_کاش میتونستم یتیم خانهایران رو بکنم توچش اینایی که دارن قربون صدقه انگلیس میرن ببینم تا کجا میخوان بیشرفی رو ادامه بدن؛ یِ سقفی داره بلاخره .
_به مریضی [ وقتی یِ کلمه ای رو اشتباه تایپ میکنم، باید کل اون جمله رو پاک کنم از اول بنویسم ] مبتلا شدم .
_یکی از بهترین حسایِ دنیا اینه که درمتنفر بودنتون از یِ آدم همراه داشته باشید؛
اصلا نفرت پراکنی بهصورت مشترك >>>>
_با آدمایی که سبك تقلیدگونه دارن نمیتونم بسازم، مخصوصا اگه حس کنم بخوان ایده ها و صحبت هایِ منو بدزدن .
_میخوای ازت متنفر شم ؟
وقتی بهت احساساتم رو ابراز میکنم، باهام سرد برخورد کن .
_میدونید اوج باریدنِ بدبختی کجاست ؟
اون لحظه که بهجایِ پشیمونی گزینه حق بهجانب بودن و مظلوم نمایی رو انتخاب میکنید .
_ جدیدا دارم با آدمایی روبهرو میشم که اصلا صد مذهبی تندرو درخون بغلتد گم نگردد آزاده ای .
_توجیه، حماقت است،
تضعیف، جنایت است
و تکمیل، رسالت؛
وظیفه همگی ما تکمیل است؛ نه تضعیف خوبیها و نه توجیه خرابیها، بلکه تکمیل رسالت ماست. با کمبودها باید ساخت. اگر نیرو نیست، نیرو تربیت کن و اصلا خود تو نیروی خوبی باش .