eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
1.4هزار دنبال‌کننده
94.9هزار عکس
62.7هزار ویدیو
405 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. @marsad ➤‏჻჻჻✺ 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات سازنده شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi.
مشاهده در ایتا
دانلود
در روزهای اغتشاشات ۱۴۰۱ تیتر یک من‌وتو این بود: جمهوری اسلامی در آستانه سقوط!! من‌وتو سقوط کرد و جمهوری اسلامی ۱۵ روز دیگه چهل‌وپنجمین سالروز انقلاب اسلامی را جشن خواهد گرفت.
فرزندان آقای رسول دانیال زاده که هم مشهور به سلطان فولاده و هم ابربدهکار بانکی در شمال کشور داشتن به میزان وسیعی جلگه خواری میکردن و با زد و بند ویلاهای لاکچری میساختن که قانون یقشون رو گرفت و ویلاها امروز تخریب شدند... 🌷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌🌹
🔻متفکر مستقل یا مقلد غرب‌گرا؟! 🖊 زهرا راد ۱. مناظره اخیر برنامه «جریان» که به نمایندگی دکتر مصطفی مهرآیین از طیف متفکرین مستقل- بخوانید مقلدین غربگرا- و نمایندگی مهدی جمشیدی از جرگه اندیشه‌ورزان انقلابی برگزار شد، آیینه تمام‌نمای دو جریان فکری بود که درون جمهوری اسلامی زیست می‌کنند و وجهی از حیات و اندیشه انسان زمانه خویش را البته به درستی روایت‌گری می‌نمایند. نگارنده این مقال از میان آن‌چه در این مناظره گذشت می‌خواهد به دو وجه اشاره کند؛ یکی وجه نظری و دیگری وجه عملی. ۲. در وجه نظری نکته حائز اهمیت و بنیادین که شاید گره کور و پاشنه آشیل عمده اختلافات نخبگانی جبهه انقلاب با مخالفین بوده و به تبع میان سطوح مختلف مردم امتداد می‌یابد، همان ادعای «متفکر مستقل» بودن جماعت غربگراست. مسأله غربگراها از زمان ورود روشنفکری به ایران یعنی از عهد میرزاملکم‌خان‌ها همواره عدم استقلال فکری بوده است. نماینده طیف غربگرا اساساً قادر به درک درست و مطابق با واقع از ماهیت انقلاب اسلامی نبوده و دلیل آن نداشتن فکر استقلالی برای اندیشیدن بود. ایشان دائماً تکرار می‌کرد که من با چهارچوب نظری هانا آرنت یا هگل، در حال تحلیل وضعیت حال حاضر جمهوری اسلامی هستم و همین وضعیت تقلیدی را یک روش استقلالی برای اندیشیدن و تفکر تلقی می‌کرد. در واقع، جهان سکولار قبلاً اندیشیده و یک یا چند چهارچوب نظری برای تحلیل پدیده‌ها تولید کرده و آن‌را به فکر منفعل متفکر جهان غیرغربی تزریق کرده تا هر آن‌چه در دنیای اطرافش می‌بیند را در همین چهارچوب تحلیل کند و اصلاً بگردد و بچرخد تا مؤلفه‌های القایی ارباب تفکر خویش را بیابد و به هر ترتیب که شده، الگوی القایی را با جهان اطرافش تطبیق دهد. ۳. نکته بعدی، فقر دانشی نماینده غربگرا نسبت به تراث دینی و فرهنگی جهان زیست اوست؛ این فقر دانشی آن‌چنان عمیق است که دانش عقلانی سنت الهیاتی شیعی را ناعقل شمرده و معیار در عقلانیت را تفکرات جهان مدرن می‌شمرد. این معیار نیز از جهان‌زیست تفکری این جناب به ایشان دیکته شده و حرف تازه‌ای برای اهل معرفت و دانش نیست. ایشان چنین پنداشتند که هر آن‌چه در سنت و تراث ماست، مسقیماً سخن خداوند است و آن‌چه هم سخن خداوند است با عقل و عقلانیت بیگانه است. ایشان حتی با تراث ما در حوزه مباحث عقلانی و شئونات و تقسیمات عقل، کاملاً بیگانه بوده و علم را در نزد اهالی جهان مدرن می‌جوید. یعنی هرآن‌چه از ینگه دنیا می‌آید عقل است و هر آن‌چه ما می‌اندیشیم ناعقل است. ۴. این طرز اندیشیدن، مانع فکری مستحکمی بر سر راه فهم انقلاب اسلامی ایجاد کرده و درک ماهیت این ایده را گاه حتی غیرممکن می‌کند. در واقع، منظر تفکری مدرن، توانایی ادراک انقلاب خمینی را ندارد؛ چه این‌که دانش غنی دینی که ترکیبی موزون از مخاطبه عقل با وحی و سپس پروراندن آن توسط عقل است را در نمی‌یابد و از منظر گنگ و ناقص عقل بشری خویش که دایره ادراکش بیش از گستره محدود حیاتش -بخوانید نوک دماغش- نیست، بیش از چهارچوب نظری هانا آرنت برای فهم جهان به دست نمی‌دهد. این نگاه، چیزی بیش از یک نگاه تقلیل یافته و خالی از معنا برای درک وضعیت موجود جمهوری اسلامی نیست و نه توانایی ادراک فلسفه تاریخ بشریت و مسیر و روند حرکت جامعه و تاریخ و نه سنت‌های عام الهی حاکم بر تاریخ را دارد. ۵. این تفکر، هرگز عقلانیتی که تکیه‌گاه انقلاب اسلامی است را درنمی‌یابد، چراکه استقلالی برای دریافتنش ندارد، او هر روز منتظر است تا اربابان فکریش فکر کنند و برایش به جهان سومش صادر کنند، انقلاب اسلامی مساوی جهان سوم نیست، اما منظور غربی‌ها از این تقسیم، مقلدین‌شان در این کره خاکی هستند که به ذلت جهان سومی بودن تن درمی‌دهند و آنان را خدای جهان اول می‌پندارند. ۶. اما در وجه عملی، رفتار نماینده غربگرا در عدم رعایت عدالت، تنها در یک گفتگوی تلویزیونی، نشان از همان خویی برتری‌جویی و جهان تک‌صدایی اربابانش دارد که حتی شنیدن قول مخالف خویش را تاب نمی‌آورند. اینان اگر قدرت و فرصت موسعی در درون کشور پیدا کنند که نیروی کنترل‌گری نداشته باشند مانند آنچه در عراق و افغانستان و سوریه و فلسطین و ویتنام و حتی در جنگ‌های جهانی گذشت، سر بر تن مخالفان باقی نمی‌گذارند. ۷. روشن است که جمهوری اسلامی با همه ضعف و قوت‌هایش، هنوز از گزینه نامعلومی که این متفکرین مستقل برای حاکمیت در ایران از آن سخن می‌گویند، بارها بهتر و قابل تحمل‌تر است و دل سپردن به این جماعت تکیه بر باد است. ..... .....
دلار بازی امشب قصد این رو دارم که در مورد گرانی دلار نکات کوتاهی رو بیان کنم حقیقتی که گفتنش تلخه ولی باید گفت که متاسفانه اقتصاد ما درگیر مافیاست مافیایی که خط سیاسی دارد مافیایی که همیشه در پس پرده ، کار خودش رو میکنه و زمانی که باید ضربه بزنه به یکباره سر برمیاره و تاثیر میگذاره حضور دلال ها و مافیا اقتصاد ما رو بیمار کرده که اگر دولت قراره در پی احیای اقتصاد و تولید باشه باید قبلش حتما و حتما دست مافیا و دلالها رو از بازار قطع کنه یک عده خیال میکنند که بنده قصد دارم از موضع خودم کوتاه بیام که آینده دلار محکوم به سقوطه خیر بنده قصد دارم علت بالا رفتن دلار در این چند روز رو بررسی کنم میخوام چند تا سوال بکنم خودتون جوابش رو پیدا کنید چرا هر چه به انتخابات نزدیک میشیم دلار داره گرون میشه چرا وقتی تو آمریکا الان اوضاع بهم ریخته و ایالتهاش ادعای جدایی طلبی دارند عوض پایین اومدن دلار ، توی ایران دلار بالا میره چرا وقتی یمن تو دریای سرخ یک کشتی آمریکایی رو میزنه دلار گرون میشه چرا وقتی حسن روحانی رد صلاحیت شد، یهو بازار متشنج شد متاسفانه بازار در ده سال گذشته به شدت احساسی شده شاید این حرف برای یه عده قابل قبول نباشه ولی مردم قبلا تست شدن و جواب هم داده روزی که با دو تا قرص توی کیکها مردم رو ترسوندن روزی که با آهنگ ساسی مانکن مردم رو رقصوندن روزی که با ایجاد هیجان کاذب مردم رو وارد بورس کرد موقعی که وزارت اطلاعات دولت قبل بلاگرها رو جمع میکرد تا توی فضای مجازی افکار مردم رو جهت بده به سمت سیاستهای روحانی مردم تحت تاثیر قرار گرفتن وقتی مافیای متصل به مراکز قدرت و ثروت صاحب رسانه هم هست ، به راحتی مردم رو میشه دور زد و گول زدن کافیه تو فضای مجازی یه موجی راه بیفته که دلار قرار بالا بره بعد همون مافیا عرضه دلار رو به بازار کم کنه اونوقت دلار یه تکونی بخوره بعد هم فضای مجازی بازار رو داغ کنه که زودباشید وارد بازار بشید کافیه یه عرضه و تقاضای احساسی تو بازار ایجاد بشه مردم رو به راحتی میشه تو فضای مجازی تحریک کرد الان هم دقیقا داره این اتفاق میفته اصلا دلیلی برای بالا رفتن دلار نیست اتفاق خاصی نیفتاده ولی چون نزدیک انتخاباته و حسن روحانی هم رد صلاحیت شده ، مافیا قصد داره فشار رو به مردم بیاره میخواهید باور کنید یا نه ولی همه اینها بخاطر ناامید کردن مردم از آینده و عدم شرکت در انتخاباته بنده هیچ اصراری ندارم کسی این نوع نگاه رو باور کنه ولی واقعیت همینیه که داره تو بازار اتفاق میفته قبلا هم عرض کردم هر چه به انتخابات نزدیکتر بشیم این عوامل دست در دست همدیگه میدن تا فشار حداکثری بر روح و روان جامعه و سفره مردم بیارن تا کسی پای صندوق رأی نره خواهید دید که این مکر دشمن هم ان شاالله خنثی خواهد شد تمهیدات لازم اندیشیده شده و ان شاالله بازار کنترل خواهد شد فقط الکی نه تحریک بشید و نه هیجانی دشمن برنامه داره برای انتخابات و داره دونه دونه اجرا میکنه مواظب باشید ناامید نشید ناامیدی دقیقا چیزی است که دشمن میخواد مبادا تکمیل کننده پازل دشمن بشید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته #⃣
. 🗳 ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ☫🇮🇷 @marsad
اثر گذاری روی همه شئون زندگی ملت ایران در دوران قبل از انقلاب ، خط مقدم استکبار جهانی در منطقه غرب آسیا بود. اگر انقلاب اسلامی بروز نمی کرد، ایران را در لبه پرتگاه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی قرار داده بودند.
تایید مفهوم مقاومت فریب جدید اصلاح طلب ها برای کاهش خشم و نفرت مردم
هدف اصلاح طلبان و منافقین و انقلابی نما های بدتر از ضد انقلاب، مسئولین و سران سه قوه است ... خیمه کلیدی و حساس نظام
قرار بود پروژه های دشمن در دوسال اخیر نظام رو محاصره و منهدم کنه. ولی با درایت رهبری و اتحاد رویه سران سه و حمایت گسترده مردم ، قوه چنین نشد. یکی از این پروژه ها همکاری تنگاتنگ لیبرالها و متحجرین است‌. دو لبه قیچی علیه مسئولین که عملا به تئاتری مسخره تبدیل شده. ☺️
🔻ساخت‌شکنیِ نظری در مناظرۀ سیاسی (۲): در اسارت تفکّرِ ترجمه‌ای 🖊 مهدی جمشیدی ۵. ایشان گفتند نظام به دلیل دوپارگی هویّتی‌اش، از یک سو ناچار است جانب ایدئولوژی خودش را بگیرد و در پی هدف‌های جهانی و آرمان‌های منطقه‌ای و فراملّی باشد؛ و از سوی دیگر، به زندگی و معیشت مردم بپردازد، اما این وضع، نارضایتی اجتماعی در پی داشته است. پرسیدم: اوّلاً، چرا «ایدئولوژیِ انقلابی» را در «فتوحات جهانی»، منحصر می‌کنید و از آرمان‌های انقلابی در درون «مرزهای ملّی»، غفلت می‌ورزید؟! مگر جز این است که انقلاب می‌خواست و می‌خواهد که در درجۀ نخست، زمینۀ ساختاری و رسمی را برای استکمال معنوی و رونق مادّیِ ایرانیان فراهم کند و یک «دولت- ملّتِ نمونه» پدید آورد؟! مگر جز این است که ساخت «تمدّن اسلامی»، در مرحلۀ پنجم و پس از مراحل «انقلاب» و «نظام» و «دولت» و «جامعه» قرار دارد و این مراحل چهارگانه، جملگی آرمان‌های ملّی و ایرانی قلمداد می‌شوند؟! چگونه مردم، قربانیانِ ایدئولوژیِ انقلابی هستند در حالی همین خطّ تاریخی، توانسته میان پیشرفت مادّی و معنوی، جمع برقرار نماید و در شرایط انقباضی و چالشی، «فتوحات فن‌آورانۀ حیرت‌انگیز»ی را در پی داشته باشد؟! ثانیاً، تحریم‌هایی که اکنون بر ما تحمیل می‌شود، به دلیل «آرمان‌های فراملّی» ماست یا به دلیل پیشرفت در «صنعت هسته‌ای» که ماهیّت اقتصادی (نه ایدئولوژیک) و ملّی (نه جهانی) دارد؟! ثانیاً، آیا نباید حضور عظیم مردم را در تشییع «حاج‌قاسم»، نماد عینی و جلوۀ بیرونیِ همراهی مردم با تفکّر مقاومت و آرمان بیداری اسلامی و مقاومت در منطقه قلمداد کرد؟! رابعاً، آیا دوگانه‌های «دنیا/ آخرت»، «مادّه/ معنا»، «مردم/ خدا»، «لذّت/ سعادت»، «سود/ کمال» و ... همگی برآمده از «الهیّات مسیحی» نیستند که نهضت روشنگری در برابر آنها شکل گرفت و در نهایت نیز به این‌جهانی‌گری (سکولاریسم) انجامید؟! آیا اگر چنین شکافی در الهیّات مسیحی وجود داشته، ما می‌توانیم آن را به «الهیّات اسلامی» تعمیم بدهیم و ذیل این ترجمه، مسألۀ وارداتی و معضلۀ تصنّعی برای خویش ببافیم و بسازیم؟! ۶. ایشان گفتند نظام، مردم را ملامت و تحقیر می‌کند و آنها را فتنه‌گر و اضافی و زائد می‌شمارد و می‌خواهد مردم را از معادلۀ سیاسی، حذف کند. پرسیدم: اوًلاً، اگر این‌گونه است چرا نظام، نظریۀ «مردم‌سالاریِ دینی» را مطرح کرده و دست‌کم در زبان، این‌قدر مردم را ستایش می‌کند و اراده و خواست آنها را مؤثر و مولّد می‌انگارد و دستِ نیاز به سوی آنها دراز می‌کند؟! چرا نظام، «توجیهِ وجودیِ» خویش را به حضور و فاعلیّت مردم، گره زده است و مشارکت سیاسیِ مردم را می‌طلبد و از «مشارکت حداکثری» سخن می‌گوید؟! آیا نظامی که اعتنا و اهتمامی به مردم ندارد، مشارکتِ حداکثریِ مردم را می‌طلبد و اعتبار و استحکام خویش را به همراهی و هواداری مردم گره می‌زند؟! ثانیاً، اگر مردم به حاشیه رفته‌اند و بی‌تأثیر هستند، این‌همه تلاش جریان‌ها و نیروهای سیاسی در آستانۀ انتخابات برای جذب بدنۀ اجتماعی به چه دلیل است؟! «مردمِ محذوف»، به چه کار می‌آیند؟! ثالثاً، اگر مردم از قدرت برکنارند و هیچ‌کاره و نظاره‌گر شده‌اند، پس چرا قدرت سیاسی در ایران، این اندازه «نوسان» و «تلاطم» دارد و از پی هر دولت، دولت دیگری برمی‌آید که با آن تفاوت دارد؟! رابعاً، چرا برخی از «نیروهای سیاسی و روشنفکری»، حکم و وصف و حال خویش را به تودۀ مردم نسبت می‌دهند و اگر غیرخودی و معارض و تکرارکنندۀ صدای دشمن انگاشته می‌شوند، وانمود می‌کنند که مقصود از این تعابیر، «مردم» هستند؟! ۷. ایشان گفتند سنّت ما، ناعقل است و تجدّد، عقل؛ به این معنی که سنّت ما به دلیل خدابنیانی، یا استدلال عقلی را برنمی‌تابد و یا ضدّعقلی است. پرسیدم: اوّلاً این که مگر وجود «خدا»، امر فراعقلی یا فروعقلی است که اگر یک سنّت فکری بر آن استوار باشد، ناعقل انگاشته شود؟! مگر نمی‌توان خدا را با «دلایل خالصِ عقلی» اثبات کرد؟! این‌که سنّت فکریِ ما معطوف به خداست، به این معنی است که عقل در آن، قلمرو محدود دارد و پیش‌فرض‌های نامعقول بر عقل، تحمیل می‌شوند، یا به این معنی است که قدرت استدلالِ عقلی، به خدمت غایات و مقاصد دینی گمارده شده است؟! عقلِ دینی، ناعقل است یا عقلِ خادمِ الهیّات و در عین حال، مستقل و مستدل؟! ثانیاً، بر فرض هم که بتوان در کلام اسلامی چنین گفت، آیا فلسفۀ اسلامی، چنین حکمی دارد و برهان‌های فلسفی، مبتنی بر پیش‌انگاره‌های اثبات‌نشده یا ناموجّه هستند یا از «بدیهیّات» برمی‌خیزند؟! سنگ‌بنا در فلسفۀ اسلامی، «اصول متعارفۀ عقلی» است یا این گزاره که «خدا وجود دارد»؟!