﷽
🌸 بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین 🌸
#شهید_ابراهیم_هادی
راوی_دوست_شهید
❣ قبل از انقلاب با ابراهیم به جایی می رفتیم
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم...
یکباره ابراهیم سرعتش رو کم کرد! ☹️
❣ برگشتم عقب و گفتم : چی شده ، مگه عجله نداشتی؟
همینطور که آروم حرکت می کرد به جلوی من اشاره کرد و گفت : ( یه خورده یواش بریم تا از این آقا جلو نزنیم! )
من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد
یک نفر جلو تر از ما در حال حرکت بود که بخاطر معلولیت پاش رو روی زمین می کشید
و آروم راه می رفت.
❣ ابراهیم گفت : ( اگه ما تند از کنار ش رد بشیم ، دلش می سوزه که نمیتونه مثل ما راه بره، کمی آهسته بریم تا ناراحت نشه.
گفتم ابراهیم جون ما کار داریم این حرفا چیه؟
بیا سریع بریم.
اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم 👌
❣ ابراهیم قبول کرد و از کوچه مجاور راه خودمون رو ادامه دادیم.
ابراهیم قلب رئوف و مهربونی داشت 😍 ... و به ریز ترین مسائل توجه می کرد.
او در حالی که عجله داشت اما راضی نشد حتی دل یک معلول رو برنجونه..!
🍃🌷
#لذت_بندگی
#ارتباط_با_مردم
🌷🍃
🌺|
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
برشی از کتاب #یادت_باشد:
🌷کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: ع روس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
🌷به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با #تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم،
🌷حمید #خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم #نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه #طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه
🌷بعد از خواندن #خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
🌷حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده #دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق #صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر #سلامتی آقای من!
🔺 کتاب سراسر عاشقانه #یادت_باشد رو حتما مطالعه بفرمایید.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
خــودسازیبهسبکشهیدهمت
میگفت بعد از نماز وقتی سرتون رو به سجده میگذارید و بدنتون آروم میشه اونجا با خودتون خلوت کنید.
چون بهترین وقت همون موقعست که چیزی حواستون رو پرت نمیکنه. یه مرور داشته باشید روی همه کارهایی که از صبح تا شب کردید.ببینید کارهاتون برای رضای خدا بوده یا نه.
🌷خیلیها این توصیه حاج ابراهیم را شنیده بودند.عمل کرده و نتیجهاش را هم دیده بودند.
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#یادشهداصلوات ❤🍃
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
نفس اماره
از جبهه با آقا ابراهیم بر میگشتیم. توی راه به من گفت: نفس انسان اگر مهار نشود حتماً انسان را زمین میزند. اینکه میبینی برخی از آدمهای خوب، عاقبت به خیر نمیشوند به خاطر بیتوجهی به خواهشهای نفس است.
باید جلوی نفس را بگیریم. باید تلاش کنیم. باید زحمت بکشیم. بعد به برادر شهیدم اشاره کرد و گفت:
شهید حسین پارساییان رو میشناختم. او نفس خودش رو کشته بود، بعد شهید شد. خوش به حالش.
وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهًٌْ بِالسُّوءِ
إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ.
من خویش را مبرا نمیکنم چون که نفس انسانی پیوسته به گناه فرمان میدهد مگر آن را که پروردگارم رحم کند که پروردگار من آمرزنده و رحیم است. (یوسف/۵۳)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
نفس اماره از جبهه با آقا ابراهیم بر میگشتیم. توی راه به من گفت: نفس انسان اگر مهار نشود حتماً انس
ویژگیهای اهل بهشت
از ویژگیهای مهم آقا ابراهیم «صبر» بود. در برابر ناملایمات و گرفتاریها صبر داشت. زود از کوره در نمیرفت.
مثلاً یکبار برای هدف قرار دادن بالگرد دشمن، با آرپی جی یک هفته بالای ارتفاع مستقر شد! یا وقتی به شناسایی میرفت، با صبر و با دقت، نقشه منطقه دشمن را به خوبی ترسیم میکرد. در مورد اهمیت به نماز و انفاق او هم صدها مثال وجود دارد. این آیه تماماً ویژگیهای شهید هادی است.
وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاهًَْ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَهًْ وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَهًِْ السَّیِّئَهًَْ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ
و کسانی که برای جلب رضای پروردگارشان (در سختیها و انجام وظائف) صبر کردند و نماز را برپا داشتند و از آنچه به آنها روزی کردیم،
در نهان و آشکار انفاق نمودند و با حسنات، گناهان را از میان میبرند.
پایان نیک سرای دیگر، برای آنهاست. (رعد/۲۲)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
ویژگیهای اهل بهشت از ویژگیهای مهم آقا ابراهیم «صبر» بود. در برابر ناملایمات و گرفتاریها صبر داشت.
گفتار صحیح
همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باکمال تعجب دیدیم که آنها در را به روی ما بستند و ما را راه ندادند!
همگی عصبانی شده و فحش و فریاد و... میخواستیم دعوا کنیم. اما ابراهیم در آن شرایط، رفقا را ساکت و آرام کرد و مانع دعوا شد.
بعدها تصویر ابراهیم را به عنوان «شهید پهلوان و با اخلاق» در همان زورخانه نصب کردند. چرا که ابراهیم به این کلام خدای خوبش عمل کرده بود:
وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ
از گفتار باطل و ناحق دوری کنید. (حج/۳۰)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
گفتار صحیح همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باک
گفتار صحیح
همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باکمال تعجب دیدیم که آنها در را به روی ما بستند و ما را راه ندادند!
همگی عصبانی شده و فحش و فریاد و... میخواستیم دعوا کنیم. اما ابراهیم در آن شرایط، رفقا را ساکت و آرام کرد و مانع دعوا شد.
بعدها تصویر ابراهیم را به عنوان «شهید پهلوان و با اخلاق» در همان زورخانه نصب کردند. چرا که ابراهیم به این کلام خدای خوبش عمل کرده بود:
وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ
از گفتار باطل و ناحق دوری کنید. (حج/۳۰)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
گفتار صحیح همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باک
گفتار صحیح
همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باکمال تعجب دیدیم که آنها در را به روی ما بستند و ما را راه ندادند!
همگی عصبانی شده و فحش و فریاد و... میخواستیم دعوا کنیم. اما ابراهیم در آن شرایط، رفقا را ساکت و آرام کرد و مانع دعوا شد.
بعدها تصویر ابراهیم را به عنوان «شهید پهلوان و با اخلاق» در همان زورخانه نصب کردند. چرا که ابراهیم به این کلام خدای خوبش عمل کرده بود:
وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ
از گفتار باطل و ناحق دوری کنید. (حج/۳۰)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
گفتار صحیح همراه ابراهیم و بچههای باشگاه، به یکی از زورخانههای تهران برای ورزش دعوت شدیم. ولی باک
مراقبت ازکلام
سال اول جنگ بود. نشسته بودیم داخل سنگر. چند نفر از برادران ارتشی از کنار ما رد شدند. ابراهیم به یکی از آنها خیره شد و باخنده به ما گفت: سیبیل این گروهبان رو نگاه کن! لباش اصلاً پیدا نیست. چطوری آب میخوره؟ یکدفعه مثل اینکه برق ابراهیم رو گرفته باشه از جا پرید و گفت: این چه حرفی بود که من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید به سمت گروهبان و گفت: برادر وایسا
گروهبان گفت: چیزی شده؟ ابراهیم سلام و احوالپرسی کرد و گفت: منظوری نداشتم، اما ناخودآگاه سیبیل شما رو که دیدم به رفقا گفتم: این بنده خدا چطوری آب میخوره؟ ما رو حلال کن. خیلی شرمنده ام.راستی اگه به خاطر سبیل هات اذیت میشی ما قیچی داریم میخوای کمکت کنم؟
گروهبان خندید و تشکر کرد و گفت: باشه، بهت زحمت میدم.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ ...
ای کسانی که ایمان آوردهاید! (هرگز) گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند... (حجرات/۱۱)
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231
⭕️ده ها هزار اسرائیلی در تظاهرات در تل آویو خواستار توافق مبادله ای و سرنگونی حکومت نتانیاهو شدند.
کانال شهید ابراهیم هادی
https://eitaa.com/martyrs1231