eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
572 عکس
280 ویدیو
30 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
يارب بده پناهم الهي العفو ببين غرقِ گناهم الهي العفو اگر رفتم به راهي كردم گناهي بنده‌ي رو سياهم الهي العفو امان از خلوتي كه حرمت شكستم چو افتاده به چاهم الهي العفو زماني كه درونِ قبرم گذارند واي از عمرِ تباهم الهي العفو در آن تاريكي اي نور به فريادم رس رحيمِ دادخواهم الهي العفو به روز محشر آيم به پاي ميزان با لوحِ اشتباهم الهي العفو چه مي‌شود ببخشي تو عبدِ خود را كريمِ پادشاهم الهي العفو سر را به پاي عفوت نهاده‌ام من با سوز و اشك و آهم الهي العفو با اشك ديده و دل دارم تقاضا جز بخششت نخواهم الهي العفو من نوكرِ حسينم، دل كربلايش محتاجِ يك نگاهم الهي العفو
🖼 شبی که ماه کامل شد ۱۰۷۰ سال پیش، یعنی سحر جمعه ۱۷ رمضان ۳۷۳ قمری حضرت صاحب‌الزمان(عج) فرمان ساخت مسجد جمکران را به یکی از علمای قم و مردی از اهالی جمکران دادند.
  کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم   مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم   می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم   قلاده ام ببند، بمانم کنار تو بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم   شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم   می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم   نزد کریم هر که فقیر است بُرده است آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم   من عاشق تمام ائمه شدم ولی در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم   با یا حسین توبه ی آدم قبول شد ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم   حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست حب الحسین نیت ما بوده از قدیم   در روضه و میان مناجات حاجتم برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم   شب های جمعه ناله ی محزون مادری بر زخم های رأس جدا بوده از قدیم   اموال غارتی همه میراث عترت است عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم   عالم شکست چون که نوشتند داغ او سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم   🖋محمد جواد شیرازی
مرغ درمانده ام و بال و پرم افتاده قرعه ی خون جگری بر جگرم افتاده   معصیت ریشه ی ایمان مرا سوزانده بی سبب نیست ز شاخه ثمرم افتاده   یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟! آنقدر دام گنه دور و برم افتاده   دیر شد، آخرِ عمری به خودم آمدم و وسط معرکه دیدم سپرم افتاده   همه ی دار و ندار دل رسوای من است این دوتا قطره که از چشم ترم افتاده   حب زهرا من خسران زده را آدم کرد بر زبان همه، حالا خبرم افتاده   دلخوشم سائلم و ریزه خور پنج تنم روزی ام دست خدایان کرم افتاده   بی سبب نیست به لب نادعلی می خوانم به سرم شور نجف، شور حرم افتاده   هر شب جمعه دلم سوخت از آن روزی که سوی شش گوشه ی دلبر نظرم افتاده   تربت کرب و بلا با دل من کاری کرد باده ی ناب هم آخر ز سرم افتاده   روزی ام کرب و بلا نیست ولی شکرِ خدا به سوی مجلس روضه گذرم افتاده   مادری موی پریشان به حرم آمد و گفت: خنجری کند به جان پسرم افتاده   چقدر چشم طمع بر زره و پیرهنِ تشنه ی در دلِ خون غوطه ورم افتاده   🖋محمد جواد شیرازی @marsieha
  سفره باز است، بیایید، غذا آماده است هر کجا صحبت توبه است، خدا آماده است   خوب یا بد همه آیید که دعوت شده ایم که در این بزم برای همه، جا آماده است   قبل از آنی که دهان باز کند هر بیمار پیش رویش همه اسباب دوا آماده است   پر پروازی عنایت شده بالی بزنیم اهل عصیان به کجایید؟ هوا آماده است   چه شود این سحر جمعه بگوید زهرا که برات سفر کرب و بلا آماده است   🖋رضا رسول زاده @marsieha
باز کن در که گدای سحرت برگشته عبد عصیان زده و در به درت برگشته بنده ی بی خرد و خیره سرت برگشته سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته   اصلا انگار نه انگار گنه کارم من به تو اندازه ی یک عمر بدهکارم من گرچه آلوده ام و خار ولی برگشتم طبق آن فطرت پاک ازلی برگشتم دیدم از غیر درت بی محلی، برگشتم دستِ پر هستم و با نام علی برگشتم از عقوبات من غم زده تعجیل بگیر عبد آلوده پشیمان شده تحویل بگیر بنده وقتی که فرو رفت به مرداب گناه خواست از چاله در آید ولی افتاد به چاه وای از دست رفیقی که مرا برد ز راه من زمین خوردم و او جای دعا کرد نگاه @marsieha
  وَ خجالت زده ام لطفِ تو آبم کرده ست ای که بخشندگی ات سخت عذابم کرده ست   باید اقرار کنم وقتِ خطاهام فقط عیب پوشیت به انجام مجابم کرده ست   گفتم آدم شدم و سیب به دستم دادی مهربانیِ تو بدجور خرابم کرده ست   بارها وقت مناجات مرا خواب گرفت بارها گرمیِ آغوشِ تو خوابم کرده ست   رفت از یاد من این لطف که تنها خورشید لایقِ این که چنان ماه بتابم کرده ست جز در خانه ی تو من که ندارم جایی هرکسی همدم من بود جوابم کرده ست   نردبان کرد مرا ، رفت و سپس دشمن شد آن که غیرازتو مرا دوست خطابم کرده ست   نکند خسته شدی از منِ بدقول بگو نکند دوست ، خطاکار حسابم کرده ست   به خطاکاری خود معترفم ، آه ولی بِعَليٍّ  بِعَليٍّ   بِعَليٍّ   بِعَلی... @marsieha
🌻🌹 عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم آقا نشد که لایق دیدارتان شوم غفلت بساط کرد سر راه طفل دل وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم واصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم چیزی نداشتم که خریدارتان شوم باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم در روز غم ولی نشد عمارتان شوم با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام اذنم بده فدایی و سردارتان شوم ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود مهمان کنار سفره افطارتان شوم @marsieha
ای یادگار مادر مظلومه دخترم دخت بلا کشیده من روح پیکرم اینقدر پیش دیده من دیده تر مکن گریه به روی خونی و فرق پدر مکن اینقدر با دو چشم ترت آتشم مزن با ناله پدر پدرت آتشم مزن لطمه به رخ مزن دگر آه و نوا بس است داغ کبودی رخ زهرا مرا بس است تو پیش از این مصیبت بسیار دیده ای تو ماجرای سینه و مسمار دیده ای فرق شکسته دیده ای و گریه می کنی بر نی سر بریده ببینی چه می کنی قدری به خاطر دل بابا صبور باش فکر سر بریده و خاک تنور باش حالا عزیز کوفه حقیرت نمی کنند عباس تا که هست اسیرت نمی کنند @marsieha
فضاى كوفه غمبار است امشب غم از هرسو پديدار است امشب سحاب غم گرفته روى مه را زمين و آسمان تار است امشب همه ذرّات عالم بى قرارند هراسان چرخ دوّار است امشب همه افلاك در سوز و گدازند شب افشاى اسرار است امشب سرشگ از ديده جبريل جارى بسان درّ شهوار است امشب ملايك در سما سر در گريبان نبى را ديده خونبار است امشب نداى قَدقُتل مى آيد از عرش جهان مبهوت و افگار است امشب چه در سر دارد آيا ابن ملجم كه لرزان عرش دادار است امشب به محراب عبادت شاه مردان قتيل تيغ اشرار است امشب ميان خاك و خون چون مرغ بسمل على سلطان احرار است امشب عدالت را به خاك و خون كشيدند ز خون محراب گلزار است امشب براى بهترين فرزند آدم همه عالم عزادار است امشب ستون خيمه اشراق بشكست رسول حق عزادار است امشب رخ مهتابى فرزند كعبه ز شوق وصل گلنار است امشب بگفتا «فزت ربّ الكعبه» زيرا شب ديدار با يار است امشب به گردون آه فرزندان زهرا جگرسوز و شرربار است امشب ز چشم آسمان گر خون ببارد در اين ماتم سزاوار است امشب @marsieha
🌻🌹 امشب کجا آه ای مسافر.... بار بستی؟ امشب کجا احیا گرفتی.... با که هستی؟ امشب کجا بغض غریبی را شکستی؟ یا بین مایی.... گوشه ای تنها نشستی؟
شهادت مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست ای چاه خون گرفتۀ کوفه علی کجاست؟ ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید امشب شب غریبی و تنهایی شماست دل‌ها تمام، خیمه آتش گرفته‌اند صحرای کوفه شام غریبان کربلاست امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است اما دل شکسته او در خرابه‌هاست سجاده بی‌امام و زمین‌ لاله‌گون ز خون مسجد غریب مانده و محراب، بی‌دعاست باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست تو از برای خلق جهان سوختی علی! اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست ای چاه کوفه اشک علی را چه می‌کنی دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟ باید به گریه گفت: علی حامی بشر باید به خون نوشت: علی کشته خداست 🖋نخل میثم