شهادت امام رضا علیه السّلام تسلیت باد
♦️درس امام رضا "علیهالسلام" به همهی ما این است که ای مسلمان! از مبارزه خسته نشو.
نخواب چون دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر میشود.
چشم تیزی داشته باشید، دشمن را بشناسید و راه مبارزهی با دشمن را بلد بشوید و مثل علیبنموسیالرضا از اول تا آخر مبارزه را ادامه بدهید.
⚫️🔻⚫️چرا لقب امام رضا انیس النفوس است؟
❤️ انیس النفوس به کسی گفته می شود که
وقتی با او صحبت میکنی با جان و دل به تو گوش میکند و راحت با افــــراد اُنس و اُلفت پیدا میکند لذا در زیارتنـــامه ی تمام اهل بیت(علیه السلام)آمده که چون به زیارت رفتی
بایست و بخوان...
اما در زیارتنامه علی بن موسی الرضـا(علیه السلام) آمده که بالا سر حضرت
بنشین و بخـوان...
چرا که ایشــــان انیـس
النفوس اند و با جـــان و دل به حرفهایت گوش میدهند...
🌟آقای مجتهدی میفرمودند: در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا علیهالسلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر میکنند و این معنای حقیقی کلمه «انیس النفوس» است.
📕لاله ای از ملکوت، ج ۲، ص ۲۹۰
⭐️ ماه ربیع الاول، بهار زندگی است
🔺 رهبر انقلاب: بعضی از اهل معرفت و سلوک معنوی معتقدند که ماه #ربیع_الاول، ربیع حیات و زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابیعبدالله جعفربنمحمدالصّادق ولادت یافتهاند و ولادت پیغمبر سرآغاز همهی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.
✅ به همت بسیج اساتید دانشگاههای آزاد اسلامی واحدهای تیران، خمینی شهر و مبارکه با همکاری سازمان بسیج اساتید استان اصفهان
💻 نشست تخصصی جهاد تبیین «نقش دفاع مقدس در تبیین گفتمان ایرانی اسلامی» برگزار میشود
🎤سخنران: حجت الاسلام محسن طالب پور رئیس مجمع بسیجیان استان اصفهان
🔷لینک ورود :
http://khsh.iau.ir/fa/news/200
💥 زمان : چهارشنبه 6 مهر ماه 1401 - ساعت: 14
✅ برای شرکت کنندگان گواهی حضور صادر میگردد
👇👇
https://isfehan.basijasatid.ir/node/72070
https://isfehan.basijasatid.ir/node/72071
http://baesf.ir/?p=2380
👇👇
🔻سعادت اجتماعی و دولت اسلامی
(روزنامه ایران)
۱. انقلاب و انقلابیها، از «گفتگو» هراسان و گریزان نیستند.
انقلاب ایران، بهواقع در متن «جامعه» ریشه دارد و از «عقلانیّت» برمیخیزد و حاصل حلقۀ بستۀ سیاسی نیست.
انقلاب، هویّت دارد و سیّال و شناور نیست، امّا «گفتگو» را نیز اصل میشمارد و آن را بهعنوان یک ارزش قطعی، به رسمیّت میشناسد.
حرکت در مسیر گفتگو، «اضطرار» نیست که «موسمی» و «موقتی» باشد، همچنان هدف از آن، «تسکیندادن» و «تعدیلکردن» نیز نیست. گفتگو، معبر وصول به «حقیقت» است و اگر اینگونه نبود،
روایات اسلامی از «تضارب آراء و عقول»، استقبال نمیکردند.
پس گفتگو فقط «ضرورت» نیست، بلکه «فضیلت» نیز هست.
نباید از «دیگریهای معرفتی» و «اغیار فرهنگی» هراسید و از شنیدن مخالفتها گریخت، بلکه باید در وسط معرکۀ «نبرد شناختی» ایستاد و شجاعانه و عالمانه، به همۀ پرسشها و ابهامها پاسخ داد و از متن تضاد جدّی و کشمکش واقعی، به ثبات و تعادل رسید. انقلاب، خواهان «انسداد» و «اختناق» نیست و در برابر هیچ انتقاد و اعتراضی، مسیر «سرکوب» را در پیش نمیگیرد.
آری، چنانچه «اغتشاش» و «غوغاسالاری» و «توطئه» و «هرجومرج» در میان باشد، نه دولت اسلامی و نه هیچ دولت دیگری، سکوت اختیار نمیکند و «قانونشکنی» را برنمیتابد. اگر به نام «آزادی» و «نقادی» و «اعتراض»، سهم «اخلاق» و «انصاف» و «قانون» ادا نشود و همۀ ساختارها و قواعد، زیر پا نهاده شوند، باید از «حرمت حاکمیّت» و «حقّ جامعه» دفاع کرد.
۲. دولت اسلامی، «تمامیّتخواه» نیست و نمیخواهد در همۀ عرصههای زندگیِ مردم دخالت کند و قدرت «انتخاب آزادانه و شخصی» را از آنها بستاند.
جامعۀ اسلامی، مبتنی بر «انتخابهای آگاهانه و واقعی» است، نه جامعۀ برخاسته از «تحکّم» و «تحمیل». تأکید بر «مهندسی فرهنگ» و «بازسازی انقلابیِ ساختار فرهنگ» و «حجاب» و «هویّت اسلامی و ایرانی» و «سبک زندگی» و ... هرگز به معنی آن نیست که انقلاب میخواهد برای «تمامِ جزئیّاتِ زندگیِ فرهنگیِ مردم»، قاعده بسازد و همهچیز را در اختیار خود بگیرد. انقلاب، دغدغۀ حفظ «سعادت معنوی» و «سلامت اخلاقیِ» جامعه را دارد و نمیخواهد جامعه در اثر دستکاریهای بیرونی و نفوذهای هدفمند و پُررنگ، خویشتنِ خویش را ببازد و در روند نئولیبرالیسمِ جهانی، هضم و مستحیل شود. انقلاب نمیخواهد خودش در قدرت بماند، امّا جامعه در مسیر «سقوط دینی» و «زوال ارزشی» قرار بگیرد.
«کمالِ باطنیِ جامعه»، مهمترین مسأله و دغدغۀ انقلاب است و فلسفۀ دولت اسلامی عبارت است از بسترسازی برای دستیابی فرد و جامعه به خیر و صلاح و سعادت. همۀ هدفهای مادّی و اینجهانی، در سایۀ این هدف غایی قرار دارند و باید هماهنگ با آن باشند.
۳. البتّه این امر به معنی آن نیست که انقلاب، از «روشهای ناصواب» برای رسیدن به این هدف متعالی استفاده میکند.
دولت اسلامی از نظر دینی، حقّ ندارد جامعه را به حال خود «رها» کند و در آن را با «گرگهای فرهنگی» و «رهزنان ایمان»، تنها بگذارد، همچنان که حقّ ندارد بر «استبداد» و «اختناق» تکیه کند. منطق «مردمسالاریِ دینی»، نه این است و نه آن. مردمسالاریِ دینی یعنی محترمشمردن انتخابها و ارادههای مردم در «چهارچوب ارزشهای دینی».
یعنی دولت اسلامی باید مردم را آنچنان «تعلیم» دهد و «تزکیه» کند که خواستههایش، مشروع و عالی باشند.
۴. در این میان، اگر عدّۀ اندکی بر آن شدند که ارزشهای دینستیزانۀ خویش را بر جامعه و حاکمیّت تحمیل کنند و به فساد و تباهی و بیاخلاقی و پردهدری و بیحیایی، «تجاهر» کنند، دولت اسلامی نباید «تساهلوتسامح» بورزد و مجال دهد که یک جماعت ناچیز، جامعه را دچار «تنش ارزشی» و «تلاطم معنوی» کند.
اینجاست که «حقّ معنویِ جامعه»، معنا مییابد و دولت اسلامی به سبب اسلامیبودن، باید در عمل نشان دهد که نسبت به تداوم و رسمیّت «ارزشها»، وفادار و متعهد است و بیرون زدگیهای لجوجانه و کجرویهای هدفمند را برنمیتابد. از جمله، «فساد اخلاقی» و «کشف حجاب» و «بیعفتی» و «برهنگی» در عرصۀ عمومی، رفتارهایی هستند که برای دولت اسلامی، «تکلیف شرعی» میآفرینند. مسأله نیز منحصر به «عرصۀ عمومی» است و «عرصۀ خصوصی»، محترم و محفوظ از دخالت و حضور دولت اسلامی است.
همۀ سخن درباره «جامعه» است و اینکه نباید در جامعۀ اسلامی، انحراف و فساد، «عیان» و «آشکار» باشد، وگرنه حریم خصوصی، در امان و خارج از بحث است.
کار دشواری نیست که غیرمتعهدان به ارزشهای الهی و اخلاقی، دستکم در «جامعه» و در حضور دیگرانی که میخواهند فضای عمومی، سالم و قدسی باشد، از آشکارسازیِ محرّمات شرعی و رفتارهای ضدّاخلاقی بپرهیزند و اندکی در «موقعیّت عمومی»، خویشتنداری کنند.
✅ کنشگری میدانیِ مردم و سرنگونی معادلۀ غیرانقلابیها
۱. در این روزها، همواره نیروهای غیرانقلابی از «مردم» سخن میگفتند و به نام «مردم» حرف میزدند و «مردم» را روایت میکردند و خواستههای خود را به «مردم» نسبت میدادند.
راهپیمایی حماسی این روزها در تمام ایران نشان داد که این «روایتها» و «نسبتها» و «تفسیرها» و «تحلیلها»، خطا و ناصواب بودند و «مردمِ آنها» با «خودِ مردم»، فاصلۀ فراوان، بلکه تضاد دارد. امروز خودِ مردم، زبان گشودند و با حضور و شعارهایشان، خودشان را روایت کردند و بار دیگر آشکار ساختند که «مردمِ روایتشده» از سوی جریان غیرانقلابی، «بافتۀ مجازی» و «ساختۀ تخیّلی» است. از این لحظه به بعد، اینان یا سکوت اختیار میکنند و یا باز هم همین «مردمِ واقعی» را به دلخواه خویش، روایت میکنند، اما هرچه کنند راهی برای برونرفت از چالهای که در آن گرفتار شدند، ندارند. صدای «واقعیّت متراکم» و «عینیّت پهندامنه»، آن اندازه بلند و رسا بود که همۀ «کجروایتها» و «خلافگوییها» و «جوّسازیها» را بلعید و منهدم کرد. این قبیل «ابرواقعیّتها»، تنها پادزهر روایتپردازیهای دروغین هستند. خوشا به حال انقلاب که چنین بدنۀ اجتماعیای «وفادار» و «متعهد»ی دارد که هیچگاه، طریق بیتفاوتی در پیش نمیگیرند و در برنگاههای تاریخی، «بودنشان» و «همدلیشان» و «انقلابیگریشان» را عیان میکنند. دیگر باب استناد واهی و ارجاع دروغین به مردم، مسدود شده و جریان غیرانقلابی نمیتواند از مردم برای منافع خویش، بهره بگیرد و خودش را برآیند مردم بنمایاند. بهراستی که انقلاب، جان تازه گرفت و طراوتی دلانگیز یافت. هم حضور مؤمنانۀ مردم، شگفتآور است و هم خاصیّت مصونیّتبخشی آن.
۲. نیاز به هیچ تفسیر و روایتی نیست؛ اجتماع امروز، «صامت» نبود که تحلیلگر و فهمکننده بخواهد. مردم، همۀ آنچه را که میخواستند، با «فریاد» و «خروش» و «حرارت» عرضه کردند و نیّات و اندیشهها و دغدغهها و آرمانها و حسّاسیّتهایشان را بیان نمودند. این جماعت عظیم، سخن ناگفتهای باقی نگذاشت. در روزهای اخیر، دو جریان در ایران شکل گرفت که رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. جریان ضدّانقلابی و غیرانقلابی، هرچه در توان داشت را به میدان آورد امّا حاصلش، جز تعداد انگشتشماری گروهکی و ولنگار و بازیخورده نبود که در شبکههای اجتماعیِ غربی، ساماندهی شده بودند. مردمِ اینها، همین اندازه «کمتعداد» و «فرومایه» بودند. در این سو، جریان انقلابی نیز امروز به میدان آمد و خویش را نمایان کرد و نشان داد که چقدر «عمق» و «عقبه» دارد. در نتیجه، ورق برگشت و معادلۀ پیشین، سرنگون شد. جریان غیرانقلابی، باز هم همۀ اندختههای خویش را در «معرکۀ میدان»، یکجا و ذلیلانه باخت و در متن یک «مواجهۀ عینی»، به حاشیه رفت. آن همه تلاش و برنامهریزی و سازماندهی و پولپاشی و وعدهپراکنی و تهییج کجا و این «نتیجۀ ناچیز و تمسخرآمیز» کجا؟! جامعۀ ایران با عمل و میدانگزینی و حضور خویش نشان داد که ایدئولوژیِ انقلابی، همچنان «صدرنشین» و «پُرجاذبه» و «مقتدر» است و جوّسازیها و هوچیگریها در فضای مجازی و در میان سلبریتیهای دروغپرست، حاکی از واقعیّت اجتماعی نیستند.
# در سوگ تقوا و عقلانیت برخی مدعیان مرجعیت
🔸 ماجرای فوت مهسا امینی، بهترین دستاویز برای موجسواری منافقین و دشمنان مختلف جمهوری اسلامی شد؛ از کومله، تا سلطنتطلب تا ....
🔹 از دشمن که به غیر از دشمنی و خنجر جفا توقعی نمیرود؛
اما در این میان، از معمّمین و افرادی که داعیهی مرجعیت و یدککشیدن نام اجداد و سیادت را دارا هستند، انتظار میرفت با کلماتی مبهم بنزين بر آتش #فتنه نریزند و تا روشنشدن ابعاد مختلف حادثه صبر کنند.
1⃣ چه کنیم از دست افرادی که مدام دنبال مطرحکردن خود به عنوان مرجع تقلید هستند؛ در مقابل جامعه مدرسین قد علم میکنند
اما همان زمانی که اصحاب فتنه از مرگ نامعلوم یک دختر، جمهوری مظلوم اسلامی را به انواع اتهامات محکوم میکنند، این مرجع خودخوانده هم نگرانی عمیق خود را از برخوردهای نسنجیدهای که به نام دین صورت میگیرد ابراز میکند!!
2⃣ چرا وقتی مادر این دختر، دخترش را از حضرت زهرا سلام الله علیها پاکتر دانست این مدعیان ابراز تأسف نکردند؟
3⃣ چرا وقتی عدهای فریبخورده بر اساس غلیان احساسات و همین قضاوتهای عجولانه با اغتشاشگران همدست شدند ابراز نگرانی نکردند؟!
4⃣ این مدعیان بدانند، مرجع تقلید یعنی #امام_خمینی (ره)، کوه غیرت که در واکنش به یک برنامه رادیویی و قیاس حضرت زهرا س با یک بازیگر ژاپنی (به نام اوشین) آن گونه که لازم بود برخورد کرد.
5⃣ اگر آن ابراز نظر و این سکوت مرجع خودخوانده برای جمعکردن مقلّد از بین دار و دستهی افراد زاویهدار با انقلاب است، بدانیم اینها اصلا دغدغهی تقلید و عمل به رساله ندارند؛ اگر هم واقعا از سر دغدغهی خالصانه و دلسوزی است، تقوا به واکنش دیگری حکم میکرد.
♨️ اگر یک درصد از همراهی فریبخوردگان با اغتشاشگران در فاجعهی آتشزدن پلیس و تعرض به نیروهای انتظامی و شهادت افراد خدوم، به دلیل این اظهار نظر ناروا باشد، چگونه میخواهید تاوان این خونها را پس دهید؟!!
🔻 اگر یک درصد اعتماد مردم به نظام اسلامی سست گردد آیا نباید عذاب وجدان داشته باشید؟!
✅ همهی روحانیت خصوصا اهل منبر و تریبون را باید به تقوا دعوت کرد، و بیش از هرچیز به #تقوای_سیاسی، چراکه دنیا و آخرت مردم را جهتدهی میکند.
#مهسا_امینی
#مرجع_خود_خوانده
#سودای_مرجعیت
#فریب_بزرگ
#اقتصاد
#پیشرفت
#معیشت
... میگویند که
- چون دغدغه معیشت مردم را دارند، معترض اند!
- چون تنگناهای اقتصادی گلوی مردم را فشار می دهد، منتقدند!
- چون ارزش پول ملی کم شده، به ناکارآمدی نظام اعتراض می کنند!
- چون فقرا روز بروز، شرایط دشوارتری را تجربه می کنند، باید نظام عوض شود!
- و ...
اما دروغ می گویند!!
- اگر نگاهی به تیپ و ظاهر آشوبگران بیندازید خواهید دید که اغلب آن از قشری هستند که با معنای فقر و گرسنگی بیگانه اند!
- راستی از قیمتهای گزافی که باید بابت تتو و ... بپردازند، خبر دارید!
- می دانید پول غذای سگ خانگی حضرات در ماه چقدر است و آن را با اشل حقوقی کارکنان ساده مقایسه کرده اید!؟
- و ...
راستی اگر واقعا دغدغه حضرات اقتصاد و معیشت است، چرا فقط چند روز بعد از پیوستن رسمی ایران به شانگهای فتیله اعتراضات بالا رفت! پیمانی که حداقل در حوزه ترانزیت کالا می توانست اقتصاد کشور را تکان جدی دهد.
' تازه تحریم روسیه و بحران انرژی در اروپا فرصت خوبی بود برای ایران در جهت تامین نیازهای اروپا در حوزه انرژی و سفر رییس جمهور به سازمان ملل بهترین بهانه برای گفتگوهای مستقیم سران کشورها. آنوقت در شرایطی که اخبار غیررسمی بیانگر تمایل اروپاییان به آغاز گفتگو برای خرید نفت و گاز از ایران در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل است، همانها که مدعی اقتصاد و نان شب ایرانیان هستند، کاری کردند که رییس جمهور ایران بجای امضاء ذیل قراردادها و تفاهم نامه های اقتصادی، جوابگوی دخالت ها و جسارتهای اروپاییان درباره حوادث داخلی ایران باشد.
آری دروغ می گویند که دغدغه ایران و ایرانی را دارند!