🔻 خسران دنیا و آخرت در اثر ترک دعا برای ظهور
اگر ما برای تعجیل فرج دعا نکنیم یا در دعا کردن جدی نباشیم یا آثار جدیت در ما نباشد
به ضرر دنیای ما هم خواهد بود چه رسد به آخرت. و از شروط استجابت دعا ، توبه از معاصی است.
🌷آیت الله بهجت ره
#بی_عشق پلید مےشوی باورڪڹ
با #عشق سعیدمی شوی باورڪڹ
خــودراڪه #شـبـیه شهدا گردانی
یڪ روز #شهید می شوی باورڪڹ
#شهیدان_رفیق
#محمدرضابیضایی #مرتضۍمسیب_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کنترل ذهنت دست کیه؟
📵 دست موبایلت یا دست خدا؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یواش یواش خرداد به انتها رسید
💗منم از خدا میخوام
🌸غم هاتون
💗غصه هاتون
🌸مشکلات تون
💗گرفتاری هاتون
🌸یواش یواش رو به پایان باشه
💗ان شاءالله
🌸تقدیم به دوستان گلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شیرینی زندگی
🍉همین دقایق کنارهم
🌸بودن است
🍉همین زندگی عاشقانه
🌸همین محبت های
🍉بی ریا
🌸و همین خنده های یهویی
🍉دوست من
🌸بیاییم زندگی را زیبا
🍉زندگی کنیم
🌸 آخرین دوشنبه عصر بهاریتون بخیر
هواشناسی اعلام کرد :
هوای مهدی فاطمه را داشته باشید
خیلی تنهاست...
سلامتیش ⁵ صلوات
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
هواشناسی اعلام کرد : هوای مهدی فاطمه را داشته باشید خیلی تنهاست... سلامتیش ⁵ صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تعریف "مدافع حرم"، از دیدگاه شهید سلیمانی
🏳 بخشی از مستند #قاسم
🔰 سلام فرمانده
سلام از این نسل غیور جامانده!
اما جامانده از کجا؟
نه تنها دهه نودی ها،بلکه هشتادی ها و هفتادی ها و شصتی ها هم جا مانده اند
ما جاماندگان بزرگ تاریخ ایم
اما جامانده از کجا؟
جامانده از بدر،از همرزمی با ملائک
جامانده از احد،از حفاظت شخصیت علی مرتضی که چگونه با جان خود ،جان رسول خدا را حفظ کرد
جامانده از حنین از خندق
جا مانده از جنگیدن در رکاب خاتم انبیاء
جا مانده از خیبر
جا مانده از جمل ،جامانده از صفین از فرمانبرداری مالک، جامانده از نهروان
جامانده از شنیدن صوت عرشی حیدر لا فرار آنجا که میگفت :
اگر كوهها متزلزل شوند، تو پايدار بمان.
دندانها را به هم بفشر و سرت را به عاريت به خداوند بسپار و پايها، چونان ميخ در زمين استوار كن و تا دورترين كرانه هاى ميدان نبرد را زير نظر گير و صحنه هاى وحشت خيز را ناديده بگير و بدان كه پيروزى از آن خداست.
و جامانده از کربلا ،
آه کربلا
مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریدند که در مسلخ عشق راحت تر بریده شود
کجا بودیم وقتی آن ثلاله زهرا در آن غروب تاریخی تک به سی هزار می جنگید!
ما جامانده آیم
جامانده از قیام خمینی
از شکستن حکومت نظامی
از جنگ تن به تن با گارد ویژه در ۲۱ بهمن
از جنگ تن با تانک در کربلای پنج
جامانده از والفجر
جامانده از فتح المبین،
از مرصاد
جامانده از صیاد از چمران از کاوه
جامانده از کربلای چهار آنجا که غواص هایمان در آن سرمای استخوان سوز،انگونه به اروند زندند
جامانده از بیت المقدس
جامانده از فتح خرمشهر
جامانده از شنیدن صدای متوسلیان پشت بی سیم که میگفت:
ما داخل شهریم،ما داخل شهریم
ما جا ماندیم
جامانده از بوسنی از یمن از جنگ ۳۳ روزه از سوریه،جامانده از دفاع از حرم، جامانده از کربلای خانطومان
جامانده از جنگ تاکتیک بیضایی ، جامانده از آموزش صدرزاده
جامانده از سالخورده از همدانی
کجای تاریخ کجای دنیا کسانی را دیده آید که اینگونه از همه چیز جامانده باشند
و جامانده از سربازی
در رکاب سلیمانی
آه سلیمانی
آه حاج قاسم
سلام فرمانده
سلام از این نسل غیور جامانده!
ما از همه چیز جا ماندیم
اما به یک امید زنده ایم
فتح آخر
و الیس صبح بقریب؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل آب زلال باش
🌴💎🌸💎🌴
سالها قبل از جبهه رفتن نادر روزی تمام اعضاء خانواده دور هم جمع بودیم و صحبت میکردیم. ناگهان دیدیم که صدای خودمان را می شنویم. به عقب برگشتیم نادر را دیدیم که کنار ضبط صوت نشسته است و صدایمان را ضبط کرده است.. گفت به صحبتهایتان گوش کنید و ضبط را روشن کرد
وقتی حرفهایمان را شنیدیم همه ناراحت شده بودند که چرا حرفهای بیخودی زده ایم.
نادر با این کار می خواست بگوید از این حرفها نزنید صحبتی بکنید که برای آخرت شما مفید باشد
بعد نادر گفت: تمام حرفهای شما ضبط می شود و در نزد خداوند محفوظ است مراقب اعمال و صحبتهایتان باشید.
#شهید_نادر_رضایی🕊🌹
1_833816508_5908772386701839651.mp3
6.39M
@salambarEbrahimm
اسمتو بردم زیر بارون
بارون گفت حسین💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاددانلود
🎬مرحمت بالازاده رو میشناسید؟!👆
👆نوجوانی که محافظان رئیس جمهور رو دیوونه کرد!!
#سلام_فرمانده
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
بعضی از گناهان باعث کوتاه شدن عمر میشود :
۱.بخل ورزیدن
۲.قطع صله رحم
۳.بی عفتی
۴.شنیدن موسیقی های منتذل
#بیانات_آیت_الله_سید_علی_حسینی_آملی
17284من-تشنه-رو-جرعه-آبم-بده.mp3
2.35M
#نـوای_عاشقی 🎧💔
چهجوریبگمکهاین روزا ...
خیلی کلافه ام حسین💔
نریمانی
•••
🌹#برادرشھید میدونـےیعنـےچۍ؟!
یعنۍ وقتـے گنـٰاه درِ قلبت رو میزنـه،
یاد نگاهش بیوفتـے و در و باز نڪنۍ!
یعنی باور کنی
همونطور که مامانت تورو میبینه رفیق شهیدتم داره تورو میینه...
پس کاری نکنی که بعدا خجالت بکشی و روت نشه نگاهش کنی💔
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش
مشخصات شهید:
نام : محمد
نام خانوادگی: طائی
تاریخ تولد: سال 1333
محل تولد: کرمان
تاریخ شهادت : 13/9/59
محل شهادت: کردستان - مهاباد
منبع: کتاب افطار سرخ
شهید محمد طایی در سال 1333 در کرمان به دنیا آمد. وی پس از اتمام سربازی در 15 مهرماه 1356 راهی کانادا و در کانادا مشغول فراگیری زبان شد.در 22 بهمن 57 وارد ایران شد به کرمان مراجعت نمود. پس از ورود به کرمان وارد سپاه پاسداران گردید و در قسمت روابط عمومی مشغول به کار گردید درتاریخ 13 آذر 1359 در مهاباد به شهادت رسید.
محمد روز قبل هم روزه گرفته و افطار چيزي نخورده بود. سحر هـم غذاي درست و حسابي نبود. به همين دليل دچار ضعف شد. آهسته شهادتين را به زبان آورد و با آرامش به سوي معبودش پر کشيد.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، سالهاي 58 و 59 معمولا نهار را در محل کار مي خورديم. قبل از ظهر، يکي از همکاران نهار را از آشپزخانهي سپاه ميآورد. بعد از اقامهي نماز سفره را پهن مي کرديم. دور سفره مي نشستيم و نهار مي خورديم.
يک روز که طبق معمول سفره را انداختيم، محمد بلند شد. گمان کردم مثل هميشه روزه است. نهار خورديم و مشغول کار شديم. کمي بعد يکي از دوستان با سيني چاي وارد اتاق شد و آن را روي ميز گذاشت. محمد به طرف ميز رفت و استکان چاي را برداشت. با تعجب پرسيدم: « مگر روزه نيستي ؟!» پاسخ داد: « نه، نيستم.» گفتم : « چرا نهار نخوردي؟ » سکوت کرد.
من هم اصرار کردم. وقتي متوجه شد دست بردار نيستم، گفت: « قانوناً نهار سپاه را افرادي مي خورند که از صبح تا بعد از ظهر يکسره کار مي کنند.» گفتم: « تو هم از صبح در محل کار بودي.» گفت: « بله، بودم .ولي امروز مدتي درگير مسائل شخصي و خانوادگي شدم . بنابراين تمام وقت براي سپاه کار نکردم و نمي توانم نهار سپاه را بخورم!
راوی: سيدمحمد واعظي نژاد
***به کارش عشق مي ورزيد. به قدري غرق فعاليت مي شد که گذشت زمان را فراموش مي کرد. يک روز به اتفاق، ازيکي از خيابانهاي شهر کرمان عبور ميکرديم. مأمور شهرداري در حال آبياري گل هاي ميدان بود. به ميدان که رسيديم، ايستاد. با تعجب به گل ها چشم انداخت و گفت: « عجيب است در فصل زمستان گل روئيده !» دهانم باز ماند. خيره نگاهش کردم و گفتم: « زمستان تمام شده. چند روز ديگر عيد مي آيد.» باز هم تعجب کرد و گفت: « واقعا !؟فصل بهار رسيده؟!» به قدري مشغول کار بود که نمي دانست بهار نزديک است.
راوی: محمد تکلو زاده
ضد انقلاب بر تپهي استراتژيک مشرف بر مهاباد مسلط شده بود. تپه اهميـت سـوق الجيشي داشت و بايد آن را پس ميگرفتيم. به اتفاق گروهي از دوستان به طرف تپه رفتيم. محمد مهدي کازروني و محمد طائي همراهمان بودند . کازروني و چند نفر ديگر با آتش مسلسل پوشش ايجاد کردند. من و محمد جلو رفتيم .تعدادي از افراد ضد انقلاب از روي تپه تيراندازي ميکردند.
به محمد گفتم :« شما تير اندازي کنيد تا مشغول شوند. شايد بتوانم پيشروي کنم .» روي زمين نشست و به سوي تپه نشانه رفت. من هم در پناه آتش او جلو رفتم . کمي بعد ناگهان تيري که از تپه شليک شده بود، به صورتم خورد. شدت خون ريزي به قدري زياد بود که قادر به ادامهي عمليات نبودم. با کازروني تماس گرفتم و عقب آمدم . چند لحظه بعد آمبولانس رسيد. سوار شدم .چشمم به محمد افتاد. بيهوش کف آمبولانس خوابيده بود. تير به شکمش خورده بود .
به بيمارستان ارتش مهاباد رفتيم. زخمها را پانسمان کردند. محمد گاهي به هوش مي آمد و دوباره از حال مي رفت. قرارشد به اروميه منتقل شويم . چهار ساعت بعد هلي کوپتر رسيد. من و محمد را به هليکوپتر انتقال دادند. در آن لحظه بيهوش نبود. کيسهي خون را به دستش وصل کردند. چيزي نميگفت. حتي ناله هم نميکرد، ولي از حالت چهرهاش مي توانستم بفهمم که درد ميکشد. هلي کـوپتر به پرواز در آمد.
لحظه به لحظه حال محمد بدتر شد. رنگ صورتش تغيير کرد. نگاهش را به من انداخت و گفت: «ضعف شديدي دارم. کمک کن شهادتين بگويم.» روزه بود. روز قبل هم روزه گرفته و افطار چيزي نخورده بود. سحر هـم غذاي درست و حسابي نبود. به همين دليل دچار ضعف شد. گفتم :« طاقت بياور، چيزي به اروميه نمانده .» آهسته شهادتين را به زبان آورد و با آرامش به سوي معبودش پر کشيد.
راوی: محمد تکلو زاده