eitaa logo
مردم گرمسار
832 دنبال‌کننده
804 عکس
801 ویدیو
6 فایل
کانال تحلیلی ،خبری ارتباط با ادمین @Mehrad0061
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ۱۱۵ سال پیش داغ غربگرایی بر پیشانی ما زدند؛ هنوز هم گرفتاریم
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باتوجه به احتمال حمله‌ی رژیم صهیونیستی به فرودگاه بیروت، این کلیپ داره پخش می‌شه: «کاملا شفاف می‌گم. اگر شهرهای ما رو بزنید، شهر‌های شما رو می‌زنیم. اگر روستاها رو بزنید، شهرک‌ها رو می‌زنیم. اگر فرودگاه بیروت رو بزنید، فرودگاه بن‌گوریون رو خواهیم زد» ‌
این چند روز بعضی افراد با حرکات و رفتار خود، به گونه ای دارند عمل می کنند که گویا خوشان انسان کامل هستند و عاری و مبرا از هرگونه خطا و اشتباه، به سخره گرفتن رئیس جمهور به دلیل تلفظ اشتباه و یا عدم صحیح خواندن بعضی از کلمات و واژه ها ، مرا به یاد همان افرادی می اندازد که نحوه صحبت کردن شهید رئیسی را مسخره می کردند، این دو طیف افراد هیچ فرق و تفاوتی با هم ندارند. اصلا این ها دو طیف نیستند بلکه یک گروه هستند ، گاهی متمایل به چپ و جبهه اصلاح طلبان و گاهی متمایل به راست و جبهه اصول گرا و انقلاب، انسان مسلمان و متشرع ،به دنبال مسخره کردن هم نوع خود نیست و آنانی که این رویه را در پیش می گیرند دارند با اعمال و حرکات خود باعث تضعیف جبهه خودی می شوند و با دست های خود آب به آسیاب دشمن می ریزند ✍معصومی۱۴۳/۵/۹
به دو عکس بالا با دقت نگاه کنید، چه چیزی را مشاهده می کنید و چه تفاوت هایی با هم دارند؟ بله عکس مربوط است به مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در تاریخ هفتم مرداد ماه سال‌جاری که در حسینیه امام خمینی برگزار گردیده است ولی علت تفاوت این دو عکس برای چیست؟ عکس بالا توسط روزنامه جام جم چاپ شده است ، روزنامه جام جم متعلق هست به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، ولی دلیل این همه تغییر برای چیست و هدف این روزنامه از چاپ این عکس آن هم به این صورت که به قولی تقطیع شده است و ظاهرا با یک عملیات پیچیده فتوشاپ!!!! ، عکس مربوط به رئیس مجلس حذف شده اما صندلی او همچنان باقی مانده است و از طرف دیگر عکس رئیس قوه قضائیه و صندلی وی کلا دیده نمی شود، هر چه فکر کردم دلیلی برای این کار روزنامه پیدا نکردم. شاید شما خواننده عزیز و محترم بتوانید دلیلی برای آن داشته باشید. شاید در آینده مدیران این نشریه توضیحاتی برای این گونه عمل کردن داشته باشند ولی هر چه که باشد نشان می دهد صدا و سیمای ما همگام با مردم عزیزمان به آن درجه از رشد و بالندگی نرسیده باشد ✍️معصومی ۱۴۰۳/۵/۹
از اشعار حضرت خدیجه (س) خطاب به همسرِ خود😍 اگر همه نعمت‌های دنیا از آن من باشد؛ اگر سلطنت همه پادشاهان مال من باشد؛ همه‌ی اینها به اندازه بال مگسی نمی‌ارزد وقتی چشمانم نتواند چشمانت را ببیند فَلَو أَنّني أمسَيتُ فِي كلِّ نِعمَة. وَ دامَت لِي الدُّنيا وَ مُلك الأكاسِرة. فَما سَوِيَت عِندي جَناح بَعُوضَة. إذا لَم يَكن عَيني لِعَينك ناظِرة. (بحارالأنوار، جلد 16، ص 52)
تو این گرما فقط مرگ حال میده اونم بخاطر اینکه میبرنت سردخونه
از من تا حال خوب، فقط یک 'حرم' فاصله است.
هر جا پرچم سیاه دیدید، صاحبش حضرت زهرا و امام زمان است، اما بعضی بد می‌کنند، می‌گویند الان حضرت این‌جاست! این بی‌ادبی و دکان‌داری است! اهل‌بیت به مجالس اشراف دارند، نه که اینجا هستند! اگر هم حضور داشته باشند، در حد ما نیست که دریابیم! مداح عزیز، برای گرم کردن مجلس این امور را خراب نکن. - استاد فاطمی نیا.
گفت: «شکم‌هایتان از حرام پُر شده که حرف مرا گوش نمی‌کنید.» سکوت کردند و حرفش را نشنیدند. شده محبوبتان را دعوت کنید سر میزی پُر از چاقوکش‌‌ها؟... آن‌ها شکم‌هاشون پُر بود، پُر از خوراکِ فانی. ‌آدم‌های دنیا باید بدانند هر لقمه‌ای خوردنی نیست، هر بشقابی نباید پیش کشید، آن وقت محبوب‌های جهان حرف می‌زنند، مردم چون کلمات مهمشان را نمی‌شنوند، آن‌ها رو هو می‌کنند و هوار می‌کشند، آن وقت محبوب‌‌ها می‌رنجند و تنهایی را ترجیح خواهند داد...
سفرنامه‌سر قسمت هشتم. دیر راهب، قسمت چهارم: فاطمه(س) هم آمد. ای نصاری مرحبا بر یاری‌ات، فاطمه ممنونِ مهمان‌داری‌ات... راهب نصرانی پس از آن‌که سر حضرت را شستشو کرد، مدتی خیر به سر گشت. (زبان حال متواتر) ناگهان حال و هوای دیر عوض شد و راهب زمزمه‌هایی شنید: ناگهان آمد صدای یا حسین، واحسینا واحسینا واحسین... آن یکی می‌گفت حوا آمده، دیگری می‌گفت سارا آمده. هاجر از یک سو پریشان کرده مو، مریم از یک سو زند سیلی به رو. آسیه رخت سیه کرده به بر، گه به صورت می‌زند، گاهی به سر. ناگهان راهب شنید این زمزمه، ادخلی یا فاطمه، یا فاطمه. آه راهب دیده بر بند از نگاه، مادر سادات می‌آید ز راه... زهرای مرضیه چهل منزل پشت این سر رفت... قلبِ راهب ندایی را شنید: اُدخلی یا فاطمه. دختر پیامبر اسلام را می‌شناخت و گوش دل فرا داد. بست راهب دیده اما با دو گوش، ناله‌ای بشنید با سوز و خروش... کای قتیل نیزه و خنجر، حسین، ای فروغ دید‌ه‌ی مادر، حسین، بر فراز نی کنم گرد تو سیر، یا به مطبخ؟ یا به مقتل؟ یا به دیر؟ امشب ای سر چون گل از هم واشدی، بیشتر از پیش‌تر زیبا شدی... ای نصاری، مرحبا بر یاری‌ات، فاطمه ممنونِ مهمان‌داری‌ات. ندای فاطمه زهرا سلام الله سرگذشتِ سر را بازگو کرد. هر کجا این سر دم از محبوب زد، دشمنش یا سنگ زد یا چوب زد... ‏تو نبودی، گِرد این سر صف زدند... پیش چشم دخترانش کف زدند... پیش از آن کافتد در این دیرش عبور، من زیارت کردم او را در تنور... در روایتی از دخترِ راهب که این صحنه را تماشا می‌کرد آمده بار دیگر راهب از هوش رفت و به زمین افتاد. راهب اول پای تا سر گوش شد، ناله‌ای از دل زد و بیهوش شد...
پس از آن شب که از ناقه به روی خاک افتادم، چه شب‌هایی که با دردِ کمر تا صبح سر کردم... 👇👇👇👇👇