eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.9هزار دنبال‌کننده
707 عکس
776 ویدیو
124 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                          🔸 السَّلامُ عَلَیْكَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ  🔸 📚روضه های امام حسن عسکری علیه السلام 🔛سفارش امام حسن عسکری به امامت حضرت مهدی(عج) 🔹ابو الحسن على بن محمّد بن حباب گفت: أبو الأديان نقل كرد كه من خدمتكار حضرت امام حسن عسكرى بودم و نامه‏هايش را بشهرها مى‏بردم روزى در همان بيمارى كه منتهى بفوتش شد خدمتش رسيدم چند نامه نوشت و فرمود اين‏ نامه‏ها را بمدائن ميبرى مسافرتت پانزده روز طول ميكشد روز پانزدهم وارد سامرا خواهى شد از خانه من صداى ناله و گريه خواهى شنيد و مرا روى مغتسل براى غسل دادن گذاشته‏اند. 🔹أبو الأديان گفت: عرض كردم آقا پس در صورتى كه چنين اتفاقى بيافتد امام ما كيست؟ فرمود: كسى كه جواب نامه‏هاى مرا از تو بخواهد او جانشين من است. عرض كردم باز هم توضيح بفرمائيد. 🔸فرمود: هر كس بر من نماز بخواند امام پس از من خواهد بود. باز تقاضا نمودم بيشتر نشانه دهند. 🔸فرمود: هر كس خبر دهد در هميان‏ها (كيسه چرمى جايگاه پول) چقدر است او جانشين من است. ديگر جلال و عظمت امام مانع شد از اينكه بپرسم در هميان چيست؟ 🔹نامه‏ها را برداشته بطرف مدائن رهسپار شدم و جواب آنها را گرفتم و روز پانزدهم وارد سامرا شدم همان طورى كه امام فرموده بود صداى شيون و ناله از خانه آن آقا شنيدم ديدم جعفر بن على برادرش بر در خانه است و شيعيان گرد او را گرفته بواسطه فوت برادرش تسليت و بمقام امامت تهنيت مى‏گويند. 🔸من در دل با خود گفتم اگر امام اين شخص باشد كه امامت از ميان رفته زيرا من كاملا او را مى‏شناختم كه شراب خوار بود و قمار بازى مى‏كرد و طنبور مينواخت من نيز جلو رفته و تهنيت گفتم اما چيزى از من نپرسيد. 🔹در اين موقع عقيد خارج شده گفت آقا برادرت كفن شده براى نماز تشريف بياوريد جعفر داخل شد شيعيان اطراف او را گرفتند از همه جلوتر سمان و حسن بن على قتيل معتصم معروف بسلمه بود. 🔸وارد حياط كه شديم ديديم حسن بن على عليه السّلام در تابوت گذاشته شده با كفن‏ جعفر جلو رفت تا بر برادر خود نماز بخواند همين كه شروع كرد بگفتن تكبير كودكى كه چهره‏اى گندم گون داشت و مويهاى مجعد و بين دندانهاى مباركش گشاده بود خارج شد رداى جعفر را با دست گرفت و فرمود عقب برو عمو من بايد بر پدرم نماز بخوانم. 🔹جعفر عقب رفت با رنگ چهره‏اى كه آشكارا بود از ناراحتى تغيير كرده كودك پيش رفت و نماز خواند آنگاه كنار قبر پدرش دفن شد. در اين موقع روى بجانب من نموده فرمود فلانى بده جواب نامه‏هائى كه بهمراه دارى بايشان تقديم كردم با خود گفتم اين دو نشانه بعد بجانب جعفر بن على رفتم آه ميكشيد حاجز وشاء رو بجعفر نموده گفت آقا اين كودك كه بود؟ تا اقامه حجت بر او شود گفت بخدا تا كنون او را نديده و نميشناسم . 🔸ما نشسته بوديم كه چند نفر از قم آمدند از امام حسن عسكرى پرسيدند جانشين آقا كيست؟ مردم اشاره بجعفر بن على كردند مسافرين قم سلام و تعزيت و تهنيت گفتند و اضافه نمودند كه ما چند نامه و مقدارى پول آورده‏ايم شما بفرمائيد نامه‏ها متعلق بچه اشخاصى است و پولها چقدر است. جعفر از جاى حركت كرد لباس‏هاى خود را تكانى داده از روى تعجب گفت ميخواهند تا خبر از غيب بايشان بدهم. 🔹در اين موقع خادمى از خانه خارج شد گفت شما نامه فلان كس و فلان كس را آورده‏ايد و هميانى بهمراه شما است كه در آن هزار دينار است ده دينار آن اثر نقش روى سكه رفته است پولها و نامه‏ها را باو دادند گفتند كسى كه ترا فرستاده و اين خبر را داده امام است. 📚منبع: اكمال الدين _ ج2_ ص 149 https://eitaa.com/manbarmajma
امام حسن عسکری (علیه السلام): عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست ؛ بلکه عبـادت ، تفکــر و اندیشه در قدرت بى‌منتهاى خـــداوند در امور مختلف مى‌باشد. مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۸۳ شهادت امــــــــام حــــســن عــــســــکــــری علیه السلام تسلیت و تعزیت باد . جهت عرض تسلیت،محضر امام زمان ارواحنا له الفدا و تسلای قلب مقدس حضرت، صــــــــلـــــــوات ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل ها واردکانال مولودی شو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi هشتک نام کانال حذف نشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ماجرای پرداخت بدهی یار امام عسکری(ع) به روش عجیب یکی از اصحاب و دوستان امام حسن عسکری(ع) به نام ابوهاشم جعفری حکایت کرد: روزی امام(ع) سوار مرکب سواری خود شد و به سمت صحرا و بیابان حرکت کرد و من نیز همراه حضرت سوار شدم و به راه افتادم و حضرت جلوی من حرکت می کرد، چون مقداری راه رفتیم ناگهان به فکرم رسید که بدهی سنگینی دارم و بدون آنکه سخنی بگویم، در ذهن و فکر خود مشغول چاره‌اندیشی بودم. در همین بین امام(ع) متوجه من شد و فرمود: ناراحت نباش، خداوند متعال آن را اداء خواهد کرد و سپس خم شد و با عصایی که در دست داشت، روی زمین خطی کشید و فرمود: ای ابوهاشم! پیاده شو و آن را بردار و ضمناً مواظب باش که این جریان را برای کسی بازگو نکنی، وقتی پیاده شدم، دیدم قطعه‌ای طلا داخل خاک‌ها افتاده است، آن را برداشتم و در خورجین نهادم و سوار شدم و به همراه امام(ع) به راه خود ادامه دادم، باز مقدار مختصری که رفتیم، با خود گفتم: اگر این قطعه طلا به اندازه بدهی من باشد که خوب است، ولی من تهیدست هستم و توان تامین مخارج زندگی خود و خانواده‌ام را ندارم، مخصوصاً که فصل زمستان است و اهل منزل آذوقه و لباس مناسب ندارند، در همین لحظه بدون آنکه حرفی زده باشم، امام(ع) مجدداً نگاهی به من کرد و خم شد و با عصای خود روی زمین خطی کشید و فرمود: ای ابوهاشم! آن را بردار و این اسرار را به کسی نگو، پس چون پیاده شدم، دیدم قطعه‌ای نقره روی زمین افتاده است، آن را برداشتم و در خورجین کنار آن قطعه طلا گذاشتم و سپس سوار شدم و به راه خود ادامه دادیم، پس از اینکه مقداری دیگر راه رفتیم، به سوی منزل بازگشتیم و امام عسکری(ع) به منزل خود تشریف برد و من نیز رهسپار منزل خویش شدم. بعد از چند روزی طلا را به بازار برده و قیمت کردم، به مقدار بدهی‌هایم بود -نه کم و نه زیاد- و آن قطعه نقره را نیز فروختم و نیازمندی‌های منزل و خانواده‌ام را تهیه و تأمین کردم 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسکری(ع)، عبدالله صالحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال روز نهم ربیع الاول🌸 کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا