eitaa logo
💙مــــنو 👰آقامـــون🤵
4.3هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
790 ویدیو
2 فایل
تاریخ تاسیس: ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ جهت تبلیغ و تبادل:❤️ @Nazanin140225 طبق قوانین جمهوری اسلامی❤️🌸.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 گفت و گوی خواستگاری 💜💜💜💜💜💜 1⃣ سؤالاتی با جواب‌های توضیحی: ✅ پرسش‌های خواستگاری نباید به گونه‌ای باشد که پاسخش با یک «بله» یا «خیر» تمام شود. ●♦️●♦️●♦️داستان واره♦️●♦️●♦️● 🔹مادر پسر، رو به مادر دختر کرده و در حالی که لبخندی بر لب دارد، می‌گوید: اگر اجازه بدهید، این دو تا جوان بروند و حرف‌هایشان را با هم بزنند. 🔸مادر دختر هم لبخند او را پاسخ می‌دهد و می‌گوید: خواهش می‌کنم! 🔸بعد هم دختر را صدا می‌کند. دختر هم مثل این‌که از قبل می‌داند که در این مرحله چه باید کرد، خیلی زود به سمت اتاق مورد نظر می‌رود. پسر هم به دنبالش. 🔹حالا هر دو، ساکت نشسته‌اند. پسر، هر چند لحظه یک بار، حالت نشستن خود را تغییر می‌‌دهد. از دو زانو به چهار زانو، از چهار زانو به دو زانو. سرانجام سکوت را می‌شکند و می‌گوید:‌ لطف کنید و شروع کنید. 🔸دختر، کمی سرش را بالا می‌گیرد و می‌گوید: خواهش می‌کنم. شما شروع کنید. 🔹پسر کمی ‌می‌خندد و می‌گوید: من نسبت به احترام به همسر در همۀ موارد اعتقاد دارم؛ پس شما اوّل شروع کنید. 🔸دختر ابروهایش را در هم می‌کشد و با چهره‌اش نسبت به این حرف پسر، اعتراض می‌کند. او در دلش می‌گوید: معلوم نیست چند ماهه به دنیا آمده. هنوز اتّفاقی نیفتاده، می‌گوید همسرم! 🔸و با ترش‌روییِ خاصّی می‌گوید: برای این‌که وقت پدر و مادرها بیشتر از این گرفته نشود، خواهش می‌کنم تعارف را کنار بگذاریم و شروع کنیم. 🔹پسر‌ جیب های شلوار و کت و پیراهنش را می‌گردد و بالأخره برگه‌‌ای بلند و بالا پیدا می‌کند؛ امّا قبل از این‌که شروع کند، دختر می‌گوید: من اعتقاد دارم مرد باید به پدر و مادر همسرش مثل پدر و مادر خودش احترام بگذارد؛ شاید کمی هم بیشتر. شما هم؟ ➖‌ بله. ➖ من معتقدم در زندگی، نه حرف مرد و نه حرف زن، نباید حرف آخر باشد. منطق و تفاهم، حرف اوّل و آخر را در زندگی می‌زنند. شما هم به این مسئله معتقدید؟ ➖ بله. ➖ به عقیدۀ من، روابط فامیلی باید بسیار گرم و صمیمی باشد. هم باید به مهمانی فامیل برویم و هم آنها را دعوت کنیم. درست است؟ ➖‌ بله. ➖ من فکر می‌کنم دخالت پدر و مادر شما در اندازۀ مشاوره، مشکلی ندارد؛ امّا نباید بیش از این، در زندگی‌مان وارد شوند. قبول دارید؟ ➖‌ بله. ➖ مرد باید صبحش برای کار و بعد از ظهرش مطلقاً برای همسرش باشد. درست است؟ ➖ بله. ✔️ این سؤال و جواب، همین گونه ادامه پیدا کرد و پسر هم با همین شیوه، بعد از دختر شروع به پرسش کرد؛ امّا سرانجام هیچ کدام نفهمیدند طرف مقابلشان، کیست! 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۶۹ ⬅️ با ما همراه باشید تا هفته آینده شیوه صحیح گفت و گو رو براتون بگیم. 💜💜💜💜💜💜
🔴 گفت و گوی خواستگاری 💜💜💜💜💜💜 1⃣ سؤالاتی با جواب‌های توضیحی:(قسمت دوم) ❌ کسانی که هنگام گفتگوی خواستگاری از پرسش های "بله"، "نخیر"ی استفاده می کنند، جلسۀ خواستگاری را یا با مسابقۀ بیست سؤالی اشتباه گرفته‌اند و یا با جلسۀ بازجویی. ❗️از «بله» و «نه» که شناختی حاصل نمی‌شود. به قول شاعر: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد». ✅ به فرمودۀ مولا علی علیه السلام: «الْمَرءُ مَخْبوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ؛ انسان [و شخصیت او]، در زیر زبانش پنهان است». ✖️در "بله" و "نه"‌ هایی که دو طرف هیچ حرفی نمی‌زنند، نمی‌توان به زوایای مخفی شخصیت و معیارهای واقعی آنها پی برد. ♦️●♦️●♦️●♦️●♦️●♦️●♦️●♦️●♦️●♦️ 🔰امّا پرسش هایی با جواب های توضیحی را در قالب چنین گفت و گویی می‌توان یافت: 🔹پسر: به نظر شما مدیریت خانه باید چگونه باشد؟ 🔸دختر: باید بر اساس تفاهم و مشورت پیش برود. ➖ آمدیم و با گفت و گوی منطقی، به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم. آن وقت چه؟ ➖ خب، بیشتر حرف می‌زنیم و با کسی که قبولش داریم، مشاوره می‌کنیم. ➖ اگر این هم جواب نداد، چه؟ بالأخره در زندگی، مواردی پیش می‌آید که از نظر شما، حرف خودتان صحیح است و از نظر من، حرف خودم. ➖ خب به نظر من در این صورت ... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۷۱ ⬅️ ادامه دارد... 💜💜💜💜💜💜
🔴نکته اول: تو کدام یک از اینهایی؟! ✅ بارها از افراد این سؤال را پرسیده‌ام که: ⁉️«» شما در زندگی چیست؟ بهانۀ کشیدن شما در این دنیا چیست؟ اگر به شما بگویند که یک ساعت دیگر از این دنیا می‌روید، از این‌که به «کجا» ، ناراحت می‌شوید؟ 🔺هر گاه این پرسش را خوب برای مخاطبان باز کرده‌ام، معلوم شده که بسیاری از آنها و هدف مشخّصی برای زندگی ندارند؛ به شدّت "اکنون‌زده" هستند و را به امید فردا طی می‌کنند. ✅ قبل از این‌که بارۀ شریک زندگی‌ات فکر کنی، باید ببینی در زندگی، به دنبال چه چیزی هستی و به کجا برسی؛ دل خوشی‌ات چیست و چه هدفی در زندگی داری، تا بتوانی کسی را کنی که او هم با تو در هدف و دل‌خوشی‌ات، اشتراک داشته باشد. 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص31