صاحب_الامر🌻🌹
دل تنگی غروب همه جمعههای من
کی میرسد به صحن حضورت صدای من؟!
دیگر دلم برای شما پر نمیزند
برگرد و بال تازه بیاور برای من
عمری اگر که میگذرد دل خوشم به این
نزدیک تر شده است به تو لحظههای من
غیر از ضرر برای تو چیزی نداشتم
حتی نیامدست به کارت دعای من
اشکت اگر به نامۀ اعمال من نبود
بخشش نبود شامل یا ربنای من
یک روز، محض خاطر این چند قطره اشک
وا میشود به خیمۀ سبز تو پای من
یک شب میان سینه زدنها و گریهها
مُهری بزن به نامۀ کرب و بلای من
🖋محمد بیابانی
#صاحب_الامر🌻🌹
ما سائلیم و نوکریت آبروی ما
یاایهاالعزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحرگهی
با خون دل شود دل شبها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک بر دل ما هم سری بزن
بوی می طهور تو دارد سبوی ما
همچون نسیم دربدرم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمه ی تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذارانی و شوی همگفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همه ی آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بعضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگزد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
🖋قاسم نعمتی
#صاحب_الامر🌻🌹
#حضرت_زهرا
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه! یکدم بیا به محفل ما
مگر به مجلس مادر، پسر نمی آید ؟
#حضرت_زهرا
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است
از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
خوب شو خوبم کنی، سه ماه بیماری بس است
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسم کردن از روی ناچاری بس است
لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، ...تا به کی ؟
جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است
من مرتب می کنم این خانه ات را تو فقط
لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است
ای شکسته بال پس کی استراحت می کنی
هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری، بس است
این طرفداریِ از من کار دستت داده است
بعد از این کاری مکن دیگر طرفداری بس است
وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
زندگی کردن برای من بس است، آری بس است
باشد امشب می روم پیش خدا رو می زنم
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است
#حضرت_زهرا
#شهادت
توسل امام باقر عليهالسلام برای شفا به حضرت فاطمه علیهما السلام
🛑 ...كان إذا وعك استعان بالماء البارد فيكون له ثوبان ثوب في الماء البارد و ثوب على جسده يراوح بينهما. ثمّ ينادي حتى يسمع صوته على باب الدار يا فاطمة بنت محمد💔...
🔰هرگاه امام باقر علیه السلام دچار تب میشد از آب سرد استفاده میکرد؛ دو پیراهن برمیداشت که یکی را با آب سرد خیس می کرد و دیگری را بر بدنش، و به نوبت آن دو را تعویض می فرمود. سپس ( به نیت شفا ) با صدای بلندی که از در خانه شنیده می شد، صدا می زد: یا فاطمة بنت محمد(صلی الله علیه و آله اجمعین)
📚کافی ج۸ ص ۶۳
@mirasehadisi
#حضرت_زهرا
#مقتل
🔷🔷🔷 قال المفضل بن عمر: فَبَکَی الصَّادِقُ علیه السلام حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ. ثُمَّ قَالَ لَا قَرَّتْ عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ.
🔶🔶🔶مفضل بن عمر گوید: هنگامی که حضرت امام صادق علیه السلام، ماجرای هجوم به خانه امیر المومنین و شهادت حضرت محسن بن علی علیهما السلام را به یاد میآوردند، آنقدر گریه میکردند که محاسن مبارکشان از گریه تر میگشت. و میفرمودند: روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.
📚 بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۲۳
#حضرت_زهرا
#مقتل🌿
گفت و شنود امیرالمومنین با قبر حضرت زهرا🌹
🌷فَلَمَّا جَنَّ اللَّيْلُ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ وَ وَضَعَهَا عَلَى السَّرِيرِ
🍁در هنگامه شب علی ع فاطمه اش را غسل داده و بدنش را بر روی تخته قرارداد
🌷قَالَ لِلْحَسَنِ ادْعُ لِي أَبَاذَرٍّ فَدَعَاهُ فَحَمَلَاهُ إِلَى الْمُصَلَّى
🍁به فرزندش حسن ع فرمود اباذر را خبر کن بیاید او نیز چنین کرد که امام با کمک اباذر بدن فاطمه را به محل نماز انتقال دادند
🌷فَصَلَّى عَلَيْهَا ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ
🍁که امام ع بر پیکر فاطمه نماز (میت) خواند و (سپس)دو رکعت نماز خواند
🌷 و رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ
🍁 و دستهایش را بسوی آسمان بالا برده
🌷فَنَادَى هَذِهِ بِنْتُ نَبِيِّكَ فَاطِمَةُ أَخْرَجْتَهَا مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
🍁و عرضه داشت : ای خدا این فاطمه است دختر رسول تو، که او را از ظلمت (بواسطه اسلام) بسوی نور بردی
🌷فَأَضَاءَتِ الْأَرْضُ مِيلًا فِي مِيلٍ
🍁بناگه زمین تا جایی که چشم می دید نورانی گشت
🌷فَلَمَّا أَرَادُوا أَنْ يَدْفِنُوهَا نُودُوا مِنْ بُقْعَةٍ مِنَ الْبَقِيعِ إِلَيَّ إِلَيَّ فَقَدْ رُفِعَ تُرْبَتُهَا مِنِّي
🍁که هنگامه ی دفن فاطمه صدایی شنیدند از قسمتی از بقیع، که می گفت بسوی من آی، بسوی من آی که همانا من جایگاه دفن فاطمه ام .
🌷فَنَظَرُوا فَإِذَا هِيَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا السَّرِيرَ إِلَيْهَا فَدَفَنُوهَا
🍁پس همگی مشاهده کردند که قبری حفر شده و آماده فراهم گردیده و بدن فاطمه را بسوی آن روانه نموده در آنجا بخاک سپردند .
🌷فَجَلَسَ عَلِيٌّ عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ و فقال :
🍁امام بر لبه قبر فاطمه اش نشست و فرمود :
🌷يَا أَرْضُ اسْتَوْدَعْتُكِ وَدِيعَتِي هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّه
🍁ای زمین این فاطمه را نزد تو به امانت سپردم این دختر رسول خداست.
ِ🌷فَنُودِيَ مِنْهَا يَا عَلِيُّ أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْكَ فَارْجِعْ وَ لَا تَهْتَمَّ
🍁که صدایی از زمین برآمد که یا علی، من مدارا تر از تو با فاطمه خواهم بود پس برگرد به خانه و نگران مباش و غصه مخور
🌷فَرَجَعَ وَ انْسَدَّ الْقَبْرُ وَ اسْتَوَى بِالْأَرْضِ فَلَمْ يُعْلَمْ أَيْنَ كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
🍁که امام به خانه بازگشت و قبر، خودش پوشانده شد وبا زمین، همسطح گردید و تا قیامت معلوم نخواهد شد که مکان قبر آن صدیقه طاهره کجاست؟
📚 بحار الانوار ج۴۳ص۲۱۵
@marsieha
#مقتل_فاطمیه
🌺وصیت شفاهی حضرت زهرا به امیرالمومنین 🌺
امام صادق علیه السلام فرمودند:
🌿 إِنَّ فَاطِمَةَ لَمَّا احْتُضِرَتْ أَوْصَتْ عَلِيّاً
🍁 هنگامی که زهرای مرضیه آخرین لحظات زندگی عمرشان را سپری میکردند امیرالمومنین را وصی خویش قرار دادند
🌿فَقَالَتْ إِذَا أَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ أَنْتَ غُسْلِي وَ
جَهِّزْنِي وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ أَنْزِلْنِي قَبْرِي وَأَلْحِدْنِي
🍁و عرضه داشتند: یا علی زمانی که از دنیا رفتم خودت عهده دار غسل و کفنم بشو و خودت بر من نماز بگزار و نیز خودت مرا در قبر بگذار و خودت سنگ لحد مرا بگذار
🌿وَ سَوِّ التُّرَابَ عَلَيَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِي قُبَالَةَ وَجْهِي
🍁و قبرم را با زمین همسطح نما (تامعلوم نگردد) و بالای سر، مقابل صورتم بنشین
🌿فَأَكْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ يَحْتَاجُ الْمَيِّتُ فِيهَا إِلَى أُنْسِ الْأَحْيَاء
🍁و بالای سرم زیاد قرآن را تلاوت کن و بسیار دعا بنما زیرا آن ساعت زمانی است که میت محتاج است به اینکه بیشترین انس را با زندگان داشته باشد
ِ 🌿وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أُوصِيكَ
فِي وُلْدِي خَيْراً ثُمَّ ضَمَّتْ إِلَيْهَا أُمَّ كُلْثُومٍ
🍁 و تو را به خدای بزرگ می سپارم و سفارش خیر فرزندانم را به شما دارم سپس دخترشان ام کلثوم را به در آغوش گرفتند
🌿 فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَعَلَ ذَلِكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ دَفَنَهَا لَيْلا.
🍁 بعد از وفات ،امیرالمومنین ، دقیقا وصایا را مطابق وصیت آن صدیقه طاهره انجام داده و ایشان را شبانه به خاک سپردند .
📚 بحار الانوار ج۷۹ص۲۷
#حضرت_زهرا
#مقتل
وصیت شفاهی حضرت زهرا به امیرالمومنین
1⃣ رَجَعَتْ إِلَى مَنْزِلِهَا وَ أَخَذَتْ
بِالْبُكَاءِ وَ الْعَوِيلِ لَيْلَهَا وَ نَهَارَهَا وَ هِيَ لَا
تَرْقَأُ دَمْعَتُهَا وَ لَا تَهْدَأُ زَفْرَتُهَا
فاطمه بعد پدرش رسول الله شب و روز شروع به گريه و ناله میكردو اشك وى خشك نمىشد و ناله و ضجّهاش آرام نمىگرفتبه جانب منزل خود بازگشت و شب و روز شروع به گريه و ناله كرد، اشك وى خشك نمىشد و ناله و ضجّهاش آرام نمىگرفت
@marsieha
#حضرت_زهرا
#مقتل
2⃣ اجْتَمَعَ شُيُوخُ أَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ أَقْبَلُوا
إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالُوا لَهُ يَا أَبَا
الْحَسَنِ إِنَّ فَاطِمَةَ ع تَبْكِي اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ
فَلَا أَحَدٌ مِنَّا يَتَهَنَّأُ بِالنَّوْمِ فِي اللَّيْلِ عَلَى
فُرُشِنَا وَ لَا بِالنَّهَارِ لَنَا قَرَارٌ عَلَى أَشْغَالِنَا وَ
طَلَبِ مَعَايِشِنَا وَ إِنَّا نُخْبِرُكَ أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا
أَنْ تَبْكِيَ لَيْلًا أَوْ نَهَاراً فَقَالَ ع حُبّاً وَ كَرَامَةً
بزرگان اهل مدينه اجتماع كردند و به حضور امير المؤمنين على عليه السّلام آمدند و گفتند:
اى ابو الحسن! فاطمه شب و روز گريه مىكند، هيچ كدام از ما شب در رختخواب به خواب نمىرويم، در حالى كه روزها به علّت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداريم، ما از تو تقاضا مىكنيم كه فاطمه يا شب گريه كند و يا روز.
حضرت امير فرمود: مانعى ندارد.
@marsieha
#حضرت_زهرا
#مقتل
3⃣ فَقَالَ لَهَا يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ
شُيُوخَ الْمَدِينَةِ يَسْأَلُونِّي أَنْ أَسْأَلَكِ إِمَّا أَنْ
تَبْكِينَ أَبَاكِ لَيْلًا وَ إِمَّا نَهَاراً فَقَالَتْ يَا أَبَا
الْحَسَنِ مَا أَقَلَّ مَكْثِي بَيْنَهُمْ وَ مَا أَقْرَبَ
مَغِيبِي مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا أَسْكُتُ
لَيْلًا وَ لَا نَهَاراً أَوْ أَلْحَقَ بِأَبِي رَسُولِ اللَّهِ
فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ ع افْعَلِي يَا بِنْتَ رَسُولِ
اللَّهِ مَا بَدَا لَكِ.🌻🌻🌻
على عليه السّلام اين موضوع را با فاطمه عليها السّلام در ميان نهاد وفرمود بزرگان مدینه از من خواستند که از تو بخواهم در فراق پدرت رسول الله یا روز گریه کنی یا شب که فاطمه سلام الله علیها عرضه داشت اى ابو الحسن! من چندان مكثى در ميان اين مردم نخواهم كرد و به زودى از ميان اين مردم مىروم، على جان به خداوند سوگند من شب و روز از گريه آرام نخواهم گرفت تا اينكه به پدرم ملحق شوم.
حضرت امير فرمود: باشد، هر طور كه ميل دارى انجام بده.
@marsieha
#حضرت_زهرا
#مقتل
4⃣ ثُمَّ إِنَّهُ بَنَى لَهَا بَيْتاً فِي الْبَقِيعِ نَازِحاً
عَنِ الْمَدِينَةِ يُسَمَّى بَيْتَ الْأَحْزَانِ وَ كَانَتْ
إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع
أَمَامَهَا وَ خَرَجَتْ إِلَى الْبَقِيعِ بَاكِيَةً فَلَا تَزَالُ
بَيْنَ الْقُبُورِ بَاكِيَةً فَإِذَا جَاءَ اللَّيْلُ أَقْبَلَ أَمِيرُ
الْمُؤْمِنِينَ ع إِلَيْهَا وَ سَاقَهَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِلَى
مَنْزِلِهَا.☘☘☘
على عليه السّلام بعد از آن، اطاقى خارج از شهر مدينه براى حضرت فاطمه عليها السّلام ساخت كه آن را بيت الاحزان مىگفتند. به هنگام صبح فاطمه حسن و حسين عليهم السّلام را برمىداشت و به بقيع مىرفت و همچنان تا شب مشغول گريه بود. و چون شب فرا مىرسيد حضرت امير مىآمد و فاطمه را به منزل باز مىگردانيد.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
5⃣ وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى ذَلِكَ إِلَى أَنْ مَضَى
لَهَا بَعْدَ مَوْتِ أَبِيهَا سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ يَوْماً وَ
اعْتَلَّتِ الْعِلَّةَ الَّتِي تُوُفِّيَتْ فِيهَا فَبَقِيَتْ إِلَى
يَوْمِ الْأَرْبَعِينَ .🕊🕊🕊🌿🌿
حضرت فاطمه پس از فوت پدر بزرگوارش مدت بيست و هفت روز اين برنامه را انجام مىداد، آنگاه مريض شد و تا چهل روز زنده بود و سپس از دنيا رحلت كرد.
به هنگام رحلت آن حضرت، على عليه السّلام نماز ظهر را خوانده به سوى منزل بازگشت.
كنيزان را ديد در حالى به استقبال آن حضرت آمدند در حالى كه گريان و محزون بودند.
امام عليه السّلام به ايشان فرمود: چه خبر شده، چرا شما را ناراحت و مضطرب مىبينم؟! گفتند: يا امير المؤمنين! دختر عموى خود زهرا را درياب.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
6⃣ فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مُسْرِعاً
حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى
فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ
تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ
عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ
أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ
نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ
فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍالْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْه
ُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ
رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ
فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي
السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْه
ُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ
عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ .🕊🕊🕊🌸🌸
حضرت على به سرعت به سوى اطاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد، ناگاه ديد فاطمه در ميان بستر خويش (كتان سفيد مصرى) افتاده و به طرف راست و چپ مىغلطد.
على عليه السّلام ردا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خويش افكند و لباس خود را درآورد، آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: اى زهرا!
ولى حضرت فاطمه سخنى نگفت. براى دومين بار فرمود: اى دختر محمّد مصطفى! فاطمه زهرا باز جوابى نداد! على عليه السّلام براى سومين بار صدا زد:
اى دختر آن كسى كه زكات را در دامن عباى خود براى فقرا مىبرد! جوابى نشنيد.
اى دختر آن كسى كه با ملائكه نماز خواند! حضرت زهرا عليها السّلام جوابى نداد.
على عليه السّلام صدا زد:
اى فاطمه، با من سخن بگو! من پسر عموى تو على بن ابى طالب هستم.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
7⃣ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ
نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا الَّذِي
تَجِدِينَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ
فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا
بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْه.ُ 🌴🌴
فاطمه چشمان خود را به روى او باز كرد، آنگاه آن بانو گريست و على عليه السّلام هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود: مگر تو را چه شده؟ من پسر عمويت على هستم.
فاطمه گفت: اى پسر عمو! من اكنون آن مرگى را مشاهده مىكنم كه نمىتوان از دست آن گريخت.
@marsieha