_وقتی آدما حرفایِ دلسوزانمو تیکه برداشت میکنن و مقابلش جبهه میگیرن ، دلم میخواد تا ابد به حال خودشون ولشون کنم .
_نوشابه اونقدر مطلوب و پسنده ك ِ باید به عنوان یِ وعده غذایی کامل ، اعلام استقلال کنه .
_ یِ جوری دُچار بیحوصلهگی مُفرط شدم ،
ك ِانگار با چسب دوقلو به تختم چسبوندنم .
[بویِ عواقب دردناك و سخت زهراگونه میاد]
_تا اطلاع ثانوی باطری اجتماعی بودنم وحشتناك ته کشیده ؛ لطفا از سعی برایِ ارتباط گرفتن با وی ، خودداری نمایید .
_یکی از مهم ترین شاخص هایِ میزانِ اعصاب ِ من ؛ به میزان ِروشناییِ و تُنِ رنگیِ محیطی ك ِ توش هستم ارتباط مستقیم داره .
_یه حس حال غریبیه
دیگه حتی تو خونه خودتم معذبی ؛
دوست داری سریعتر از همه چی کنده شی و بری دیدار حضرت او و میخانهش و از این صُبتا .
[ شب ِ قبل از حرکت به سمت و سویِ دیار ِحسینبنعلی رو رو میگم ]
_عمیقا به خودزنی میفتم وقتی دوستام ، حالشون خوب نیست و من عملا کاری از دستم برنمیاد .