eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
392 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4k→4.1k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه محرم که فرا می‌رسید پیراهنِ مشکی به تن می‌کرد و چفیه سبز رنگی به گردن می‌انداخت..! عشق و محبت او به اباعبدالله را میشد در چهره‌اش دید..! اما او به شور اکتفا نمی‌کرد به هیاتی می‌رفت که بارِ علمی و معنوی بیشتری داشته‌باشد! کنار دوستانش می‌نشست و سینه زنی که شروع می‌شد عاشقانه سینه می‌زد.. :) برادر 🌱|@martyr_314
باهم‌رفتیم‌قم‌جلوضریح‌بهم‌گفت: احمد‌،آدم‌باید‌زرنگ‌باشه مااز‌تهران‌اومدیم‌زیارت‌باید‌یه‌هدیه‌بگیریم گفتم‌چی‌میخوای؟گفت:شهادت!🌱 🌱|@martyr_314
روح‌مان‌از‌بین‌رفته سرگرم‌بازیچه‌دنیاییم خدایا‌تو‌هوشیارمان‌کن تو‌مرا‌بیدار‌کن!🌱 🌱|@martyr_314
خدایا! دلم تنگ است هم جاهلم،هم غافل نه در جبهه‌ی سخت میجنگم نه در جبهه‌ی نرم کربلای حسین عليه السلام تماشاچی نمیخواهد یا حقی،یا باطل... راستی من کجا هستم؟! خدایا یا مرا از زمین بردار یا دست من زمین‌گیر را بگیر گناه غرق‌مان کرده و غفلت دل‌مان را سیاه کرده! 🌱|@martyr_314
🙃🍃 برای منی که فرمانده‌اش بودم باور کردنی نبود! اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد😍 روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟😁 گفت: نه واقعا!😶 چنین آدمی هست که شهید می شود شهید مراقب چشمش هست☝️🏻 گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی❤️ چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است... سردار اباذری‌ فرمانده شهید 🌱|@martyr_314
در دانشگاه‌ بیش‌ از حد توانش‌ ڪار مےڪرد این‌ را همہ‌ بہ‌ چشم‌ مےدیدند هر مجلسے ڪہ‌ در دانشگاه‌ برگزار میشد او بود ڪہ‌ یڪ‌ گوشہ‌ ڪار را مےگرفت‌ و بہ‌ سرانجام‌ مےرساند حتے شبے ڪہ‌ قرار بود فردای آن آیین میثاق‌ پاسداری برگزار شود هم‌ تا پاسے از شب‌ مشغول‌ ڪار بود ڪار ڪردنش‌ را ڪہ‌ مےدیدم‌ با خودم‌ مے‌گفتم‌ چہ‌ چیزی مےتواند این‌ همہ‌ فعالیت‌ را جبران‌ ڪند؟! خبر شہادتش‌ را ڪہ‌ شنیدم‌ فہمیدم‌ پاداش‌ این‌ سخت‌ ڪوشے مخلصانہ‌ فقط‌ شہادت است بعد از شہادت‌ عباس‌ بود ڪہ‌ فہمیدم‌ هرڪس‌ در دنیا با اخلاص‌ ڪار ڪند پاداشش‌ را خواهد گرفت راوی: حسین‌ جہانشاهے همڪار شہید 🌱|@martyr_314
🙃🍃 عباس گفت: «اگه بخواهیم زندگی موفقی داشته باشیم باید سبک زندگی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) رو سرلوحه زندگی‌مون قرار بدیم باید یه زندگی ساده و دور از تجملات داشته با عشق باید اساس زندگی‌مون باشه»☝️🏻🍃 می‌گفت: «زن و شوهر باید یار و همدم هم باشند تا به کمال برسند»🌱 به ادامه تحصیل تاکید می‌کرد و می‌گفت: «می‌شود در کنار زندگی،تحصیل را هم ادامه داد»📚 خودش را برایم اینگونه معرفی کرد: «انسانی تلاش‌گر،آرمان‌گرا،دست و دل‌باز،اهل محبت،‌پرکار و متعهد به پاسداری از انقلاب اسلامی»😇 همسر 🌱|@martyr_314
🙃🍃 در طول یک ماه و نیمی که از عقدشان گذشته بود اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش می‌آمد برای او گل می‌خرید اواسط فروردین ۱۳۹۵،یک روز به او گفتم: «این گل ها گران است! به فکر زندگی‌تان باشید پول‌ها را باید جای دیگری خرج کنید این گل ها بعد از چند روز خشک می‌شوند...» جواب داد: «ارزشش را دارد که یک لبخند بر چهره همسرم ببینم...» مادر همسر 🌱|@martyr_314
بعدِ‌شهادٺ‌اومدتوۍخوابم‌گفت‌: اگہ‌مےخوایید‌بچه‌هاتوݩ‌مثݪ‌من‌‌بشن‌ بهشوݩ‌تاڪید‌ڪنــید نمازاول‌‌وقٺ‌وزیارٺ‌عاشورا هرشب‌شوݩ‌ترڪ‌نشہ!🕊 🌱|@martyr_314
🙃🍃 به سوریه که اعزام‌ شده‌ بود بعضۍ‌شب‌ها‌ با‌ هم‌ در‌ فضای مجازۍ‌ چت می‌کردیم بیشتر‌ حرفهایمان احوالپرسۍ‌ بود او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم و‌اندڪ‌ آبۍ‌ می‌ریختیم‌ بر‌ آتش دلتنگۍ‌مان... روزهای آخر ماموریتش بود گوشۍ‌ تلفن‌ همراهم‌ را‌ که روشن‌ کردم دیدم‌ عباس‌ برایم‌ کلۍ پیام فرستاده‌ است...! وقتۍ‌ دیده‌ بود‌ که‌ من‌ آنلاین نیستم نوشته بود: آمدم‌ نبودۍ؛‌وعده‌ۍ‌ ما‌ بهشت.. :)💔 همسر 🌱|@martyr_314
روح‌مان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم "الَذِینَ هُمْ فی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ" ما هستیم! مُرده‌ام،تو مرا دوباره حیات ببخش خوابم،تو بیدارم کن خدایا! به حُرمت پای خسته‌ی رقیه(س) به حرمت نگاه خسته‌ی زینب(س) به حرمت چشمان نگران حضرت‌ولیعصر(عج) به ما حرکت بده.. :) 🌱|@martyr_314
همیشہ‌میگفت: برای‌اینکہ‌گره‌محبت‌ما برای‌همیشہ‌محکم‌بشہ بایددرحق‌همدیگہ‌دعاکنیم:)♥ 🌱|@martyr_314