این سازمان ملل کوفتی قرار نیست راجب جنگ های داخلی وسط مغز من ابراز نگرانی کنه؟ جدا نیاز به آتشبس دارم.
همیشه خدا تو انتخاب کردن مشکل داشتم درواقع انگار از بدو تولد همچین قابلیتی نداشتم و هیچوقت هم بلد نشدم.
از انتخاب چیزی که قراره به عنوان ناهار بخورم گرفته تا انتخاب مهمترین آرمان های زندگیم. برام سخته که باید حتما چندین گزینه رو حذف کنم و فقط یکی رو بردارم. میترسم اون گزینه ای که برداشتم به اندازه کافی خوب و قابل اعتماد نباشه. برای همین هیچوقت انتخاب نکردم. گزاشتم زمان فرصت انتخاب رو ازم بگیره و خودش برام مقدر کنه یا آدمهای دیگه برام انتخاب کنن و نتیجه؟ اصلا مهم نیست.
از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندون پزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم از دندونپزشکی متنفرم.
دلم یک دوست مهربان و امن میخواد.
که باهاش به آهنگ های چرت و پرت ته گوشیم گوش بدیم، عکس های تار و زشتم رو ببینیم، و به خاطرات کسل کننده_برای من هیجان انگیزه_ که صد بار تعریف کردم از اول گوش کنیم، لباس های نامیزون بپوشیم و راحت زشت باشیم و باهم نقاشی های زشت بکشیم و مجبور نباشم مدام بهش لبخند بزنم و اجازه بده که آدم جالب و مورد علاقه ای براش نباشم و به خستگی و چلوسگی تنهاییم در کنارش ادامه بدم.
بله درست فهمیدید بنده بیست و چهار ساعته درحال سرباز زدن از مسئولیت هام و نرفتن زیربار هستم.
عزیزم وقتی دارم غر میزنم انتظار دارم که تو هم تایید کنی و دوتا بزاری روش نه اینکه نشون بدی چه آدم واقعگرا و باشعوری هستی.