#سقیفه
#قسمت_یازدهم
#امام_علی (ع) :
《 اِحتَجّوا بالشَّجَرَه و اَضاعوا الثَّمَرَه 》
( به درخت نبوّت _که از قریش بوده_ احتجاج کردند و میوه ی آن را _که پسر عمو و داماد پیامبر است_نادیده گرفتند.)
📑 دلیل انتخاب #ابوبکر به خلافت چه چیز بوده است❗️و به چه دلیلی استدلال کردند❗️
💢 یاران ابوبکر ، دلیل انتخاب ابوبکر را برای انصار_در سقیفه_ این چنین بیان کردند:
1⃣ چون پیامبر(ص) از قریش است،جانشین او هم باید از قریش باشد ( قانون عرب چنین بود )
2⃣ اینکه ابوبکر صحابی پیامبر است و از سابقین در اسلام بوده است.
🔰 امام علی (ع) فرمایشاتی پیرامون جریان #سقیفه فرمودند:
⚠️ به درخت نبوّت _که از قریش بوده_ احتجاج کردند و میوه ی آن را _که پسر عمو و داماد پیامبر است_نادیده گرفتند. آنان دلیل آوردند ، که از شجره ی پیامبرند ، در حالی که میوه ی این شجره را،که بنی هاشم هستند ، نادیده گرفتند.
ارزش درخت خرما یا انگور،به شاخ و برگش نیست،به میوه ی آن است‼️
در جای دیگر امام علی (ع) فرمودند :
اینها می گویند که #ابوبکر باید جانشین پیامبر(ص) بشود ، چون صحابی اوست‼️ اگر خلافت به صحابه بودن است ، چگونه است آنجا که صحبت و قرابت باهم جمع شده است، نمی شود؟!
✍ [ یعنی : درباره علی بن ابی طالب (ع)، که هم صحابی پیامبر بوده است و هم پسر عموی آن حضرت . همه می دانیم که علی (ع) ، کودکی خردسال بود که پیامبر (ص) او را از خانه ی پدرش ابوطالب ، به خانه ی خود آورد.حضرت علی (ع) هم صحابی پیامبر بود و هم از ذوی القربای آن حضرت و همیشه مانند سایه،دنبال پیامبر (ص) بود .]
📖 سقیفه ص ۶۸ علامه عسکری
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
#سقیفه
#قسمت_پانزدهم
🔰 دو اتفاق متناقض
💢 #حضرت_علی (ع) ، (👈خطبه ی شقشقیه):
شگفتا !!! با اینکه نفر اول (ابوبکر) ، در دوران زندگی اش ، از خلافت استعفا می کرد ، پس از خود ، گردنبند خلافت را ، به گردن دیگری بست ، آن دو تن ، دو پستان خلافت را چه سخت میان خود تقسیم کردند.
🔻عمر بن خطاب :
بیعت با #ابوبکر لغزشی ناگهانی بود که شد و خدا شرّش را از مسلمانان دور کرد ؛ بعد از این باید بیعت ( با خلیفه ) با مشورت باشد و اگر کسی بدون مشورت با کسی بیعت کند ، باید هر دو کشته شوند.
📜 ابوبکر ، بیمار شد.در بستر مرگ ، عثمان را خواست تا وصیت نامه ی خود را بنویسد.
ابوبکر گفت :
《 بنویس : بسم الله الرحمن الرحیم . این وصیّت ابوبکر بن اَبی قُحافَه است به مسلمانان.》 بعد از این جمله ، از شدّت بیماری بیهوش شد.
عثمان وصیت نامه را این چنین_خودش_ تمام کرد :
《من ، عمر بن خطاب را به جانشینی خود و خلافت بر شما برگزیدم و در این راه از خیر خواهی شما فروگذاری نکردم》
👈در این هنگام ، ابوبکر چشم گشود و به عثمان گفت :
بخوان ببینم چه نوشته ای ؟
عثمان نیز آنچه را نوشته بود ، برای ابوبکر خواند.
ابوبکر با شنیدن مطالب نوشته ی عثمان ، گفت : با آنچه نوشته ای ، موافقم.خدا پاداش بهت بدهد.آنگاه نوشته را امضاء کرد.
👌این اتفاق چقدر شبیه اتفاقی بود ، که در زمان بیماری پیامبر اکرم (ص) بوجود آمده بود :
پیامبر اکرم (ص) فرمود :
《آتونی بِدَوات و قِرطاس اَکتُب لکم کِتابا لَن تَضِلّوا بعده》
گفتند : بیماری بر پیامبر غالب شده . عمر گفت :
حَسبُنا کتاب الله . بعضی رفتند ، قلم و کاغذ بیاورند ، که عمر گفت : اِنّ الرجل لَیَهجُر یعنی این مرد (پیامبر) هذیان می گوید.
رفتار و سخنان عمر ، در هنگام وصیت نوشتن پیامبر اکرم قبل از وفات آن حضرت با رفتار و سخنانش درباره وصیت نامه ابوبکر که در حال بیهوشی نوشته بود ، چقدر متناقض است ‼️
[ ✍ عثمان از کجا می دانست که چه چیزی در وصیت نامه بنویسد و چه کسی را انتخاب کند؟ ]
📖 سقیفه ص ۱۵۵ _ ۲۳۱ علامه عسکری
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb