eitaa logo
مرکز تفقه علوم اسلامی
283 دنبال‌کننده
135 عکس
38 ویدیو
30 فایل
‏«مرکز تفقه علوم اسلامی و الگوهای حکمرانی» به فهم عمیق و فقیهانه وحی و امتداد آن در علوم، نظامات اجتماعی و الگوهای حکمرانی می پردازد. #مرکزتفقه‌علوم‌اسلامی‌والگوهای‌حکمرانی ارتباط با مدیر: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 سه الگوی روشی در تفقه به طور کلی سه کلان الگوی روشی در بررسی و تحلیل موضوعات وجود دارد: 1. روش انتزاعی و انفرادی 2. روش مجموعه نگر و نظام مند (سیستمی) 3. روش تکاملی و فرایندی. این سه الگوی پایه در مطالعه و بررسی هر مساله، به نتایج متفاوتی منتهی می شود که می تواند دیدگاه ها و پیشنهادات مختلف روشی را دسته بندی کرده، آنها را مقایسه پذیر نماید و اختلاف و تمایز آنها را روشن سازد. 1. روش انتزاعی و انفرادی روش انتزاعی، موضوع را فارغ از روابط و نسبت هایش مورد دقت قرار داده و توصیف می کند. در این روش که با یک نحوه ذات نگری تناسب دارد، موضوعات به صورت مستقل از یکدیگر مورد توجه و مطالعه قرار می گیرد، به گونه ای که هویت و آثار هریک از موضوعات به درون و ذات آنها بازگشت دارد و تأثیرات موضوعات بر یکدیگر عارضی و متأخر از مرتبه ذات آنهاست. این روش با مقیاس فردی از مساله تناسب دارد به نحوی که مجموعه ها را نیز به ذوات افراد منحل کرده و وحدت و ترکیب آنها را اعتباری و صوری تحلیل می کند. 2. روش مجموعه نگر و نظام مند روش مجموعه نگر سعی دارد با نگاه کلان به موضوع، روابط و نسبت های موضوع را ملاحظه کرده و موضوع را در نظام شامل و مشمول آن شناسایی کند و از این طریق به تصویری نظام مند از مجموعه موضوعات دست یابد. طبق این روش، هریک از عناصر، عضوی از یک مجموعه شامل هستند که عناصر مختلف به نحو ترکیبی شکل گرفته اند، به گونه ای که در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند. بر این اساس مطالعه و ملاحظه یک عنصر به تنهایی و مستقل از دیگر عناصر، ناقص بوده و ملاحظه روابط و نسبت ها ضروری است. 3. روش تکاملی و فرایندی روش تکاملی از مقیاس و منظر «تکامل و توسعه» به موضوع می نگرد که علاوه بر مجموعه نگری، تغییر و حرکت را نیز لحاظ می کند. در این صورت موضوع را به صورت یک مجموعه مرکبِ در حال تغییر در نظر می گیرد و از فرایند تغییر و تحول آن مجموعه برای هدایت آن به سمت نقطه مطلوب سخن می گوید. از این منظر، نظام را نمی بایست ساکن و ایستا فرض کرد بلکه تعین موضوعات و ترکیب آنها در نظام، متغیر و متحول است و لذا یک سیر و فرایند حرکتی پیدا می کند. در این صورت مدیریت این تغییر و تحولات و راهبری حرکت در مسیر نیل به مقصد مطلوب اهمیت دارد که از طریق تصرف در نظام موجود صورت می پذیرد. این تصرف می بایست مبتنی بر محاسبات پیچیده ای باشد که تمام شرایط درونی و محیطی نظام را لحاظ کرده و متناسب با آن برنامه حرکت نظام را عرضه کند. برنامه حرکت موجب می شود که نظام در مسیر نیل به اهداف مورد نظر و وصول به مقصد مطلوب دائماً بهینه سازی شده و در هر مرحله تعیّن جدیدی پیدا کند. بنابراین در روش مجموعه نگر، عنصر «روابط و نسبت ها» و در روش تکاملی، عنصر «حرکت و تغییر» محوریت پیدا می کند. 🏠@feghhevelaee
سماحة السيد كاظم بن علي بن جليل بن إبراهيم الحسيني الحائري (١٣٥٧هجرية/١٩٣٨ميلادية) رعاه الله تعالى ، يتنحى اليوم الإثنين ١ صفر ١٤٤٤ هجرية عن مرجعية التقليد والإفتاء نتيجة تقدمه بالعمر وإبتلائه بكثرة الأمراض ، حفظه الله تعالى .
💠فقه سرپرستی 🔸 یحیی عبدالهی «فقه» عبارت است از «دانش استنباط معارف از منابع دین با پیروی از منطق حجیت». اما «فقهِ» موجود به دلیل بستر تاریخی تکوین و تکامل خود که در دوران انزوای شیعه از مناسبات حکومتی تولد و رشد یافته، بر مدار «مقیاس فردی» شکل گرفته است و سعی دارد احکام تکلیفی «آحاد مکلفین» را استنباط کند. امروزه با تحقق حکومت دینی و ضرورت حضور «دین» در صحنه «مدیریت اجتماعی»، تفقه دینی نیز می بایست سرپرستی و هدایت شئون مختلف جامعه را بر عهده گیرد که این امر، تنها از طریق «نظام معرفت دینی» امکان پذیر است. به بیان دیگر «هدایت و سرپرستی دینی» بر جامعه در گرو دستیابی به علوم و دانش های دینی است که در مجموع، «عقلانیت اجتماعی» را سامان می دهد. «نظام معرفت بشری» نیز آنگاه دینی خواهد شد که ذیل چتر «ولایت دینی» قرار گیرد و حوزه های مختلف معرفت های بشری با محوریت «معرفت های دینی» بازتعریف شوند. «منطق حجیت» می بایست از طریق «معرفت های دینی»، بر کل معرفت های بشری سریان پیدا کند و همه دانش ها و معرفت ها به حجیت برسند. بنابراین «فقه مطلوب و بالنده» می¬بایست هسته مرکزی «منظومه معرفت بشری» را مستند به کتاب و سنت ارائه دهد و در گام بعد، این معرفت های دینی در لایه «علوم و دانش¬ها» امتداد یابد و در حلقه سوم نیز به «مدل ها و برنامه های اجرایی» در صحنه مدیریت اجتماعی فراوری شوند. به بیان دیگر، اگر «دین» را جریان هدایت و ولایت الهی بدانیم و دامنه آن را تمام شئون فردی و اجتماعی انسان به حساب آوریم، «جامعه ایمانی» با حاکمیت ولایت الهی بر سه لایه «تفقه، علوم و دانش¬ها، مدل و برنامه¬های اجرایی» در جامعه محقق خواهد شد. در نتیجه، منظومه معرفتی منسجمی بدست خواهد آمد که آهنگ پرستش و عبودیت الهی بر تمامی آن گسترده شده باشد. در اینصورت «فقه» که در کانون هدایت گر این نظام معرفت بشری جای دارد، «حجیت» را در تار و پود این نظام معرفتی تسری خواهد داد. اگر بپذیریم که «الاسلام هو الحکومه» و «الاسلام یقود الحیاه»، «تفقه دینی» می بایست نبض تحولات اجتماعی را در دست بگیرد و به جای صرفاً «پاسخ گویی به مسائل مستحدثه»، به حضور «فعال و حادثه ساز» در صحنه اجتماعی و بین المللی مبدل گردد، به جای «همگامی با تحولات زمانه»، زمانه را با خود همگام سازد، و در یک جمله؛ «فقه»، مهندسی حیات بشری و منظومه معرفتی را برعهده خواهد گرفت. 🏠@feghhevelaee
💢 سه رویکرد فقهی در تبیین «دولت اسلامی» رویکرد «فقه موضوعات»، هسته مرکزی دین را دستورات و فرامین الهی می داند که فقه، آنها را در قالب احکام شرعی استنباط کرده و به مکلفین ارائه می کند. طبق این نگرش، هریک از افعال مکلفین، به صورت یک عنوان کلی، موضوع برای یکی از احکام تکلیفی قرار می گیرد و تکلیف او را مشخص می کند. براین اساس، رویکرد «فقه موضوعات» در مواجهه با مقوله «دولت اسلامی»، بر عمل به احکام شرعی تأکید می ورزد؛ طبق این نگرش، از آنجا که «دولت اسلامی»، مجری احکام شریعت است، در عرصه های مختلف بر ضرورت انطباق قوانین، مناسبات اجتماعی وتصمیم گیری های مدیریتی بر «احکام شرعی» و حفظ خطوط قرمز شریعت تأکید و پافشاری می شود، همچنین در مواجهه با ساختارها و نظامات اجتماعی به نفی عناصر ناسازگار با احکام شرعی حکم می دهند. بنابراین رویکرد «فقه موضوعات» معمولاً بیش از رساله های عملیه و امتداد آن در پاسخ به مسائل مستحدثه، دستاورد دیگری برای «دولت اسلامی» ندارد و باقی مسئولیت را از آنجا که به عرصه اجرا و امتثال احکام مربوط می شود، به مدیران اجرایی احاله می دهند. تصویر مطلوب و آرمانی از «دولت اسلامی» نزد این رویکرد، دولتی است که مدیران آن به احکام الهی - که عمدتاً همان احکام رساله است - پایبند باشند و خلاف شرعی صورت نگیرد. بنابر رویکرد «فقه نظامات»، تحقق «دولت اسلامی» در صحنه مناسبات پیچیده اجتماعی، نیازمند طراحی و اجرای نظامات اسلامی است که بتواند عمل و روابط اجتماعی را مطابق با آموزه های دینی تنظیم کند. نظاماتی که در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی بر رفتار مردم در صحنه جامعه سایه افکنده و به آن سمت و سو می دهد. نظامات اجتماعی، بسیاری از موضوعات را به صورت هدفمند ترکیب سازی کرده به گونه ای که از طریق آنها اهداف و ارزش های خاصی را محقق می سازند. در این صورت دین اسلام به عنوان دین خاتم می بایست در مواجهه با نظاماتی که مبتنی بر مبانی و ایدئولوژی باطل شکل گرفته است، نظامات اسلامی را ارائه دهد که با تحقق آنها «دولت اسلامی» و «جامعه ایمانی» پدید آید. طبق این نگرش دین صرفاً به بیان احکام و دستورات شرعی همچون رساله های عملیه، محدود نمی شود بلکه دارای اهداف و مقاصدی است که از طریق مفاهیم و نظریه های بنیادین شریعت می تواند مبنای نظام سازی فقهی قرار گیرد، به عنوان مثال نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام تعلیم و تربیت، نظام سلامت، از جمله نظامات اجتماعی است که ارکان «دولت اسلامی» را تشکیل می دهد. رويكرد سوم يعنی «فقه سرپرستی» حقیقت دین را اساساً از جنس گزاره و آموزه های معرفتی نمی داند بلکه معتقد است جریان «هدایت و ولایت خدای متعال»، باطن دین را شکل داده و «شریعت»، نازله ولایت و مناسک تولی به آن است. ولایت الهی از طریق ولایت اولیاء و خلفای الهی بر دیگر مخلوقات جریان پیدا می کند، از این رو حجج الهی به عنوان ولی و سرپرست، نقش محوری را در تحقق دین ایفا می کنند. طبق این رویکرد، «جامعه ایمانی» جامعه ای است که در رأس آن، هدایت و سرپرستی اجتماعی به امام معصوم و در عصر غیبت به ولی فقیه سپرده شده باشد و حرکت جامعه نیز در جهت ولایت الهی باشد و سعی کند تمام شئون خود را با آن منطبق سازد. طبق این نگرش تحقق «دولت اسلامی» نیازمند درک عمیق تری از مفهوم «هدایت اجتماعی» است؛ جامعه حقیقتی نظام یافته است اما نه به صورت ایستا و ثابت بلکه با حرکت و تغییر و تحول دائمی همراه است. در این صورت، در «دولت اسلامی» می بایست علاوه بر ملاحظه ابعاد نظامات اجتماعی به نحو جامع و تأثیر و تأثر آنها بر یکدیگر، سیر حرکت و تغییرات آنها نیز مورد دقت قرار گیرد. تحقق «دولت اسلامی» تنها در قالب فرايند «مدیریت اجتماعی»، توسط «برنامه ریزی های گام به گام» ميسر است که این سیر تکاملی در نهایت به تحقق «تمدن نوین اسلامی» منتهی می شود. 📚ensani.ir/fa/article/483011/روش-شناسی-فقه-دولت-سازی-اسلامی 🏠@feghhevelaee
🔰مرحوم علامه حسینی هاشمی: 🔸نمیتوان مکاتب پوچ و بی هویتی مانند بهائیت، قادیانی و... را حریف اصلی اسلام در صحنه مبارزه عملی و عینی میان حق و باطل فرض کرد. 🔸 حریف ما آن مکتبی است که از عهده ایجاد نظامات اجتماعی بر‌می‌آید و می‌تواند به تخصیص «قدرت، اطلاع، ثروت» بپردازد و محیط الگوی مصرف و پرورش جامعه؛ یعنی چشایی، بویایی و بینایی و تمامی مجاری حسی مؤثر در حساسیت انسانها نسبت به محیط خارج را شکل دهد. 🔸 چنین جریانی از یکسو می‌تواند بر محیط پرورشی جامعه و جهت‌دهی به آن فائق شود و از دیگر سو به تعریف ارتباطات انسانی آنگونه که خود می‌خواهد بپردازد و از جنبه سوم هم به ارائه تعاریف نظری مبادرت کند. پس این جریان خطرناک، امروز حریف اصلی ماست. 📄مشهد/دی ماه ١٣٧٩
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای موفقیت در عرصه تبلیغ، عقبه دانشی گسترده لازم است ــــــــــــــــــــــــ آیت‌اللّه میرباقری: به طور مثال، هم شناخت توحید هم شناخت شرک و هم معرفی این دو مبحث یک عقبه دانشی پشتیبان می‌خواهد... ــــــــــــــــــــــــ شمع شبکهٔ مبلغان و عملیات‌های تبلیغی ShabakeTabligh.ir eitaa.com/ShabakeTabligh
🔶 جایگاه مردم درپذیرش حکومت 🔸 امام خمینی (ره) پاسخ استفتاء [در مورد شرط اعمال ولايت از سوى فقيه جامع الشرايط] زمان: 29 دى 1366/ 28 جمادى الاول 1408 مكان: تهران، جماران‏ موضوع: شرط اعمال ولايت از سوى فقيه جامع الشرايط مخاطب: خاتم يزدى، عباس- توسلى، محمد رضا عبايى خراسانى، محمد- كشميرى، محمد جواد- قاضى عسكر، سيد على (نمايندگان امام خمينى در دبيرخانه مركزى ائمه جمعه) [حضرت آيت اللَّه العظمى امام خمينى، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى. پس از اهداى سلام و تحيت، در چه صورت فقيه جامع الشرايط بر جامعه اسلامى ولايت دارد. أدام اللَّه ظلّكم على رؤوس المسلمين. نمايندگان حضرت عالى در دبيرخانه ائمه جمعه سراسر كشور، عباس خاتم يزدى- توسلى- عبايى- كشميرى- قاضى عسكر]. بسمه تعالى‏ ولايت در جميع صور دارد. لكن تولى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثريت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى‏شده به بيعت با ولىّ مسلمين. روح اللَّه الموسوي الخمينى‏ 📚صحيفه امام، ج‏20، ص: 459
💠تفاوت «امتثال، اجرا، اداره» بنابراین به اختصار می توان گفت: مأموریت اصلی فقه دولت اسلامی در مقیاس اول، «عمل و امتثال احکام» است. در مقیاس نظامات، «تحقق و اجرای نظام احکام» و در مقیاس سرپرستی، «اداره و ولایت» است. «عمل و امتثال»، مفاهیم رایجی در فقاهت موجود است که مقیاس آن فردی است، اما «اجرای نظام احکام»، مفهومی است که در مقیاس اجتماعی و حکومتی تحقق پیدا می کند و با امتثال احکام فردی متفاوت است. همچنین، «اداره جامعه» نیز فراتر از امتثال و اجرای احکام و نظامات اجتماعی است؛ به عنوان مثال، جعل احکام و قوانین حکومتی ذیل عنوان «اداره» معنا پیدا می کند که با «امتثال و اجرا» متفاوت است. بر این اساس بهترین کلیدواژه برای تبیین دامنه و حوزه عملکرد «فقه دولت اسلامی»، مفهوم «اداره، سرپرستی و ولایت» است که دو مفهوم «امتثال» و «اجراء» نیز در آن منحل می گردد. 📚ensani.ir/fa/article/483011/روش-شناسی-فقه-دولت-سازی-اسلامی 🏠@feghhevelaee