشت ، مقابل نقاش نشست
پس از آنکه #نقاش بیش از حد معمول بر روی چهره ی او کار کرد ، تابلو را از روی سه پایه بر داشت و به طرف او نشان داد
مرد مست هاج و واج ، به مرد خوش #لباس و خوش روی تابلو نگاه می کرد و گفت این که من نیستم
نقاش پاسخ داد من شما را آنطور که می توانید باشید ، کشیده ام
نیکی فقط آن نیست که ثروت خود را با دیگران تقصیم کنیم ، بلکه بهتر آن است که غنای درونی انسانی را بر آن ها #آشکار کنی ...
https://eitaa.com/mananghlabihastam