🔅 بصیرت و انتظار فرج🔅
🔹راز امیدواری به آینده(بخش اول)
✨امام خميني«رضواناللهعليه» به ما نشان دادند آن چهرهاي كه بايد با تمام وجود با آن مقابله نمائيم و حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) را جايگزين آن نمائيم در فرهنگ غرب ظهور کرده و آن نورِ حقيقي هم كه بايد با اين ظلمت درگير شود در دست شما است. در همين رابطه ميفرمايند:
«انقلاب مردم ايران نقطهي شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرتحجت(ع) است».
✨انقلاب اسلامي نظر به يك انقلاب جهاني دارد که توسط صاحب الأمر(ع) معني اصلي خود را ظاهر ميکند و به تعبير حضرت صادق(ع) «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها» چون قائم ما قيام کند زمين به نور پروردگارش روشن شود و تاريکي يکسره از بين ميرود. لازمهي اين قيام، انقلابي است که تمام مناسبات فرهنگ استکباري را در هم بريزد. نظام اسلامي در رويارويي با استکبار به افق نور مينگرد و مسالمت آميزانه کوتاه نميآيد حتي اگر در اين جهتگيري کشته هم بدهيم به سوي نور کشته شدهايم، چون ميدانيم در نهايتِ اين مسير، اوليايي که معصوماند بر جهان حاکم ميشوند و آنها خلفاي الهي هستند.
ادامه دارد.....
🎙استاد طاهر زاده
#بصیرت_و_انتظار_فرج
#قسمت_بیست_و_چهارم
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔶مبانی معرفتی مهدویت🔶
🔺امام زمان یا قلب کلّ(بخش سوم)
✨در روايت آمده است كه اعمال ما روزهای دوشنبه و پنجشنبه خدمت امام زمان(عج)ارائه می گردد، يعنی اعمال ما به انسانيت كل، كه ملاك ارزيابی هر انسانی است، ارائه ميگردد. هر اندازه كه عقايد و اعمال و اخلاق ما انسانی باشد، پذيرفته می شود و هر اندازه كه حيوانی باشد، پذيرفته نمی شود، چون قلبی نبوده تا به قلب كل هستی وصل باشد و باقی بماند. مثل اين كه اعمال غريزی برای ما پايدار نيست،غذاخوردنهايمان مثل احوالات معنوی در قلب ما برای ما نمی ماند. اينها سرّ اهلالبيت است، بايد بفهميم.
✨اگر انسانيت بخواهيم بايد اولاً؛به امام زمان(عج)نزديك شويم و ثانياً؛ كارهايمان را مطابق امام زمان(عج) انجام دهيم، پس تو هر چه در قلب امام زمان(عج)هستی، هستی؛و هر چه در قلب امام زمان(عج)نيستی، نيستی. ای كاش آدمها می آمدند و بحثهای امامشناسی را محكم كار می كردند تا ببينند چه بركاتی نصيبشان میشود، چرا ما كتاب جامعهشناسی و روانشناسی و داستان بخوانيم، ولی امامشناسی كار نكنیم.
🎙استاد طاهر زاده
#مبانی_معرفتی_مهدویت
#قسمت_بیست_و_چهارم
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍️ رمان#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند.
💠احتمالاً او هم رؤیای #وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در #محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت.
💠 به گمانم حنجرهاش را با تیغ #غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم میخوان #مقاومت کنن.»
💠 به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمه گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید :«نمیترسی که؟»
💠 مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد.
💠 فهمید از حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! بهخدا قسم میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست داعش به تو برسه! با دست #قمر_بنی_هاشم (علیهالسلام) داعش رو نابود میکنیم!»
💠 احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیتالله سیستانی حکم #جهاد داده؛ امروز امام جمعه #کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچههاشو رسوندم #بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!»
💠 نمیتوانستم وعدههایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز میخواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کمر داعش رو از پشت میشکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً #حیدری بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید.
💠 نبض نفسهایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرمتر شد و هوای #عاشقی به سرش زد :«فکر میکنی وقتی یه مرد میبینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭
با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍ رمان#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 فرصت همصحبتیمان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام #امام_حسن (علیهالسلام) میروند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند.
💠 به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت.
💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک میپاشید.
💠نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که میدانستیم #داعش دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیهالسلام) هستیم.
💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس میکردیم صاحبی جز #صاحب_الزمان (روحیفداه) نداریم.
💠شیخ مصطفی با همان عمامهای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به #امام_حسین (علیهالسلام) میگفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما #دفاع میکردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با #اهل_بیت (علیهمالسلام) هستیم و از #حرم شون دفاع میکنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهمالسلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!»
💠 گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
💠 شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭
با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🌀 شرح ولادت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف(بخش دوم)
🟢حساسیت زمان ولادت 🟢
🔸در چنین وضعیتی بایستی خداوند وعده خود را محقق کند و امام دوازدهم را به بشریت هدیه نماید.
🔸 لکن با توجه به وضعیت اختناق آمیز و در محاصره بودن زندگی امام حسن عسکری علیه السلام ولادت امام زمان علیه السلام هم در پرده ای از پنهان کاری و رازداری از جانب خدا صورت می گیرد.
🔸بنی عباس شدیداً در این فکر بودند که از نسل امام عسکری علیه السلام فرزندی به جای نماند تا مبادا او بر حسب پیش بینی هایی که در روایات شده، حکومت ظالمانه آنها را سرنگون کنند.
🔸برای این که از این خطر در امان باشند تصمیم شان این بود که نگذارند از امام عسکری علیه السلام فرزندی به دنیا بیاید و پسری از او بماند که زمامدار امت اسلامی گردد.
🔸به همین خاطر می بینیم ظاهراً امام عسکری علیه السلام ازدواج دائم انجام نداد و نیز ولادت امام زمان علیه السلام به صورت راز آلود و در پرده و پوششی از پنهان کاری صورت می گیرد.
🔸به عنوان مثال اسم مادر امام زمان علیه السلام متعدد است همان طور که قبلاً اشاره شد اسمش ملیکه، نرجس خاتون، سوسن، و بعضی دیگر اسامی مثل ریحانه بوده که یکی از علت هایش این بود تا کسی متوجه نشود وضعیت و شخصیت مادر امام زمان علیه السلام چیست و کدامیک از زنانی است که در آن محیط و خانواده زندگی کنند.
🎙 استاد فیاضی
#قسمت_بیست_و_چهارم
#ذکر_نور_در_حضور_مشتاقان
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭
با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━