#روزمرگی
به بچه ها هم پیام دادم بیان خونه مون میخواستم سوپرایز بشه
وقتی میخواستم وارد خونه بشم کیک و زیر چادرم قایم کردم نورا و محمد فادی که خونه مون بودن نبینن لو بدن و یواشکی بردم گذاشتم تو یخچال اما از آنجایی که مرتب برای خوردن آب یخ سر یخچال هستن متوجه شدن به فادی گفتم میخواهیم مامانتو غافلگیر کنیم نگی یه موقع ها😬
اما تا دخترم واردخونه شد
یه کم نشست امیدوار شدم بهشون که نگفتن اما یه دفعه فادی رفت سریخچال آب بخوره کیک و که دید یادش افتاد دوید مامانشو بغل کرد وای مامان تولدته تولدت مبارک😃
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روزمرگی
من که باور نمیکنم میگن بچه ها عمه شون و زیاد دوست ندارن ❤️
نوه های من که عمه شون و خیلی دوست دارن بینید حسنا خانم چه شعری برا عمه اش
میخونه😍
تازه نورا هم براعمه ش خونده
نتیجه اخلاقی: بچه ها باید عمه شون و به اندازه خاله شون دوست داشته باشن😃
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
سلام ۲۰ سالم بود از نظر مالی در سطح پایین تر از متوسط بودیم . توی عروسی یکی از اقوام، برادر داماد منو دید خوشش اومد .هردو به هم علاقمند شدیم ولی نمی دونم چرا خواهر داماد با ازدواج من وایشون موافق نبود.خلاصه کاری کرد که رابطه ی ما به هم خورد و برای برادرش کس دیگه ای رو در نظر گرفت .برام خیلی سخت بود.گریه می کردم. به خاطر این قضیه از ناراحتی مریض شدم .مادرم در جریان بود . سه روز وقت اذان ظهر متوسل به آقا امیرالمؤمنین شدم ونماز آقا رو خوندم تا به دلم قرار بده. بعد از مدتی وقتی از سر کار بر می گشتم خانم همسایه منو دید بلافاصله اومد خونمون ومنو واسه یکی از پسرهای فامیلشون در نظر گرفت واجازه گرفت که بیان خواستگاری .اومدن وجالبتر اینکه آقا داماد همکار همون آقایی بود که همدیگرو می خواستیم .ازدواج کردیم خوشبخت شدم وحالا ۳ فرزند سالم وخوب دارم وممنونم از آقا امیرالمؤمنین که نظر لطف به زندگیم انداخت .🌹
✅️کد21
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
سلام خانم قربانی عزیزم معجزه ای که برای من اتفاق افتاد این بود که یه هفته ای اصلا زبونم نمیچرخید نمیتونستم حرف بزنم ولی به برکت اب سرداب حضرت عباس و تربت پاک امام حسین جان شفای کامل گرفتم
✅️کد22
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
و به وقت معجزه و امام حسین جانم.
نزدیک اربعین بود و کربلایی همسرم مثل هر سال آماده ی سفر به بهشت حسین.
خودش اینجا بود و دلش در دیار زینب.
ناگهان خبر آمبولی مادرش دلش را لرزاند
انتخاب سختی بود امام حسین یا نگهداری از مادر .
دل به دریا زد و کوله اش را با خاطرات هر ساله ،گریان داخل کمد گذاشت.
شب قبل از اینکه نوبتش شود تا به خدمت مادر برسد راهی مو کبی در محل خودمان شدیم بوی اسپند، هیاهوی زائران و شور حسینی دلش را دوباره هوایی کرد ولی سرنوشت اینطور برایش رقم زده بود.
رئیس موکب که آشنا بود پرسید : مگه زائر نیستی ؟ اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت امسال با افتخار زائر مادرم و فردا به تهران میروم.
ناگهان تصمیم گرفت هزینه ی سفرش را تقدیم به موکب زائران حسین کند شاید دل غمبارش کمی التیام ببخشد.
آن شب در عالم رویا دیدم چند کودک عراقی از همان فرشته کوچولو هایی که لبیک گویان در مسیر پیاده روی هستند در همان موکب میچرخند بازی میکنند غذا پخش میکنند و دعا میکنند.
بیدار شدم .
حس عجیبی داشتم فهمیدم فضل و بخشش همسرم اجرش به آسمان رسیده .
خبرش را که به همسرم دادم خبر دیگری مرا شگفت زده کرد دو برابر مبلغ اهدایی از جایی بعد از مدت ها به حسابش واریز شده بود و با چشمانی اشکبار و دلی راضی راهی خدمت به مادر شد.
✅️کد23
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
سلام خانم قربانی
خیلی ممنون از کانال خوبتون خیلی از مطالبی که تو کانال هست استفاده میکنم
اما بزرگترین معجزه که تو زندگی من اتفاق افتاد و روزی هزار بار برای این اتفاق خدارو شکر میکنیم بدنیا اومدن عزیز دلم سید علی کوچولو بود که بعد از 15 سال زندگی در زمانی که دیگه تمام درمانها را برا نازایی انجام داده بودیم چند سال بود دیگه نا امید شده بودیم دیگه گفتیم دکتر و دارو نمیکنیم راضی شده بودیم به رضای خدا که نظر امام حسین حضرت ابوالفضل تو پیاده روی اربعین یا لطف امام رضا نمیدونم شاید نظر چهارده معصوم شامل حالمون شد که من حدود دوماهم که شده بود فهمیدم باردار هستم سال قبل روز شهادت حضر ت رقیه 5 صفر بازهم با لطف حضرت رقیه چون دچار زایمان زودرس شده هنوز هفته سی بارداری بودم که فشار خون بالا رفت خودم وهم جنین در خطر بودیم سزارین شدم وبچه بعد از یک ماه بستری در ان ای سیو مرخص شد و خدا به ما این سید کوچولو رو این معجزه رو هدیه داد الان کنارم خدارو شکر خوابیده.
تمام مدارک پزشکی و پرونده من هست هرکسی دیده فقط گفته معجزه خدا عکس سید علی هم خواستین براتون میفرستم
ممنون از همه عزیزانی که معجزه زندگی من خوندن لطفا برای سلامتی سید کوچولو ی من دعا کنید التماس دعا
✅️کد24
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
سلام روزتون بخیر
حدود ده سال پیش که همسرم تجربه رانندگی تو جاده خیلی کم داشت، داشتیم از اردبیل میرفتیم سمت تهران، در حال سبقت از یک ماشین بود که از روبرو یهو دیدیم یک تریلی با سرعت میاد و جاده هم کم عرض بود😱😱
من فقط ناخوداآگاه گفتم یا اباالفضل، خدا شاهده مویی رد شد ، اینقدر همسرم شوک شد کمی جلوتر وایستاد و راننده هایی هم که پشت سر ما بودند شوک شدند که چطور نجات پیدا کردیم، من اونجا از ته قلبم، دست آقا ابالفضل العباس علیه السلام رو حس کردم.
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین، اکشف کربی به حق اخیک الحسین علیه السلام
✅️کد25
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
چالش معجزه....من یه دکتر دندانپزشکم ولی مبتلا به ام اس..زمانی که از همه جا امیدم قطع شده بود به دلیل اینکه هم طلاق گرفته بودم هم بعد طلاق دچار حمله شدم و اینقدر دستم خالی شده بود که بچه هامم فرستادم پیش باباشون چون هیچ پولی دیکه نداشتم ،معجزه وار با چله ی عاشورا آشنا شدم و در اواسط چله بود که تونستم اعتماد به نفسمو به دست بیارم دوباره و تلاش کنم پروانه ی کار بگیرم با اینکه هیچ امیدی نداشتم و بالاخره تونستم و الان سه ساله خدارلشکر هم حالم خوبه هم سر کار میرم و هم از لحاظ مالی به شدت تامینم
✅️کد26
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
سلام دوسال پیش من سوپ تو زودپز گذاشته بودم بپزه یهو سر رفت من ارامشم رواز دست دادم وکف دستم سوخت آن روز روز شیرخواران حسینی بود منم خیلی دلم میخواست تومجلس حضرت علی اصغر باشم گفتم یا باب الحواعج به صاحب امروز من حالم خوب بشه و بتونم تو مراسم آن روز شرکت کنم خلاصه سوختگی دستم کم شد توانستم خودم رو برسونم به اون مراسم حضرت علی اصغر درسته ۶ ماهه بودن ولی گره های بزرگی رو باز میکنن
✅️کد27
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#چالش🎁
#معجزه
#پیاممخاطب🔽
چند سال پیش مادر و همسرم تو اتوبان قزوین به سمت تهران می رفتند .
شب بود و دیر وقت
بنزین ماشین تموم میشه و تو تاریکی جاده می مونند .
مادرم همون لحظه امام زمان علیه السلام را صدا میزنند
ای فریاد رس در راه ماندگان کمکمان کن ،
چند دقیقه ای نشده بود که همسرم میبینه یه ماشین تو اتوبان دنده عقب گرفته میاد به طرف ماشین
و تو دستش هم یه باگ بنزین هست .
وقتی همسرم مبلغ بنزین را میپرسن
راننده فقط میگه نذر کردم یه باگ بنزین تو ماشینم بزارم و هر وقت دیدم کسی بنزین تموم کرده و در راه مونده ها بدم.
هزینه اش هم پنج صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج ( آقا امام زمان علیه السلام )
🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
✅️کد28
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸
#صبحگاهی☀️
#تیکه_کتاب_انگیزشی📚
من ایماندارم که زندگیام حدومرزی ندارد. دلم میخواهد تو نیز صرفنظر از دشواریهای زندگیات. چنین احساسی داشته باشی.
ماهم سفریم. در آغاز سفرمان لطفاً قدری درنگ کن و دربارهی تمام محدودیتهایی فکر کن که بر زندگی خود تحمیل کردهای و یا به دیگران اجازه دادهای بر زندگیات تحمیل کنند. اکنون به این بیندیش که رهایی از این محدودیتها جه حس و حالی دارد. زندگی تو چگونه میبود اگر همهچیز برایت ممکن میشد؟
📚کتاب :زندگی بی حد و مرز
📝نویسنده : نیک وی آچیچ
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸