راز تبعیت محض کارگزاران شاه!
بیتردید هستهسخت و وفادارترین کارگزاران رژیم شاه پس از ساواک، پلیس یا همان مأموران شهربانی (پاسبانان) بودند؛ اما نحوه تعامل شاه با مأموران شهربانی عبرت انگیز است؛
مثلا برخی از پاسبانها چون بضاعتی نداشته و دخل و خرجشان با هم نمیساخت، ناچاراً مایحتاج ضروری خود را نسیه میخریدند تا سرِماه و هنگام دریافت حقوق با بقال و قصاب و نانوا تسویهحساب کنند.
نانوایان "چوخط" داشتند (چوخط چوبی حدوداََ ۳۰سانتیمتری بود که نانوا به تعداد نانهایی که قرض میداد بر آن علامتی حک میکرد).
خودم شاهد بودم که فرّاش شهربانی دزفول گاهی یک یا چند عدد "چوخط" میآورد برای پاسبانها و از شاطرشیر (شیرعلی) واقع در کوچه شهربانی برای آنها نان قرضی میگرفت!
همان مأمورانی که از مهرتابهمن ۱۳۵۷، ۲۰نفر از بهترین جوانان دزفولی را شهید و جوانان زیادی را به ضرب گلوله، مجروح کردند.
در حالیکه خودشان توان مالی نداشتند تا نان ۲ریالی را نقداً از شاطر بخرند!
آنهم در زمانیکه ایران با جمعیتی سیوچند میلیونی و صدور شش میلیون بشکه نفت در روز، بزرگترین صادر کننده نفت جهان، شاه بود!
در آن زمان، نه تنها وفادارترین مأموران لایههای حکومتی یعنی ساواک و شهربانی، قادر به تهیه منزل شخصی نبودند، بلکه محل اداری ساواک و پاسگاه شهربانی دزفول هم ملک استیجاری بود و شاه برای اینکه کمترین نیازهای انسانی آنها را تأمین نکرده باشد، نه فقط خانههای سازمانی، بلکه حتی پاسگاه و ساختمان اداری نیز برای نیروهای وفادار خود نساخت!
ولی با کمال حیرت، همان مأموران مطیع شهربانی و ساواک دزفول در ۹ فروردین ۱۳۵۷ سه تن از دانشجویان نخبه دزفولی را به اتهام آشوب دستگیر نموده در سرمای سخت از سر شب تا صبح در وسط حیاط شهربانی آن قدر بر بدن برهنه آنها شلاق زدند تا "عظیم اسدی مشکال" را ساعتی بعد شهید کردند و ديگری را به سردخانه منتقل کرده، وقتی متوجه شدندکه هنوز زنده است، دو باره به زندان بر گرداندند!
اگر از آن مأموران سؤال میشد: چرا جوانان مردم را بدون حکم دادگاه تا سرحدمرگ شلاق میزنید، میگفتند:
فرمان اعلیحضرت است،
«چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه»
داستان رئیس شهربانی کلِّ کشور برای جلب نظر رضاشاه، حاکی از تملّقات و خوشرقصیهای عجیب است:
همسر رضاخان میگوید:
«یکبار موقعی که رضا رفته بود، بازدید از کارخانه چیتسازی تهران، متوجه شد که ساعت مچیاش گم شده؛ رضا گم شدن ساعت را به رئیس شهربانی اطلاع داد و بعد از خاتمه بازدید به کاخ شهری برمیگردد و متوجه میشود که ساعت در داخل کاخ جا مانده است. تلفن را برمی دارد تا به آیرم رئیس شهربانی اطلاع دهد.
آیرم پیشدستی کرده میگوید:
اعلیحضرت نگران نباشد، ما دزدان را پیدا کرده و خودشان اعتراف نمودهاند!
رضا میگوید: مرتیکه پدرسوخته ساعت اصلا گم نشده، پیش خودم است!»
(ملکه پهلوی/خاطرات تاج الملوک آیرملو/ ص۸۰)
و چه دشنامهای رکیکی، آیرم از شاه شنیده بود که قابل نوشتن نیست.
اما این چه معاملهای بوده بین شاه و کارگزارانش؟ که پیوسته از طرف دربار توهین و تحقیر بود و از طرف مأمورانش، اطاعت و تسلیم؟
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ
(فرعون قومش را چنان ذلیل و زبون میکرد تا همه مطیع فرمان او شوند- (زخرف/۵۴)
اینگونه کژتابیها یادآور گلایه امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند که از بیوفایی اصحاب خود سخت آزرده بود و به آنان فرمود: من خدا را اطاعت میکنم و شما از فرمان من سرپیچی میکنید، ولی معاویه خدا را معصیت میکند و اصحابش او را اطاعت میکنند! بخدا دوست دارم صرافی کنم و دینار و درهم را باهم معاوضه کنم، ده تن از شما را به معاویه بدهم و او یک تن از اصحابش را به من بدهد!
«صَاحِبُكُمْ يُطِيعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ، وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ يَعْصِي اللَّهَ وَ هُمْ يُطِيعُونَهُ...» (خطبه۹۷ نهجالبلاغه)
ما و شما باشیم، چطور معامله میکنیم؟
چندتا از کارگزاران جمهوری اسلامی از رؤسای جمهور، وزیران و نمایندگان تا شهرداران تهران و کلان شهرها را که از نردبان نظام بالا رفته و به نام و نانی رسیده، ولی نقش اپوزسیون نظام را بازی کردهاند، به شاه میدادیم و مأمورانی مطیع را از او میگرفتیم؟
این چه سرّی است که کارگزاران معاویه و رضاشاه و محمدرضاشاه وفاداری میکردهاند، ولی عدهای از اصحاب امیرالمؤمنین و برخی از کارگزاران امام خمینی و امام خامنهای سرکشی و نافرمانی میکنند؟!
✍منصور کیانی
پ.ن: راز این دوگانگیها در رفتار مأموران طواغیت بابعض کارگزاران حکومت ولایی آن استکه مستکبران مستبد (آمریکامنشها)، همیشه مدعیاند که "انا ربکم الاعلی" و با خودبرتربینی خدایگونه و تحقیراغیار و شکستن شخصیت زیردستان، همگی را مهار و مطیع میکنند؛ اما کمظرفیتها با دیدن تواضع ولیفقیه و تکریم و تجلیل خویش، خود را باخته و طغیان میکنند
✍محمدعلی رامین
@maramin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 کل اختلاسها و دزدیهای بعد از انقلاب، از فاضل خداد، بابک زنجانی، خاوری و مرجان شیخالاسلامی تا چای دبش، در برابر دزدیهای اعلام شده توسط خاندان سلطنتی پهلوی، هیچ است، هیچ!
جمع تمام حیف و میلها و اختلاسها که بعد از انقلاب تا امروز توسط طرفداران آمریکا و مخالفان ولایتفقیه و نفوذیهای فرصتطلب انجام گرفته، در برابر غارتگری و غصب زمینهای حاصلخیز کشور توسط شخص رضاخان، عددی به حساب نمیآید؛ اما غارت ۵۰میلیارد دلاری محمدرضاشاه و درباریانش، با هیچ غارتی در تاریخ ایران و جهان قابل مقایسه نیست!!!
۵۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰×۸۰.۰۰۰=
۴.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰
یعنی چهار میلیون میلیارد تومان دزدی محمدرضاشاه و باند شاهنشاهی از اموال ملت ایران هنگام فرار از کشور.
یعنی از هر یک از ۳۵میلیون نفر شهروند ایرانی، حدود ۱۱۵ میلیون تومان به قیمت امروز، معادل بیش از ۱۴۰۰ دلار، در سال ۱۳۵۷ پول دزدیده است.
در نظام اسلامی حتی یک ریال حیفومیل از بیتالمال گناهی کبیره و نابخشودنی و غیرقابل توجیه است؛ اما بدانیم که رژیم پهلوی خودش سردسته دزدها و چپاولگران بیتالمال بود و در نظام اسلامی، فقط افرادی نفوذی اختلاس میکنند که یا دستگیر شده و هرچه غارت کردهاند، بر میگردانند یا فرار کرده و به دامن آمریکا و کانادا و دشمنان جمهوری اسلامی پناهنده میشوند؛ تا روزی که به مجازات برسند...
اگر قوهقضائیه بتواند از طریق پلیس اینترپل، فرح و رضاپهلوی را به کشور برگرداند، نیازهای ارزی کشور برای مدتها برطرف خواهد شد!
✍محمدعلی رامین
@maramin
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشاگریهایی از سر اضطرار برای اظهار شرافتمندی خودشان و بیشرافتی خاندان مفسد پهلوی، بویژه رضاپهلوی!
مشاور پیشین و امین خانواده رضا پهلوی، ناچار است تا کلمهای از ابعاد شخصیت متزلزل، نوکرمآب، ضدایرانی و وطنفروش رضاپهلوی را بازگو کند؛ تا خودش را از سالها همکاری با وی تبرئه کند!
اما بهنظر میرسد که رضای ۶۴ ساله، فرزند فرح و محمدرضاشاه، مثل پدرومادرش هیچ ارزشی برای فرهنگ نجیبزادگان ایرانی قائل نیست و در ادامه تلاش برای نابودی هویت ملی و فرهنگی ایرانیان توسط خاندان وابسته و مفسد پهلوی، راه پدرومادرش و عمه و پدربزرگش را دنبال میکند و ضمن عیاشی و هرزگیهای پایانناپذیر خودش، میکوشد تا با پولپاشی میان ایرانیان خارج از کشور، هویت و نجابت آنان را نیز لجنمال کند.
✍محمدعلی رامین
@maramin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نخستین تصاویر از همسر و فرزندان و منزل شهید محمد الضیف، قهرمان شهید و فرمانده پیروز گردانهای قسام که در کنار یحیی السّنوار، مجموعه گردنکشان اسرائیل و آمریکا و اروپا و ناتو و مرتجعین منطقه را در غزه_مقاوم شکست داد...
زندگی محقر و ساده فرمانده جهادی حماس، چقدر افتخارآمیز و عظمتآفرین است!
اینها همان فرماندهانی هستند که رسانههای ضدانقلاب به تکرار میگفتند در هتلها و کاخهای قطر و امارات ساکن هستند و مردم را در زیر بمباران جنگ رها کردهاند؛ ضدانقلاب میخواست با اینگونه جوسازیها، اعتبار آنها را مخدوش کند و در عینحال، آنها راوادار کند تا نشانی از محل خود به دشمنان بدهند!
☘دو پسر شهید محمد_الضیف هم حافظ کل قرآن هستند و سال گذشته در مراسم تجلیل از حافظان قرآن، مورد تقدیر قرار گرفتند...
البته در پرتو سبک زندگیالهی، میتوان با دستان خالی، جلوی اشرارجهانی و دشمنان خبیث و نژادپرست و ضدبشری، ایستادگی کرد و در نهایت پیروز شد...
✍محمدعلی رامین
@maramin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سازنده فیلم اهانتآمیز علیه پیامبرخدا، از مسلمان شدن خودش و از اسلام میگوید:
تا قبل از این، من اطلاعاتی درباره اسلام نداشتم؛
تنها چیزی که از اسلام میدانستم، همان چیزهایی بودکه آدم از رسانههای آلمانی یاد میگیرد؛ چیزی که از سیاستمداران هلندی و غربی یاد میگیرد؛ که البته همهاش فقط منفی است!
اسلامی که در اروپای غربی به مردم شناسانده میشود، بد، منفی و خطرناک است؛ چیزی نیست، جز یک تهدید برای جامعه انسانی ما!
میگویند، مسلمانان به زنان ظلم میکنند؛ همه تروریست هستند...
و من شرمندهام که بگویم، این حرفها را به عنوان حقیقت باور کرده بودم!
در حالیکه این اصلا قابل توجیه نیست! و من به خاطر این برداشتها و تصورات گذشتهام درباره اسلام، شرمندهام!
به نظرمن شما بخاطر چیزهایی که در رسانهها میخوانید و میشنوید یا سیاستمدارها میگویند، همگی و همیشه در برابر دادهها و اطلاعات غلط، مسئول هستید!
من در گذشته اشتباهات زیادی مرتکب شدم و میخواهم همینجا به خاطرشان از شما عذرخواهی کنم!
اما من هنوز نسبت به آینده جامعه (برای شناخت حقیقت اسلام) امیدوارم، من نسبت به آینده امیدوارم، چون خودم اسلام را قبول کردهام؛
امروز میدانم، واقعا اسلام از چه چیزی حمایت میکند؛ حالا میفهمم که اسلام دین زیباییهاست!
حالا میدانم که اسلام دین صلح است و برای رساندن همین پیام به همگان، ادامه میدهم!
🔺جداً امپراتوری دروغودغل؛ یعنی رسانههای وارونهساز صهیونی، امنیت فکری و روانی انسانها را در همهجا سلب کرده و شناخت حقیقت و دیدن واقعیتها را برای اکثریت انسانها ناممکن کردهاند!
✍محمدعلی رامین
@maramin
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻳﻦﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ پیروان و ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭﺍ [ﺑﺎ ﺷﺎﻳﻌﻪﭘﺮﺍکنی ﻭ تهدیدهای ﻭﺣﺸﺖآفرین، ﺍﺯ ﺟﻬﺎﺩ و مقاومت] ﻣﻰﺗﺮﺳﺎﻧﺪ؛ ﭘﺲ ﺍﮔﺮ شما ﻣﺆﻣﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ، ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ [عوارض تخلف از اوامر و نواهی] ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ (آلعمران/١٧٥)
🔺اتهام سنگین ایران در معادلات جهانی، نترسیدن از آمریکاست!
داریوش سجادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی: اتهام سنگین ایران نترسیدن از آمریکایی است که در نظام بینالملل، اقتدارش را بر "تجارتِترس"، تعریف و تاسیس کرده است.
مشکل اصلی ایران اینست که از آمریکا نمیترسد، یعنی اتهام اصلی ایران قبل از تکنولوژی هستهای، محور مقاومت، استقلال طلبی و دموکراسی، نترسیدن از کشوری است که دنیا را براساس ترسیدن از قدرت نظامیاش مدیریت میکند.
انقلاب اسلامی، روحیات ترس و یأس و وادادگی حاکم بر رژیم پهلوی در برابر گردنکشان جهانی را تغییر داد و آزادگی و شجاعت و شرافت انسانی را به ایرانیان برگرداند و با جمهوری اسلامی، آزادی و استقلال را به مردم کشورمان هدیه کرد.
و همین روحیهی نترسیدن از آمریکاییها، غزه را پیروز کرد و همهجا چهرهی جهان را تغییر داده و میدهد.
افرادی مانند جوادظریف و آمریکاپرستان داخلی نمیتوانند دوباره با تکرار شگرد ۸ساله مذاکره و دروغپردازی برای رفع تحریمها، ملت ایران را از خداباوری و خودباوری، به آمریکاباوری و ذلتپذیری برگردانند؛ هرچند حسن خمینی هم که نام مبارک امام خمینی بزرگ را یدک میکشد، این جریان وابسته و خودباخته را همراهی کند.
✍محمدعلی رامین
@maramin
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترانهی نوستالژیک و خاطرهانگیز «چکچک باران بهاری» با صدای دلنشین کودکی پنج ساله از سرزمین تاجیکستان:
چکچک باران بهاری را شنیدم، در یاد دارم تو را
شد بیدار در دل، غم دیرینم، از داغ لالهها
بیدلم، بیدلم، خنجر زدند بر سینهام، جداکردند ما را
میهنم، میهنم، تقدیرما همین است؛ چرا؟چرا؟ ایچرا؟!...
این ترانهی سوزناک در اندوه فراق جدایی سرزمینهای شمال شرقی ایران سروده شده که وسعت آنها از این قرار است:
0 ازبکستان (۴۴٧٫١٠٠ کیلومترمربع)،
0 تاجیکستان (١۴١٫٣٠٠ کیلومترمربع)،
0 ترکمنستان (۴٨٨٫١٠٠ کیلومترمربع)،
0 مناطق ضمیمه شده به قزاقستان (١٠٠٫٠٠٠ کیلومتر مربع)
0 مناطق ضمیمهشده به قرقیزستان (۵٠٫٠٠٠ کیلومتر مربع)؛
جمعاً ١٫٢٢۶٫۵٠٠ کیلومتر مربع که ساکنان فارسیزبان آنها از وطن مادری خود ایران، جدا ماندهاند.
جنگها و عهدنامههایی که با توطئه انگلیسیها با روسیه تزاری برقرار شد، باعث جدایی فارسیزبانان اطراف دریای مازندران، (بعد از جدایی افغانستان توسط انگليس)، از سرزمین مادریشان ایران شد، فصل تلخی از تاریخ خیانت غربگرایان علیه استقلال و اقتدار و امنیت ایرانیان است.
پیمان آخال در سال ١٨٨١ میلادی (۱۲۶۰ شمسی) در نزدیکی نوروز و فصل بهار بین قاجار و روسیه تزاری منعقد گردید.
این ترانه غمانگیز، از آن "روزگار شاهان بیلیاقت"، سینه به سینه مردمان محلی زمزمه شده، تا امروز به گوش ما رسیده است.
سیاست گرایشبهشرق و راهبرد مدبرانهی پیوند با همسایگان همیشگی، بجای التماس برای مذاکره با آمریکا، راهکار گسترش منافع ملی و رمز اقتدار ماست، اگر آمریکاپرستان بگذارند.
✍محمدعلی رامین
@maramin
هدایت شده از جالب ترین های فضای مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا امام هنگام ورود به ایران گفت هیچ احساسی ندارم؟!
@Kayhan_online
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما خمینیین "امتگرا" هستیم...
«زهرا قبیسی»، بانوی مقاوم لبنانی که اخیرا تصاویر ایستادگیاش در مقابل تانک اسرائیلی، افکارعمومی را به حیرت افکند، از ریشههای فرهنگ و روحیه مقاومت و شهادتطلبی سخن میگوید:
ما هویت و روحیهمان را از انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) گرفتهایم؛
ایشان به ما یاد داد یک "امت" باشیم؛
ما "امتگرایان" هستیم و به فراتر از جغرافیا و تعلقاتمان میاندیشیم؛
با هر حملهی صهیونیستها، روحیهی انقلابیِ مقاومت "جوان" میشود؛
خون شهدا انگیزهی مقاومت و حماسه را زنده نگه میدارد؛
آرزو دارم، امام خامنهای، نائب امام زمان (عج) را ببینم...
🌴اگر اندیشهی جهانشمول انقلاب اسلامی، یعنی پیگیری ایجاد نظام "امت_امامت"، از نگاه کارگزاران و رسانههای ما دور مانده است، اما همین نگرش که هرمسلمان عضوی از "امتواحدهاسلامی" است، به منبعی برای انکشاف اقتدار روزافزون در میان جبهه مقاومت و نخبگان هشیار مللمسلمان تبدیل شده است.
احیای اندیشه مبارک "امتگرایی"، انگیزههای مقدسی را در ایجاد همگرایی و همافزایی میان مسلمانان جهان بهوجود آورده و هستههای مقاومت را در سراسر جهان در برابر اشرارصهیونی پدید آورده است که چهره جهان را تغییر خواهد داد؛ ان شاءالله.
✍محمدعلی رامین
@maramin
هدایت شده از وحید جلیلی
🌀🔰 شاهراه ظهور یا در پشتی؟
📌 تاملی در قیچی بهاییت و انجمن حجتیه - بخش نخست
✍️ وحید جلیلی
⚠️❗️ این یادداشت، اولین بار، ۱۵سال پیش، در مردادماه ۱۳۸۸ منتشر شده بود و اکنون بهمناسبت دهه فجر و در آستانه نیمهشعبان بازنشر میشود.
🔹 تشيع با اشاره معصومين عليهمالسلام از همان ابتدا بر گرد عالمان عامل و محدثان صادق شكل گرفت و در دوره غيبت صغری و كبری، «فهم فقيهانه» در كنار «صيانت نفس» و «شجاعت برای حفظ دين» معيارهای اصلی خط امامت اعلام گرديد. (من كان منالفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه...) ولايت اگرچه در برخی ديگر از نحلههای اسلامی نيز (با تعاريف معنوی خاص) به شكل پررنگ مورد توجه بود اما از آنجا كه صرفاً بر دريافتهای شهودی و بسترهای معنوی متكی شد نه از امكان اثبات و ترويج و نقد استدلالی برخوردار بود و نه رخنه مدعيان دروغين و معنوینمايان كورباطن در آن چارهای داشت.
🔹 از مهمترين ويژگی های جريان معنويت منهای فقاهت، شعبهشعبه شدن پياپی و شكلگيری فرقههای باطنی بسيار متنوع و متكثر است. در حالی كه امامت شيعی معنويت را در بستری اجتماعی و برای شكلگيری نظام اجتماعی-سياسی هدايت میكند و حاصل تجربههای معنوی فردی را برگرد فهمی فقيهانه و مستدل متحد كرده و به حركتی هدفمند و اجتماعی میكشاند. اقطاب معنویِ بيرون از دايره تشيع حداكثر به حلقههايی محدود و جمعی (و نه اجتماعی) میانجامد كه چه بسا رقابتهای آشكار و نهان نيز بر سر مريديابی و مرادبازی با هم دارند. از امتيازات تشيع همين «جمع» فقاهتی بين معنويت و عدالت (و فرد و جامعه) است. اگرچه طی قرون هيچگاه شمع مكتب «جمع» فرو نمرده بود، سرانجام با عبور از گردنههای بسيار در طليعه قرن پانزدهم هجری با محوريت «فقيهی عارف و مجاهد» در چارچوب نظام ولايت فقيه به صورتبندی محكم و دقيق خود رسيد. رخنه در اين منظومه معرفتی-معنوی-اجتماعی ممكن نيست جز به برهم زدن توازن در اجزای اين مجموعه. در هفتههای اخير انواع تلاشها برای رخنه در اين منظومه و متلاشی كردن آن را شاهد بوديم. از كسانی كه در ردای مرجعيت فقهی به استفتائات بیبیسی پاسخ میگفتند تا جيرهخواران ملكه اعظم را از بلاتكليفی شرعی به در آورند تا آنها كه خود را انقلابی و عدالتخواه معرفی میكردند و جهاد خويش را با همراهی رضا پهلوی و مريم قجر در برابر نظام اسلامی پی میگرفتند. و در روزهای اخير نيز كسانی كه با ظاهری معنوی و زلال! راههای ميانبر برای رسيدن به امام زمان (عج) را در برابر ولايت فقيه پيشنهاد میكردند.
🔹 شايد «بابيت» تاكنون مهمترين راهكار يا شاهكار بريتانيا برای مقابله با پيشروترين جريان اسلامی يعنی تشيع باشد. انگليسیها كه نوك پيكان استعمارگری در منطقه خاورميانه و شبهقاره بودهاند همواره كوشيدهاند تا با شناخت دقيق امتيازات امت اسلامی، آنها را خنثی و در مواردی حتی به ضد خود تبديل كنند. فتنه بابيت در ايران يكی از بارزترين نمونههای مكر و تزوير بريتانياست كه بر مهار اصلیترين محور و موتور حركت تشيع يعنی انديشه امامت و مهدويت متمركز شده است. علیمحمد باب مدعی آن بود كه دری به خانه امام زمان(عج) كشف كرده است كه میتوان به بهانه آن از شاهراه اصلی تشيع خارج شد و زودتر به مقصد رسيد. و البته «باب» كه در ابتدا قرار بود دری باشد به خانه خورشيد، كم كم تونلی شد به پستوهای كاخ باكينگهام و سردابهای كنيسههای صهيونيسم. او كه قرار بود نزديكترين مسير باشد به مهدی(عج) از قضا دورترين از كار درآمد و بیربطترين! طرفه آنكه انگليسیها در مقابل بابيتی كه خود تأسيس كرده بودند گروه ديگری را علم كردند كه خود بابيت ديگری را ترويج میكرد. انجمن حجتيه كه از دشمنترين دشمنان نايب امام زمان (عج) در احيای شاهراه تشيع بود نه تاب فقاهت داشت و نه حال جهاد.
🔔 ادامه در بخش دوم
🆔 @jalili_vahid
هدایت شده از وحید جلیلی
🌀🔰 شاهراه ظهور یا در پشتی؟ - بخش دوم
👈 تاملی در قیچی بهاییت و انجمن حجتیه (بخش نخست)
✍️ وحید جلیلی
🔹 مهمترين تكليف شرعی اين بابیهای جديد (در پوشش مبارزه با بهائيت) خلوت كردن شارع جهاد از طريق فراخوان به درهای پشتی برای ملاقات با امام زمان بود. رابطه با مهدی(عج)؛ رابطهای بود فردی و معنوی كه از هزارهايش هم حركتی اجتماعی و سياسی شكل نمیگرفت و چالشی با طاغوت نتيجه نمیشد. در اين رويكرد امام زمان (عج) بزرگتر و پرشكوهتر و منزهتر از آن بود كه نايبی داشته باشد و به جهادی كه خود مستقيماً و عيناً فرمانده آشكار و حاضرش نباشد امر كند. مثل آنكه اميرالمؤمنين(ع) مالك را به مصر يا سيدالشهدا(س) مسلم را به كوفه فرستاده باشد و خيل شيعيان بیاعتنا به نايب و نماينده امام، هر يك به دنبال ذكری معنوی و حالتی ملكوتی برای ارتباط مستقيم با امام غايب باشند و گمان برند كه ديدن روی امام آخركار و منتهای كمال است غافل از آنكه چه بسيار مقربان و نزديكان و بينندگان و تماشاگران چهره نورانی ائمه كه تماشاگر محض ماندند و جهنمی شدند. فتنه بابيت در يكی دو دهه اخير، به مدد صورت موجه و معنوی خود ابعاد تازهای پيداكرده است.
🔹 تو گويی جمهوری اسلامی ذاتاً نسبتی با موعود و مهدويت ندارد و گروهی كه عمدتاً هم ريشههای انجمنی دارند آمدهاند تا انديشه مهدويت را احيا كنند! روش احيای مهدويت هم آن است كه با علَم كردن بحثهای معنوی و به هم بافتن شايعات و شنيدهها، كراماتی برای بعضی اهل معنا كه مستقيما از در پشتی به خانه خورشيد راه پيدا كردهاند نقل كنيم و اقشار به اصطلاح مذهبی را «فردفرد» به سوی شخص مهدی(عج) و نه آرمان و رسالت او روانه كنيم. نظريه «بابيت» يا «در پشتی» با سوءاستفاده از احساسات محبان اهل بيت به بهانه نشان دادن راههای سريعتر و مطمئنتر، نوعی دينداری و ولايتمداری اختصاصی را باب میكند كه كمكم به استغنا از مسير امامت میانجامد. امامت كه قرار بوده محور تجميع و تراز تجربههای فردی برای تسريع در سلوك و حركت جمعی و اجتماعی و جهانی مؤمنين به سوی جامعه و جهان ايدهآل باشد در اين رويكرد انحرافی به بهانهای برای انفراد و انشعاب تبديل میشود. امام خمينی با بستن درهای انحرافی، دروازه بزرگ انتظار را در عصر جديد گشود و شاهراه ظهور را با فهم دقيق و فقيهانه خود از مكتب اهل بيت عليهمالسلام و معنويت عميق عدالتخواهانهای كه از اجداد طاهرينش به ارث برده بود نشان داد.
🔹 تاريخ معاصر تشيع نشان داده است كه صادقترين و برجستهترين محبان و پيروان حضرت صاحبالامر تربيتيافتگان «مكتب ولايت فقيه» خمينیاند و جدیترين دشمنان نايب امام زمان (عج)، مدعيان بابيت در هر دو روايت بهايیگری و انجمن حجتيهای آن. اگر كرامت در نگاه آنان در خواب ديدن است و شفا دادن و پيشگويی كردن و جفت شدن كفش پيش پا و... كرامت بزرگ امام خمينی بستن باب «بابیگری» و گستراندن جبههای در اندازه آرمانهای مهدوی و در افتادن با شيطان بزرگ و به راه انداختن جنگ جهانی فقر و غنا و مستضعفين و مستكبرين است. ولايت فقيه نخواهد گذاشت دستاوردهای تاريخی تشيع در انقلاب اسلامی دستخوش فتنههای جريان ارتجاعی و استعماری بابیگری شود/.
🆔 @jalili_vahid
نگاهیدیگر به انقلابی که نشناختیم
✍محمدعلی رامین:
انقلاب اسلامی با طرح شعار «استقلال.آزادی.جمهوری اسلامی» از همان ابتدا با ۵ نوع تفکر و نظامات حاکمیتی مسلط بر جهان روبه رو شد که همگی احساس خطر کرده و ماهیت خود را با چالش بزرگی مواجه دیدند:
۱- دموکراسی لیبرال کاپیتالیسم به سردمداری آمریکا و اروپای غربی که اخلاق و عدالت را در میان ملل بر نمیتابیدند و خود را مرکز جهان پنداشته و دیگران را فقط به عنوان اقمار پیرامون خویش میپذیرفتند.
۲- سوسیال کمونیسم با نگاه فلسفی "ماتریالیستی" به رهبری قدرتهای بزرگی مانند شوروی و چین، با نیمی از جمعیت جهان و مدعیانی چون آلبانی و کوبا که ضدیت با خدا و دین، ستیز با آزادی و اختیار انسان و نفی معنا و معنویت را اولویت فرمانروایی خود کرده بودند.
۳- سکولاریسم به مفهوم "حذف دین از مدیریت جوامع بشری" به رهبری کلیسا که عملاً نفی حاکمیت الهی در زمین را پذیرفته بود.
۴- راسیسم یا نژادپرستی با پرچمداری دو رژیم ضدبشری اسرائیل و آفریقایجنوبی که وجودشان ضد کرامت و ارزش ذاتی انسانها بوده و هست.
۵- سهگونه استبداد و ارتجاع، شامل:
"کودتاچیان نظامی"،
"سلاطین و پادشاهان"
و دهها "پادشاه و سلطان کودتاچی"
مانند: کودتاچیان در ترکیه، پاکستان، افغانستان، سودان، شیلی، مکزیک، پاناما تا فلیپین و لیبی و غیره و پادشاهان عربستان، مراکش... و شاه ایران که یک رژیم کودتایی شاهنشاهی بود (به گفته مادلین آلبرایت وزیرخارجه بیل کلینتون و اقرار مکرر باراک اوباما به نقش آمریکا در کودتای ۲۸مرداد۳۲).
همه انواع این نظامات فکری و سیاسی، "انسان" را جایگزین خدا کرده و او را بینیاز از فرمانروایی خالق هستی میدانستهاند؛
بعضی "حاکم جامعه" را، بعضی "طبقه حاکم" را و بعضی نیز "نفسانیت انسانها" را بینیاز و خوداتکاء و خودبنیان میپنداشتهاند؛
در عینحال، اما همین مکاتب فکری، اشیاء یا اعتباریات، مانند: ثروت، شهرت، شهوت، قدرت و زیبایی را، به مثابه "خودِخدا" قرار داده و انسانها را با "زر.زور.تزویر" به پرستش این خدایان باطل میکشاندهاند.
که ناگهان "انقلاب اسلامی" پدیدار شد و همه این برداشتها، اعم از جهانبینیها و ایدئولوژیها را نفی کرد و انسان را جانشین خدا؛ موجودی آزاد، مختار، متعهد، مسئول و رسالتمدار معرفی کرد.
شعار "نهضت الهی"، یعنی "استقلال.آزادی.جمهوریاسلامی" مفهوماً غلبه بر تمام این مکاتب فکری بود: لِیُظهِرَهُ علىالدين كُلّهِ ولوكره المشركون- و کفی بالله شهیدا
اگر تجلی ولایتمطلقهالهی در زمین، بعثت رسول خداست؛
ظهور بعثت در "بیعت غدیرخم" تثبیت و استمرار آن ولایتمطلقه در ادامه تاریخ بشر است؛
همین تجلی بعثت در کربلا، شد بروز و ظهور برترین صفاتانسانی در قهرمانان جاودانه کربلا [امام حسین، ابوالفضل العباس، زينب کبری، امام سجاد، علی اکبر و...]؛
و ظهور بعثت در روزگارما، شد نهضت توحیدی انقلاب اسلامی که هرگز در مرزهای جغرافیای ایران قابل تحدید نبوده و نیست؛
وقتی رشحهی انقلاب اسلامی به شوروی رسید، آن امپراطوری عظیم خداستیز متلاشی گردید و جمهوری نوین روسیه با پانزده کشور جدید پدید آمدند؛
در چین کمونیست، تغییرات ماهیتی، چهرهی آن را دگرگون کرد؛
در کوبای کمونیست، رهبر بزرگش فیدل کاسترو را به کلیسا و واتیکان روانه کرد؛ یعنی بازگشت رهبران بیخدا، به دین و خدا؛
در کلیساهای کشورهای آمریکای لاتین، نهضت عدالتخواهی و "الهیات آزادی بخش" اوج گرفت و "ارنستو کاردیناله" را در نیکاراگوئه به قیام مردمی واداشت؛
بازتاب انقلاب اسلامی در آفریقای جنوبی، نژادپرستان را به عقبنشینی کشاند تا رهبر شجاع و صبور ملت محروم "بردگان سیاه"، یعنی "نلسون ماندلا" را از زندان سیساله آزاد کردند و او برابری حقوق میان سفیدپوستان نژادپرست با سیاهپوستان برده را اعلام کرد!
وقتی نلسون ماندلا به ایران آمد و امام خامنهای را با عنوان "رهبرم" خطاب کرد، همگان فهمیدند، آزادی آفریقای جنوبی از چنگ آپارتاید، رشحهای از رشحات انقلاب اسلامی بوده است؛
همین ظهور بعثت در دوران معاصر، یعنی تجلیات انقلاب اسلامی،
در لبنان شد «حزب الله»،
در یمن شد «انصار الله»،
در فلسطین شد «حماس» و «جهاد اسلامی»،
در عراق شد «حشدالشعبی»...
و همه این پدیدهها، تازه در نیمقرن اول پیروزی انقلاب اسلامی بر جهانیان ظاهر شده است؛
اینکه نسلکشی جنونآمیز فلسطینیان توسط صهیونیستهای شرور و غاصب، متعاقب عملیات حیرتانگیز «طوفان الاقصى»، وجدانهای بشری را در سراسر گیتی علیه سلطنت جهانی صهیونیستها به حرکت در آورده، شعاعی از انوار بعثت در عصرماست که "طوفانالابرار" را در آینده جوامع بشری مژده میدهد!
فارغ از اینکه قدرتی نپذیرد یا کسی باور نکند، جهان آبستن حوادث غیرقابل پیشبینی در جهت تجلیات بعثت آخرین پیامبرخدا (ص) در راستای طلوع حقیقت و تحقق عدالت در زمین خداست.
🌻۴۷مین فجر انقلاب مبارک🤲
@maramin