eitaa logo
منبرهای دلنشین
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
audio_2019-09-29_20-45-32.ogg
410.1K
📲 #کد_آهنگ_پیشواز_اربعین 🌴کنار قدم های جابر 🌴سوی نینوا رهسپاریم 🔻ایرانسل: (کد: 6911925) 🔻 همراه اول: (کد: 69611) 🔻 رایتل: (کد: 200602) #اربعین #شهید #اول_صفر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه #شهید شدن #علی_انصاری اگر اشک تان جاری شد و دلتان شکست التماس دعای شهادت...😔😢 این گل را به رسم هدیه تقدیم نگاهت کردیم‌.. شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات ☘☘☘
❤️ 🌹مادر شهید به گوشم رساندن که سجاد لب تشنه شده ، وقتی تیر خورده بود از همرزمانش آب طلب می کند اما دوستانش به سجاد آب نمی دهند و می گویند الان نمی تونیم بهت آب بدیم چون آب برای بدنت ضرر داره و سریع شهید میشی لحظاتی بعد سجاد تشنه به شهادت می رسد. این موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود و با خودم می گفتم کاش به پسرم آب میدادن ، تا اینکه یه شب تو خواب دیدم سجادم پائین کوه افتاده و من دارم میرم بهش آب بدم اما بانوئی رو دیدم که عصا بدست (آن بانو حضرت زهرا (سلام الله علیها) بودند ) رفت و به سجاد آب داد و برایم دست تکان می داد منظورش این بود خیالت راحت به پسرت آب دادم ، الان مطمئنم که سجاد سیراب به شهادت رسیده است. مدافع حرم سجاد طاهری نیا @dastanhavehkaytha
#مطمئن_هستم_که_تو_هیچی_نمیشی من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند،خیلی چیزها رو از دست میدهد، چشم گنهکار لایق شــهادت نیست. #شهید #محمدهادی_ذوالفقاری #لحظه_ای_باشهدا🍃💛 @ebrahimhemmat_ir
🔴 کانال #شهید_سردار_سلیمانی ایجاد شد ⚫️ دوستان زیادی تقاضا کردند که لینک کانال #شهید_سردار_سلیمانی رو مجددا بزارم اینم به احترام کاربرای عزیز👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7 http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7 ❌ رهبری از #انتقام_سهمگین صحبت میکنند😱 ⚫️در ڪانال 10000نفری #شهید سردار دلها عضو شوید http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7 سنجاق شده🖇🖇🖇🖇🖇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازهایی از نامه ۱۳ ساله علیرضا محمودی وصیت‌نامه شهید ۱۳ ساله 📜
🔴 امشب ساعت ۲۱ همه با هم فریاد سر می‌دهیم. قصد قربت کنید و این را از بزرگ‌ترین عبادات قلمداد کنید ... برای علو و خلوص و اثر بیشتر، خود و هر یک از اعضای خانواده را تشویق کنید به نیت یک تکبیر بگویند. جنسش هم فرق می‌کند.
سر دو راهی گناه وثواب به حب شهادت فکر کن... به نگاه امام زمانت فکرکن... ببین میتونی ازگناه بگذری...؟! ازگناه که گذشتی از جونت هم میگذری... محمودرضا بیضایی🌷🕊 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸
سر دو راهی گناه وثواب به حب شهادت فکر کن... به نگاه امام زمانت فکرکن... ببین میتونی ازگناه بگذری...؟! ازگناه که گذشتی از جونت هم میگذری... محمودرضا بیضایی🌷🕊 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای از شهادت فرزندش در ظهر ➕ سخنان حاج قاسم در وصف صدرزاده
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿
🕊 ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق رحمی به ساکنین خم کوچه ها کنید♥️ _ابراهیم_هادی
نگاهی اجمالی به زندگی مصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد. در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود. از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد. ولایت مدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود. در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد. شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود. شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید. از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است... راهش پر رهرو🦋 یادش گرامی 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقش‌میگفت گاهی‌میرفت‌‌یه‌گوشه‌اۍخلوت، چفیه‌اش‌رو‌میکشیدروی‌سرش درحالت‌ِسجده‌میموند.. به‌قول‌معروف‌ "یه‌گوشه‌اۍخدارو‌گیرمی‌آورد" مصطفی صدر زاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیروز در خدمت یکی از اساتید بودم، ایشون می‌گفتن این عزیز پایه اول و دوم حوزه رو شاگردم بودن. بعد بهشون گفتم: آقا آرمان به‌نظرم اسمت رو عوض کن دو روز دیگه که می‌خوان صدات بزنن🗣 یا اسمت رو به عنوان سخنران بگن زیاد جالب نیست بگن حجت‌الاسلام علی وردی شهید بزرگوار🌷 می‌گه: که حاج آقا تا اون‌روز نیستم. هیچ‌وقت اون روز . اگر بودم چشم عوض می‌کنم. همون موقع انگار خودش می‌دونسته که این اسم یک روزی آرمان می‌شه برای جوان‌های کشور. 🌷