#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در دستهای مولا بود
به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد اینچنین فرمود
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بیقرار هم باشید
جهان دچار شما شد؛ دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود؛ مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبله من هم علی است، فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانواده من احترام بگذارید.
سروده حمیدرضا برقعی
@marsieha
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
☘همراهی ملائک با حضرت زهرا هنگام عروسی ☘
🔹عن ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا زُفَّتْ فَاطِمَةُ ع إِلَى عَلِيٍّ ع كَانَ النَّبِيُّ ص قُدَّامَهَا وَ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهَا وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهَا وَ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ خَلْفَهَا يُسَبِّحُونَ اللَّهَ وَ يُقَدِّسُونَهُ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْر.
🔸 از ابن عبّاس روايت كرده است:
هنگامى كه حضرت فاطمه عليها السّلام را در شب ازدواج به خانه على عليه السّلام مىبردند، پيامبر در مقابل او، و جبرئيل در سمت راست، و ميكائيل در سمت چپ او، و هفتاد هزار فرشته در پشت سر او حركت مىكردند و در آن حال خدا را تسبيح مىگفتند و تقديس مىكردند، و اين تقديس و تسبيح آنها تا صبح- طلوع فجر- ادامه داشته است.
📚بحارالانوار ج۴۳ ص۹۲
@marsieha
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
ٍ 🔹عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ لَقَدْ عَاتَبَنِي رِجَالٌ مِنْ قُرَيْشٍ فِي أَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا إِلَيْكَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِيّاً فَقُلْتُ لَهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُكُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ مَنَعَكُمْ وَ زَوَّجَهُ فَهَبَطَ عَلَيَّ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ يَقُولُ لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِيّاً لَمَا كَانَ لِفَاطِمَةَ ابْنَتِكَ كُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.
🔸صدوق در كتاب عيون اخبار رضا از حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام روايت مىكند كه گفت: پيغمبر اكرم اسلام بمن گفت: يا على! گروهى از مردان قريش راجع بفاطمه زهرا مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند: ما خواستگار فاطمه بوديم و تو نپذيرفتى اكنون او را بعلى بن ابى طالب دادى.
من گفتم: بخدا قسم من فاطمه را از شما رد نكردم و او را تزويج ننمودم، بلكه خدا خواستگارى شما را نپذيرفت و فاطمه را براى على تزويج كرد؛ زيرا جبرئيل بر من نازل شد و گفت: خداى تعالى ميفرمايد: اگر من على را خلق نميكردم از حضرت آدم ببعد شوهرى كه شايسته فاطمه باشد در روى زمين نبود.
📚بحار الأنوار ج ۴۳، ص ۹۳
@marsieha
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
🔹عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لِفَاطِمَةَ مَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ عَلَى الْأَرْض.
🔸 به نقل از امام جعفر صادق عليه السّلام آمده كه آن حضرت فرمود: اگر خداوند متعال اميرالمؤمنين على عليه السّلام را خلق نمىكرد، در تمام زمين انسانى كه كفو و شايسته همسرى با حضرت فاطمه عليها السّلام باشد يافت نمىشد.
📚بحارالأنوار ج۴۳ ص۹۳
@marsieha
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
☘ ملائكه به واسطه على به خداوند تقرّب مىجويند🌷🌷
🔹عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى آخَى بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ زَوَّجَهُ ابْنَتِي مِنْ فَوْقِ سَبْعِ سَمَاوَاتِهِ وَ أَشْهَدَ عَلَى ذَلِكَ مُقَرَّبِي مَلَائِكَتِهِ وَ جَعَلَهُ لِي وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً فَعَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ مُحِبُّهُ مُحِبِّي وَ مُبْغِضُهُ مُبْغِضِي وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِمَحَبَّتِهِ.
🔸از ابن عبّاس، از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت كرده كه فرمود:
همانا خداى تبارك و تعالى بين من و على برادرى برقرار كرد، و دخترم فاطمه را در بالاى آسمانهاى هفتگانه به او تزويج نمود، و ملائكه مقرّبش را بر آن ازدواج شاهد گرفت، و او را وصىّ و خليفه من قرار داد، پس على از من و من از على هستم، دوست على دوست من و دشمن وى دشمن من خواهد بود، و همانا ملائكه به واسطه على به خداوند تقرّب مىجويند.
📚بحارالانوار ج۴۳ ص۹۹
@marsieha
#امام_باقر
#شهادت
چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند
که دل سوخته را ناله مداوا نکند
چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد
کاش میشد خودش اینقدر تقلا نکند
زهر اینبار چه دارد متورم شده است
زهر با این تن بیمار مدارا نکند
این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین
چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند
اینهمه جایِ جراحات برای شام است
زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند
نَفَس آخر و با روضهی ویرانه گریست
نشد او یاد غمِ عمهی خود را نکند
یادش اُفتاد که هم بازیِ او میاُفتاد
سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند
گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند
پس از آن شِکوهای از آبلهی پا نکند
کاش میشد که سرِ بام کسی ننشیند
یا اگر رفت فقط شعله مهیا نکند
یاکه رَقّاصهشان موقعِ هُل دادنمان
خنده بر گریهی ذریّهی زهرا نکند
چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم...
چه کنم تا که مرا زجر تماشا نکند
سروده حسن لطفی
@marsieha
#امام_باقر
#شهادت
از سن کودکی شده غم ،آشنای من
باد خزان وزیده به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته مسیرِ صدای من
بالا گرفته کار دل و گریه های من
اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند
من را به روی مرکب سمی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب، ورم کرده پای من
از کودکی رسیده به من، چهره ای کبود
در کربلا و کوفه و جولانگه یهود
از بس که زخم های تنم در فشار بود
مانده، نشانِ سلسله بر جای جای من
بر روی خار سخت مغیلان دویده ام
از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام
هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام
این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من
بازار و ازدحام نرفته ز خاطرم
آتش ز پشت بام نرفته ز خاطرم
بزم حرام شام نرفته ز خاطرم
مانده ز شام کرب و بلایی برای من
یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود، پر عمه زینبم
یاد لباس شعله ور عمه زینبم
فریاد می کشد جگر مبتلای من
من روضه خوان غربت عمه رقیه ام
مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام
آه... از شب شهادت عمه رقیه ام
تغییر کرده صحبت و حال و هوای من
یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد از برابرم
یک عمر یاد تشنگی جد اطهرم
ذکر حسین گشته دعا و نوای من
داغش برای اهل ولا سینه سوز ماند
بی حال، زیر خنجر آن کینه توز ماند
در زیر آفتاب بیابان سه روز ماند
اعضای جدِ تشنه لب و سر جدای من
@marsieha
#صاحب_الامر🌻🌹
دارد زمان آمدنت دیر می شود
دارد جوان سینه زنت پیر می شود
وقتی به نامه عملم خیره می شوی
اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود
کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار
در دام چشم های تو تسخیر می شود؟
این کشتی شکسته ی طوفان معصیت
با ذوق دست توست که تعمیر می شود
حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه
با حلقه های زلف تو درگیر می شود
در قطره های اشک قنوت شب شما
عکس ضریح گمشده تکثیر می شود
تقصیر گریه های غریبانه ی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود
سروده وحید قاسمی
@marsieha
اجرای دوره فن رثاء (طرح اعتلاء)
ویژه طلاب سطح عالی حوزه.
قم. مدرسه امام کاظم علیه السلام
تحت اشراف حضرت آیت الله مکارم شیرازی
( دوره در حال برگزاری است)
@marsieha
#امام_باقر
#شهادت
🔹عن أبي بصير قال: سمعت أبا عبد اللّٰه عليه السّلام يقول: "إن رجلا كان على أميال من المدينة فرأى في منامه فقيل له: انطلق فصل على أبي جعفر عليه السّلام فإن الملائكة تغسله في البقيع فجاء الرجل فوجد أبا جعفر عليه السّلام قد توفي.
🔸ابا بصیر از امام صادق نقل کرده که فرمودند:
شخصی در چند میلی مدینه خواب می بیند که به او گفته می شود برو در مدینه بر جنازه امام باقر نماز بخوان زیرا هم اکنون فرشتگان او را در بقیع غسل می دهند آن مرد از خواب بیدار شد و به مدینه آمد و دید که امام با قر از دنیا رفته است .
📚الکافی ج۸ ص۱۸۳
@marsieha
#امام_باقر
#شهادت
☘امر امام صادق به روشن کردن چراغ در خانه پدر بعد شهادت بمدت ۱۰ سال🥀
🔹عن عثمان بن عيسى، عن عدة من أصحابنا قال: لما قبض أبو جعفر عليه السلام أمر أبو عبد الله عليه السلام بالسراج في البيت الذي كان يسكنه حتى قبض أبو عبد الله عليه السلام.
🔸مرحوم کلینی می گوید:
عده ای از بزرگان ما نقل کرده اند که وقتی امام باقر علیه السلام از دنیا رفتند ،امام صادق دستور داد تا در اتاقی که امام باقر زندگی می کردند چراغی روشن کنند و این چراغ تا زمان رحلت امام صادق روشن بود.
📚الکافی ج ۱ ص ۲۵۳
@marsieha
#امام_باقر
#شهادت
☘کیفیت کفن امام باقر🥀
🔹عن سماعة ، قال: سألته عما يكفن به الميت قال "ثلاثة أثواب و إنما كفن رسول اللّٰه صلّى اللّه عليه و آله في ثلاثة أثواب ثوبين صحاريين و ثوب حبرة و الصحارية تكون باليمامة و كفن أبو جعفر عليه السّلام في ثلاثة أثواب.
🔸شیخ طوسی نقل کرده که سماعه می گوید از امام صادق در مورد قطعات کفن میت پرسیدم فرمود سه قطعه است و پیامبر نیز در سه قطعه کفن شد دو قطعه پارچه صحرایی از یمامه و یک قطعه یمنی و امام باقر نیز در سه قطعه کفن شد .
📚التهذیب ج ۱ ص ۸۵۰
@marsieha
#مسلم_بن_عقیل
#شهادت
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین!
تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین!
سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته¬ام
سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین!
لحظه به لحظه دم به دم، مرگ دوباره دیده ام
بس که رسیده بر تنم، زخم دوباره یا حسین!
میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم
بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین!
تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله
میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین!
پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت
نه معجرش بود به سر، نه گوشواره یا حسین!
هدیة حاجیان بود به مسلخ ولا یکی
مرا بود در این منا دو ماه پاره یا حسین!
به آسمان دیده ام، نظاره کن که دم به دم
در آفتاب ریختم بر تو ستاره یا حسین!
نگه به مکه دوختم چو شمع بر تو سوختم
درون سینه ام شده نفس شراره یا حسین!
📚نخل میثم
@marsieha