شهادت پیامبر1.pdf
287.5K
📩pdf
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
⚫️شهادت #پیامبراکرم ص(1)
✅ #فیش_روضه
⚫️ 28صفر ⚫️
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
امام رضا مادر سرطانی ام را شفا داد
خاطره از مریم :
من درست یادمه که شش سالم بود که مادرم به سرطان سینه مبتلا شد اما خیلی امیدوار بود که باز هم سلامتی شو بدست بیاره ولی…
ولی وقتی آزمایش هاشو به دکتر نشون داد دکتر معالجِ مادرم جواب منفی داد ؛ اون گفته بود چون خیلی دیر فهمیدی ما کاری از دستمون بر نمیاد …
ولی از اونجایی که مامانم خیلی امیدوار بود به دکتر معالج خودش اکتفا نکرد و جواب آزمایش ها شو به دکترهای دیگه هم نشون داد و همه دکتر ها همون حرفو زدن کاملا یادمه که اون روزا تو خونه مون همش صدای گریه می اومد و حتی یادمه یه روز دیدم بابام نتونست خودشو نگه داره و برای اینکه جلوی من و مامانم گریه نکنه با عجله بیرون رفت….
روزای خیلی سختی بود هر روز نا امیدتر میشدیم ولی یه روز بابام تصمیم گرفت ما رو ببره مشهد به من و مامانم گفت بیایین از این شهر لعنتی بزنیم بیرون و همه دکتر ها و آدماشو تنها بذاریم ؛ ما هم قبول کردیم و به مدت دو هفته تو مشهد بودیم وقتی وارد حرم شدیم بابام نتونست خودشو نگه داره و کلی گریه کرد و مامانم هم تو ویلچر بود و نگاه های مردم اذیتش میکرد.
کاملا احساس میکردم که مامانم خیلی از این وضع ناراحته هر روز صبح میرفتیم حرم و ساعت هشت شب هم برمی گشتیم ما فقط تو حرم بودیم جای دیگه نمیرفتیم بعد دو هفته تصمیم گرفتیم برگردیم تهران که یهو حال مامانم بد شد و به خاله ام و مامان بزرگم زنگ زدم و بابام هم خیلی ترسیده بود منم گریه می کردم که دختر خاله ام منو نذاشت تو خونه بمونم و به خونه خودشون برد بعد دو ساعت بابام زنگ زد و با صدای بغض و حالت گریه به خاله ام گفت : دکترا میگن که یه معجزه ای شده و حال همسرتون بعد چند ماه شیمی درمانی کاملا خوب میشه . یادمه که خاله ام گوشی از دستش افتاد و در همون لحظه سجده کرد همه داشتند از خوشحالی گریه میکردن واقعا معجزه بود.
الان هم که هفت ساله از این موضوع میگذره و ما هر سال تو اون روز که دکترا گفتن مادرم حالش خوب میشه به بیمارستان کودکان سر طانی میریم و بابام هم نذری که تو اون روزای پر از رنج و درد کرده بود رو ادا می کنه ما هرسال تو اون دو هفته ای که بخاطر بیماری مامانم رفته بودیم محضر آقا امام رضا ، میریم مشهد و دو هفته رو تو این شهر مقدس سپری می کنیم ….
#کرامات_رضویه
داستان مـرگ یک کودک و زنـده شدن دوبـاره پس از چند ساعت توسط امـام رضـا (ع)
خاطره از عبدالله:
روزی پیرمردی به همراه دختری که رویش را با چادر پوشانده بود و وی را روی زمین میکشید وارد صحن روضه منوره حضرت رضا شد. جلوی او را گرفتم و پرسیدم با این وضع کجا میخواهی بروی. جواب داد این دخترم است و برای گرفتن شفا به محضر حضرت میبرم. با درخواست من صورتش را باز کرد و شگفت زده دیدم که وی مُرده است و بی روح میباشد. برای اطمینان بیشتر به چند نفر از خادمان خانم گفتم که او را معاینه کنند و بعد از معاینه یقین حاصل شد که علایم حیاتی ندارد و از دنیا رفته است. با عصبانیت به پیرمرد گفتم که ای مرد تو حرم را با غسال خانه اشتباه گرفته ای. امام رضا مُرده زنده نمیکند بلکه مریض شفا میدهد و آن هم اگر مصلحت باشد. با التماس و تضرع فراوان پیرمرد به من گفت که اجازه بدهید او را به حرم ببرم، آخر این که برای شما ضرری ندارد و اگر هم شفا نیافت، برمیگردم و دفنش میکنیم. دلم به رحم آمد و با خود گفتم حداقل برای زیارت وداع اجازه دهم که او را داخل حرم ببرد. بعد از ساعتی دیدم ولولهای در حرم به پا شد و با چشمان خودم دیدم که آن دختر مرده زنده شد.
#کرامات_رضویه
4_6008013868138236114.mp3
3.48M
🎼#کرامت_امام_رضا ع
🎧#آقای_کافی
ترکمنها دختر رو گرفتن و بردند
مادرش رفت مشهد دخیل بست
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
تولد یک انسان همانند تولد یک ستاره که زینت بخش آسمان است زینت بخش جهانیست...*
اما، کمتر کسانی هستند که ارزش وجود خود رادرک میکنند،کسانی که خود را به توهمات وارزش های تهی مثل ناامیدی ترس وفقدان و... میسپارند ،این افکار انقدر در وجودشان رخنه میکنند تا شخص به این نتیجه میرسد که موجودی ناچیز وبی ارزش است ومانند ستاره ای بی فروغ ناگهان غروب میکنند...
اما زندگی تمام لحظات را دربرمیگیرد شادی غم امید وناامیدی عشق ونفرت... اینها همه آموزگارت هستند وقتی هرکدام ازاین معلم ها بر تو سخت گرفتند بدان تورا به نسخهی جدیدی از خودت تبدیل میکنند و موفقیت بزرگی از آنت میسازند.
در لحظه هایی که موقعیتی، عزیزی، شرایطی و... ازدستت دادی گمان نکن همیشه همین طور میماند تمام عمرت را صرف سوگواری برای آنچه از تو گرفته شد نکن دراین صورت تنها به خود ستم میکنی.
مقایسه مرگ تدریجی آدمی است تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری از سفر زندگی لذت ببر خود را از نظرات دیگران رها کن واز فردیتت لذت ببر انتخاب باتوست .
خدیجه علیپور اُناری ✍
نوحه های جدید آخر ماه صفر رسید
#امام_حسنی_ها
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری
#پروفایل
#نوحه
#روضه
اینجا خیمه امام حسنه🖤
دلت روآروم میکنه😭
بزن روی لینک پشیمون نمیشی👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✔️امام رضا علیه السلام......
روایت شده با اسناد از محمد بن ابی نصر البزنطی که می گوید: به #امام_محمد_جواد علیه السلام عرض کردم: ای سرورم! به راستی که دشمنانتان ادعا می کنند وقتی مأمون ولایت عهدی را به پدرت پیشنهاد کرد و پدر بزرگوارتان آن را نپذیرفت او را به این نام یعنی #رضا خواندند و آن به خاطر رضایت قبول کردن ولایت عهدی است .
امام جواد علیه السلام فرمودند: به خدا قسم آنها دروغ گفته اند و به راستی که خود خداوند متعال نام پدر بزرگوارم #علی_بن_موسی علیه السلام را رضا علیه السلام نهاده است آن به خاطر این بود که خداوند را از خود راضی کرده است .
عرض کردم : ای سرورم! آیا #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم و دیگر #امامان_معصوم علیهم السلام رضای خداوند را بدست نیاورده اند ؟!
فرمودند: چرا بدست آورده اند .
عرض کردم : چرا فقط پدر بزرگوارتان به این نام یعنی رضا نام نهاده شد .
فرمودند : به خاطر این که ددشمنان پدرم و دوستان پدرم از ایشان راضی بودند در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان پیشین چنین نبودند و به خاطر همین رضا نامیده شد و به این نام شهرت یافت .
#گوشه_ای_از_معجزات_امام_رضا_علیهم_السلام
📚 #مدینة_المعاجز : ج 4 معجزه 117 ص 316
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
✔️ پسر بیمار .....
روایت شده با اسناد از محمد بن عیسی که می گوید: موسی بن همدان یک پسر بیمار داشت نامه ای برای #امام_رضا علیه السلام نوشت و از ایشان درخواست کرد که برای فرزند بیمارش دعا کند .
امام رضا علیه السلام در جواب نامه چنین نوشت خداوند به تو صبر جمیل دهد بابت این فرزند بیمارت و خداوند متعال به جای او یک پسر صالح به تو عطا خواهد کرد مدتی بعد فرزند بیمار از دنیا رفت و خداوند یک فرزند صالح به او عطا کرد .
#گوشه_ای_از_معجزات_امام_رضا_علیهم_السلام
📚 #مدینة_المعاجز : ج 4 معجزه 89 ص 293
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
🥀 #کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
✔️ زنده شدن پدر و مادر .....
روایت شده با اسناد از معبد بن حنبل شامی که می گوید : روزی نزد #امام_رضا علیه السلام مشرف شدم و عرض کردم: ای سرورم! به راستی که معجزات و کرامات شما زبانزد همه مردم شده و من دوست دارم یک معجزه ای برایم نشان بدهی تا برای دیگران تعریف کنم .
امام رضا علیه السلام به من فرمودند : آنچه دوست داری از من درخواست کن ان شاءالله انجام خواهم داد.
به ایشان عرض کردم: دوست دارم پدرم و مادرم که چند سال پیش از دنیا رفته اند زنده کنی !
ایشان فرمودند : به اذن خدای تبارک و تعالی آنها را زنده کردم و اکنون در منزل خودت منتظر آمدن تو هستند
راوی می گوید :به منزل خود بازگشتم و پدر و مادرم را در آنجا دیدم و پدر و مادرم ده روز نزد من باقی ماندند سپس به رحمت خدا رفتند .
#گوشه_ای_از_معجزات_امام_رضا_علیهم_السلام
📚 #مدینة_المعاجز : ج 4. معجزه 86 ص 291
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
🥀 #کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
#وجه_کرامت
السلام علیک یا حسن بن علی
أیها المجتبی علیه السلام
وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم
باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم
نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید
پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم
شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان
پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم
در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته
این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم
الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر
تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم
گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش
تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم
بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب
باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم
حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده
باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
روضه وداع امام رضا.mp3
4.57M
⚫️ روضه وداع امام رضا علیه السلام
🎙حجةالاسلام_استادمیرزامحمدی
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
#معارف_حسینی
🩸تا حسینم به زمین خورد، دیگر حال خودم را نفهمیدم...
در نقلها آمده است:
🥀 در حالیکه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله بر فراز منبر مشغول خطابه بود، امام حسین علیهالسلام از مسجد خارج شد و پایین لباس او، به پاى مبارکش پیچید و به زمین افتاد و گریان شد.
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سراسیمه از منبر فرود آمد و ایشان را در برگرفت و فرمود:
📋 … والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا دَرَيْتُ أَنِّي نَزَلْتُ عَنْ مِنْبَرِي
▪️قسم به حق آن خدایى که جان من در دست قدرت او است، (تا که حسین "علیهالسلام" بر زمین افتاد) من نفهمیدم که چگونه از منبر فرود آمدم!
📚المناقب، ج۴ ص٧١
✍ در نقلی دیگر آمده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «وَ مَا مَعِی عَقْلِی» {دیگر عقلم به همراه من نبود!)
🗯 «عقل کل عالم»، به پای افتادن کودکانه امام حسین علیهالسلام و گریه آن حضرت، چنین حالی به او دست میدهد... گویا هر کس که بهرهٔ بیشتری از عقل دارد، با یاد مصائب سیدالشهداء علیهالسلام، گریه و بیتابی بیشتری میکند...
😭 آه یا رسول الله...
وقتیکه با افتادن سیدالشهداء علیهالسلام اینچنین حالی به شما دست میدهد، دیگر چه بر شما میگذرد در ساعت دردناکی که سید بن طاووس آن لحظه جگرسوز را اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
📜 فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
📝نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد...
صفات امام مجتبی.pdf
345K
🔖فیش منبر 🔖
#امام_حسن علیه السلام
#صفات_امام_مجتبی علیه السلام
🔻بررسی برخی از صفات امام حسن مجتبی علیه السلام
فضائل امام مجتبی.pdf
619.1K
🔖منبر کامل 🔖
#امام_حسن علیه السلام
#فضائل_امام_مجتبی علیه السلام
🔻آنچه در این فیش می خوانید 🔻
◀️1-محبوب رسول خدا صلی الله علیه و آله
◀️2- عبادت و خوف از خدا
🔻الف) هنگام وضو:
🔻ب) هنگام ورود به مسجد:
🔻ج) در وقت نماز و در هر حال:
🔻د) بعد از نماز:
🔻ه) هنگام خواندن قرآن:
🔻و) هنگام مرگ و شهادت:
◀️3- علم الهی
◀️4- شجاعت و شهامت
◀️5- معاشرت و اخلاق
◀️6-سخاوت و فریادرسی از محرومان
شهادت امام حسن-فرحزاد.pdf
1.51M
‼️سخنرانی مکتوب با موضوع شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
استاد فرحزاد
♦️متن این سخنرانی کاملا تایپ شده ودارای فهرست بندی می باشد ضمنا ویراستاری و منبع شناسی انجام شده است و تمامی منابع ذکر شده است .
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
مناسبت: آخر ماه صفر/شهادت امام رضا علیه السلام
مخاطب: عام
موضوع: کرامت امام حسن مجتبی علیه السلام
برگرفته از سخنان استاد فرحزاد
تعداد جلسات: ۱ جلسه
تعداد صفحات : ۴۹ صفحه
مشاهده فهرست
🔸خطبه ابتدایی
🔸کریم بودن خداوند
🔸داستان اعرابی
🔸گمان خوب
🔸کریم و وعده اش
🔸کریم و بخشندگی اش
🔸مرد شامی و امام حسن علیه السلام
🔸هفت صفر
🔸توسل به امام حسن علیه السلام
🔸روضه
راز غربت نبی.pdf
282K
🔖فیش منبر ویژه دهه آخر صفر
#استاد_پناهیان
💠 با عنوان: "راز غربت نبی(صلی اللّه علیه وآله)"
🔹عناوین :
▫️از اول دعوا سرِ چه بود؟
▫️آیا پیغمبر در میان شهری لامذهب و بیدین مبعوث شد؟
▫️مردم مکه منتظران ظهور آخرین پیغمبر بودند
▫️شهر مکه مذهبی ترین شهر دوران قبل از ظهور اسلام
▫️فهرستی از خوبیهای مردم مذهبی مکه
▫️معنای بتپرستی در دوران جاهلیت؛ این نبود که بت خالق و خدای من است
▫️معمّا کمکم حل میشود
▫️چرا دعوا سیاسی بوده است؟
▫️غربت نبی در اوج قدرت برای حفظ آزادی
#پیامبر_اکرم
#ماه_صفر
مداحی_آنلاین_سلام_من_به_مدینه_به_آستان_رفیعش_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.18M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴سلام من به مدینه به آستان رفیعش
🌴به مسجد نبوی به لاله های بقیعش
🎤حاج منصور_ارضی
⏯ #روضه
🟢 قصه ی زهر معاویه و پسر فاطمه
✍ امام حسن علیهالسلام از اتاق خارج شدند وقتی که بازگشتند، فرمود:
لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی.
من چندین بار مسموم شدهام
ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود، این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم.
📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶
✍ إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیهالسلام را چنین نقل کرده:
و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ
پیش روی إمام، طشتی بود
خونی را که بالا میآورد در میان آن طشت میریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج میشد.
📚 کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲
✍ در گزارشی دیگر نیز آمده است:
و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم
آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند.
📚 العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶
#مقتل #امام_حسن
🟩 امامحسنمجتبیعليهالسّلام:
لَقَضَاءُ حَاجَة أخٍ لي فِي اللَّه ِأحَبُّ إلَيَّ مِنَ الاعتِكاف ِشَهْر...
💬 یقیناً برآوردن حاجت یک برادر ایمانی، از یک ماه اعتکاف برایم دوست داشتنیتر است!
📚 البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۳۸
#حدیث
┅┅┅┅┅┅┅┅┅
✿ ⃟ ⃟ ✿اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲🏻🌤
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
🩸یا علی! آیا آن دَمی که فاطمهات را کتک میزنند و تو را کشانکشان به مسجد میبرند، صبر میکنی ؟!
در نقلی آمده است:
🥀 لحظات آخر عمر مبارک رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود که رو به امیرالمومنین علیهالسلام نمودند و فرمودند:
📋 أتَصبِرُ إذا قادوكَ بِحَمائلِ سَيفك؟ أو تَصبِر إذا قادوكَ في مِحرابِك؟ أو تَصبِرُ إذا هُتِكتِ الحُرمة؟
▪️آن دَم که تو را شمشیر بر کمر، میکشاندند، آیا صبر میکنی؟ یا آن ساعتی که حُرمت ها هتک شده و کشان کشان تو را به سمت محرابت میبرند، صبر میکنی؟!
📋 نَكَسَ بِرأسِه و هُوَ يَبكي ...
▪️در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام سرش را به زیر انداخت و گریه میکرد...
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ادامه داد:
📋 أو تَصبِرُ إذا حَرَقوا بابَ دارِك ؟ أو تَصبِر إذا ضَرَبوا فاطمة؟ أو تَصبِر إذا أنبَتوا المِسمارَ في صَدرِها ؟ أو تَصبِر إذا أسقَطوا جَنينها؟
▪️آیا آن دَمی که درب خانهات را به آتش میکشند و فاطمه سلاماللهعلیها را کتک میزنند، صبر میکنی؟! آیا بر آن لحظهای که میخ، در سینهٔ فاطمهات جا کرده و جنین او را سقط میکنند، صبر میکنی؟!
🥀 در این هنگام امیرالمؤمنین علیهالسلام با چشمی گریان فرمود:
📋 أصبِرُ يا رسول الله !
آری صبر میکنم ای رسول خدا!
📚الطریق،کاشی، ج۳ص ۴۱
✍ نفسم در شماره افتاده
رنگ و رویم پریده است علی
سر من را بگیر بر زانوت
وقت رفتن رسیده است علی
گرچه زود و سریع طی شد و رفت
چقدر روزگار سخت گذشت
همۀ سالهای تبلیغم
به من بیقرار سخت گذشت
دل من را همیشه توهینِ
بی حیاها شکست، یادت هست
سنگ باران کودکان لجوج
سر من را شکست، یادت هست
در اُحد که غریب ماندم من
بغض کفار داشت وا میشد
یک تنه جوشنم شدی تو علی
تو نبودی، سرم جدا میشد
اثر آفتاب شِعب این بود
در سرم شعلههای تب مانده
به کف پای من از آنموقع
خارهای ابولهب مانده
چه کنم وقت رفتن آمده است
دل ندارم که روضهخوان باشم
کاش میشد زمان حمله به در
زنده باشم، کنارتان باشم
ظاهراً مؤمن و مسلماناند
با تو و فاطمه بد اند علی
صبر کن صبر کن برای خدا
همسرت را اگر زدند علی
صبر کن آن زمان که با سیلی
قصد دارند بر رویش بزنند
یا که در پیش دست بستهی تو
با قلافی به بازویش بزنند
تازه این اول مصیبتهاست
کربلای حسین نزدیک است
مثل زهرا قرار سوختن
بچههای حسین نزدیک است...
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
#معارف_حسینی
#مقتل_سیدالشهداء_علیه_السلام
🩸رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با چه حالی سیدالشهداء علیهالسلام را از شانهاش به زمین مینشاند ؟!
در روایتی آمده است:
🥀 هرگاه که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در حضور جمعی از اصحاب خود نماز میخواندند، سیدالشهداء علیهالسلام در حالی که خردسال بودند، میآمدند و در کنار آن حضرت مینشستند.
📋 فَلَمّا سَجَدَ النَّبیّ صلیاللهعلیهوآله قامَ الحُسَینُ علیهالسلام و رَکبَ عَلَی ظَهرِهِ فَصارَ النَّبیّ یُطیلُ الذِّکرَ فِی سُجودِه
🔻 همینکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به سجده میرفتند، سیدالشهداء علیهالسلام از جا به پا خواسته و بر دوش آن حضرت سوار میشد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تا که وجود مبارک سیدالشهداء علیهالسلام را بر دوش خود حسّ مینمود، سجده خود را طول میداد.
📋 فإذٰا أرادَ النّبیّ صلیاللهعلیهوآله أنْ یَرفَعَ رأسَهُ أخَذَهُ أخْذاً رَفیقًا و وَضَعَهُ إلیٰ جانبِه
🔻و هرگاه که اراده مینمود سر مبارک را از سجده بردارد، با ملاطفت و آرامی وجود نازنین سیدالشهداء علیهالسلام را گرفته و در کنار خود مینشاند.
🥀 و هرگاه سجده دیگری مینمود، باز وجود مبارک سیدالشهداء علیهالسلام بر دوش آن حضرت میرفت و روال به همینگونه ادامه داشت تا که نماز آن حضرت تمام میشد...
🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است:
📜 فإذٰا فَرغَ النّبیُّ مِن صَلاتِه یَأخُذُهُ إلَیهِ و یَجلِسُهُ عَلَی رُکبَتَیه و یُقَبّلُهُ و یَرشُفُ ثَنایاه و یَضُمُّه إلیٰ صَدرِه،
🔻همینکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از نماز فارغ میشدند، سیدالشهداء علیهالسلام را گرفته و بر روی زانوان مبارک مینشاند؛ لب و دندان آن دُردانه را بوسیده و وجود مبارکش را به سینه میچسباند.
📚المنتخب،طریحی، ص۸۴
📚المناقب،ج۴ ص۷۱ (اندکی تفاوت)
✍ السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای سر مجروح کلیسا دیده
با چه وضعی تَه گودال کشاندند تورا
ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده
ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا
هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده
زینت دوش نبی بودی و بی وجدانها
سر بریدند و گرفتند تو را نادیده
ای که شد مهریهٔ مادر تو آب فرات
ترک روی لبت را لب دریا دیده؟!
خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت
به گمانم ته گودال مسیحا دیده
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد
بر سر پیرهنت، فاطمه دعوا دیده
دختری که همهٔ دلخوشی اش بابا بود
عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده
@Maghaatel
شهادت امام حسن-فرحزاد.pdf
1.51M
‼️سخنرانی مکتوب با موضوع شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
استاد فرحزاد
♦️متن این سخنرانی کاملا تایپ شده ودارای فهرست بندی می باشد ضمنا ویراستاری و منبع شناسی انجام شده است و تمامی منابع ذکر شده است .
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
مناسبت: آخر ماه صفر/شهادت امام رضا علیه السلام
مخاطب: عام
موضوع: کرامت امام حسن مجتبی علیه السلام
برگرفته از سخنان استاد فرحزاد
تعداد جلسات: ۱ جلسه
تعداد صفحات : ۴۹ صفحه
مشاهده فهرست
🔸خطبه ابتدایی
🔸کریم بودن خداوند
🔸داستان اعرابی
🔸گمان خوب
🔸کریم و وعده اش
🔸کریم و بخشندگی اش
🔸مرد شامی و امام حسن علیه السلام
🔸هفت صفر
🔸توسل به امام حسن علیه السلام
🔸روضه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
🩸قمر بنی هاشم علیهالسلام بر بالای جنازه مطهر برادر، دست به شمشیر میبرَد...
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که جنازه مطهر امام حسن مجتبی علیهالسلام را تیرباران کردند،
📋 إذاً بِأبیالفَضلِالعَبّاس عَلَیهالسّلام یَضَعُ یَدَهُ علَی سَیفِهِ وَ صاحَ
▪️حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام دست به شمشیر بُرد و فریاد کشید:
📋 یٰا بَنی هاشم! أ تُرمیٰ جِنازةُ الحَسَنِ وَ أنتُم تَنظُرونَ؟!
▪️ای بنیهاشم! جنازه إمام حسن علیهالسلام تیرباران میشود و شما نگاه میکنید؟!
🔖 در اینجا بود که سیدالشهداء علیهالسلام به طرف او آمدند و برادر را به سینه خود چسپاندند و فرمودند:
📋 أخی عبّاس! لَیسَ هٰذا یَومُک؛ لَک یَومٌ أعظَمُ مِن هٰذا
▪️ای برادرم عباس! امروز، روز (پیکار) تو نیست؛ چرا که تو روزی بزرگتر از این روز را در پیش داری.
📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۹
📚الطریق،کاشی،ج۳ ص۳۱۲
✍عـوض گـل کـه گذارنـد بـه آیات تنت
لالههـا تیر شـد و رفـت فـرو در بـدنت
چه جگرها که چو آتش همه افروخته شد
چه بگویم؟ تن و تابوت به هم دوخته شد
تیرهایی که بر آن نخـل گل یـاس زدند
همـه را بـر جگـر حضـرت عبـاس زدند...
@Maghaatel
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
🩸غارت زده منم که تو را خاک میکنم...
إبنشهرآشوب در «المناقب» مینویسد:
📋 قَالَ الْحُسَیْنُ علیه چالسلام لَمَّا وُضِعَ الْحَسَنُ فِی لَحْدِهِ
▪️وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بدن مطهر امام حسن علیهالسلام را در میان لحد گذاشت، فرمود:
📜 أَ أَدْهُنُ رَأْسِی أَمْ تَطِیبُ مَجَالِسِی/ وَ رَأْسُکَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِیبٌ
▪️آیا جا دارد که من روغن به سرم بزنم، یا مجالس من طیب و نیکو باشند؟ در صورتی که سر و صورت تو روی خاک باشد و تو برهنه باشی؟
📜 ...فَلَا زِلْتُ أَبْکِی مَا تَغَنَّتْ حَمَامَةٌ / عَلَیْکَ وَ مَا هَبَّتْ صَباً وَ جَنُوبٌ
▪️... من دائم برای تو گریه میکنم، مادامی که کبوتر بخواند و باد صبا و جنوب بوزد.
📜 ...فَلَیْسَ حَرِیبٌ مَنْ أُصِیبَ بِمَالِهِ / وَ لَکِنَّ مَنْ وَارَی أَخَاهُ حَرِیبٌ
▪️... غارت زده آن کسی نیست که اموالش را برده باشند. بلکه غارت زده آن شخصی است که برادرش را به خاک بسپارد.
📜 إنْ لَم أمُتْ أسَفًا عَلَيك فَقد / أصبحتُ مُشتاقا إلى المَوتِ
▪️...اگرچه که ز داغ تو من نمردهام؛ ليکن به خاطر فراق تو، مشتاق مرگ شدهام
📚 المناقب ج۹ ص۲۴۸
✍غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم
تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
غارت زده منم که ز کف داده صبر را
با دست خویش کنده برای تو قبر را
غارت زده منم چه کنم با جنازه ات
ای وای ریخته به زمین خون تازه ات
غارت زده منم که ز داغ برادرم
می ریزم از کنار تنت خاک بر سرم...
@Maghaatel
◼️ برخی از مستندات شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ( در منابع شیعه و سنی )
🩸در روایتی إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
تَدْرُونَ مَاتَ النَّبِیُّ أَوْ قُتِلَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ فَسُمَّ قَبْلَ الْمَوْتِ إِنَّهُمَا سَمّتَاهُ فَقُلْنَا إِنَّهُمَا وَ أَبُوهُمَا شَرُّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ.
▪️آيا ميدانيد كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله (به مرگ طبيعى) مُرده و يا آن كشته (و شهيد) شده است؟
(به راستى خداوند مي فرمايد: پس اگر بميرد و كشته شود به گذشتگان خود باز ميگرديد) پيش از آن كه حضرت بميرد ، مسمومش كردند و آن دو نفر(عايشه و حفصه) به حضرت زهر خورانيدند،
بر همين اساس ما معتقديم كه آن دو و پدرانشان شرورترين خلق خدا ميباشند.
📚تفسیر عیاشی، ج ١ ص ٢٠٠
📚البرهان، ج۵ ص ۴١۵
🩸در روایتی دیگر نیز إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
أَنَّهُ أَعْلَمَ حَفْصَةَ أَنَّ أَبَاهَا وَ أَبَا بَکْرٍ یَلِیَانِ الْأَمْرَ فَأَفْشَتْ إِلَی عَائِشَةَ فَأَفْشَتْ إِلَی أَبِیهَا فَأَفْشَی إِلَی صَاحِبِهِ فَاجْتَمَعَا عَلَی أَنْ یَسْتَعْجِلَا ذَلِکَ عَلَی أَنْ یَسْقِیَاهُ سَمّاً
▪️ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حفصه را آگاه کردند که پدرش (عمر) و ابوبکر امارت و خلافت را بهدست میگیرند؛ حفصه این سرّ را برای عایشه فاش کرد و عایشه هم برای پدرش گفت و ابوبکر هم به عمر گفت. پس آن دو (ابوبکر و عمر) جمع شدند و برای این که این امر زودتر اتفاق بیفتد، تصمیم گرفتند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را مسموم کنند.
📚الصراط المستقیم، بیاضی، ج٣، ص١۶٨
📚بحارالانوار ج ٢٢، ص ٢۴۶
🩸سلیم بن قیس هلالی نیز مینویسد:
روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در جمع اصحاب فرمودند:
أَيُّهَا النَّاسُ إِذَا أَنَا اسْتُشْهِدْتُ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ
▪️ای مردم، آنگاه که من به شهادت رسیدم، علی علیهالسلام از خودتان بر شما سزاوارتر است.
پس علی بن ابیطالب علیهماالسلام از جای خود برخواست و درحالی که میگریست، گفت: پدر و مادرم فدای شما ای پیامبر خدا، آیا شما کشته میشوید؟!
حضرت فرمود:
نَعَمْ أُهْلَكُ شَهِيداً بِالسَّمِّ؛
▪️آری به وسیلۀ سمّ شهید خواهم شد!
📚كتاب سليم بن قيس الهلالی؛ ص۳۶۲
🩸و در کمال تعجب، «صحیح بخاری» نیز اینگونه مینویسد:
قَالَتْ عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فِي مَرَضِهِ، فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي، فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ، فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي، قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ، فَقَالَ لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْبَيْتِ إِلَّا لُدَّ وَ اَنَا أَنْظُرُ (وَ نَحْنُ أبَاءنَا).
▪️عايشه گفت در زمان کسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به زور در دهان ایشان دوا ريختيم. با اینکه حضرت امر کرده بودند، ابداً چیزی به من نخورانيد. ما گفتيم اصولاً همه مريضها از دوا خوردن بدشان میآيد.
پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مشاهده این تبانی فرمودند؛ آيا من شما را از خوراندن هرگونه دوائی نهی نكردم؟ سپس امر کردند؛ باید هركسی كه در اين خانه حاضر بوده، جلوی چشم من، از همین دارو بخورد و ما از خوردن آن إبا کردیم.
📚صحیح البخاری، ج۶ ، ص۱۴
📚طبقات الکبری، ج۲، ص۲۳۵.