#خاطره 🔰 آسانسور قدیمی اداره بازسازی شد. اولین روز راه اندازی آسانسور جدید، تا سوار شدم و کلید طبقه ۴ را زدم بعد از بسته شدن درب، آهنگ تندی شروع به نواختن کرد...😒 🔸تا به طبقه مورد نظر رسیدم بدون فوت وقت به تاسیسات اداره مراجعه کردم و ضمن #تشکر از زحماتشان در راه اندازی آسانسور جدید؛ #پیشنهاد دادم ای کاش بجای آهنگ‌هایِ غربی در آسانسور، از نوای زیبای #صلوات_خاصه_امام_رضا علیه السلام توسط مداح بزرگوار آقای انصاریان استفاده می‌کردید... بالاخره اینجا مشهده و ما مفتخر به همجواری امام رضا علیه السلام هستیم؛ مشهد باید همه جاش رنگ و بوی امام رضا 💞رو داشته باشه... 🔹مسئول تاسیسات تبسمی کرد و گفت: چشم حاج آقا 😊 ساعتی نگذشته بود که دیدم مسئول تاسیسات اومد تو اطاقم و گفت: انجام شد. 🔸وقتی از اداره برمی گشتم، آسانسور اداره با نوای صلوات خاصه، دل آدمو پیوند میزد به حرم پاره تن رسول خدا... 😌 ⏪ از اون به بعد عکس العمل خیلی از مراجعه کننده ها هم زیبا بود؛ تا از آسانسور بیرون میومدن، چشم‌هاشون بارونی بود و دلشون امام رضایی✨✨ @AMMERIN

😢#تشکر_از_تازیانه ✍عباس (عموی پیامبر خدا)از امیر مؤمنان علی(علیه السلام) پرسید： چرا#عمر از قنفذ،مالیات نگرفت،همانگونه که از دیگران می گرفت؟؟ 💠🔸امیر المؤمنین(ع) به اطراف خود نگاه کرد،و قطرات اشک از چشمانش سرازیر شد و فرمودند： برای اینکه از ضربتی که قنفذ با تازیانه به فاطمه(سلام الله علیها)زده بود#تشکر نماید!! فاطمه(س)وقتی از دنیا رفت اثر آن تازیانه،مثل#بازوبند در بازویش مانده بود. 📚سلیم بن قیس،ص٢٢٤ 🦋کانال：مادرم فاطمه"سلام الله علیها"🦋 🌐@mathramfatimeh🌺