⸢🖤| #چله_نشین_حسین⸥ برای رسیدن به خدا و به ۵تن آل عبا برترین افراد عالمین بهترین راه است ولایت و حب حسین «نزدیکترین راه به الله، حسین است» ~روز پانزدهم <🥀>

⸢#حضرت_برادر_گلم|•🌷⸥ میدونستی شهید دهقان.. هیچ چیزش به بچه های مدرسه امام صادق (ع) نمی خورد.ظاهرش حسابی غلط انداز بود. نه مدل موهایش، نه مدل لباس پوشیدنش.به موهایش خیلی حساس بود.و همیشه مرتب نگهشان می‌داشت. مرتب و به مدروز.زنگ آخر هم که میشد توی سرویس بهداشتی،شلوار مدرسه را با شلوار جین عوض می‌کرد! ˹🏴|

تلنگر ::: از حسین(ع) غریبتر مهدی(عج) هست، امام حسین ابوالفضل داشت امام زمان کیو داره؟!🤷🏻‍♂ ::: امام زمان(عج) دلشو خوشه ما کنه؟!!!!ما عباسیم ؟؟!!!🥀 ::: ۱۳معصوم(پیامبر و ائمه) مظلومیتشون باهم ۲۶۰سال طول کشید....امام زمان(عج) به تنهایی 1179 ســــاله که غریبه😔☝️ ::: امام زمان با گناه شیعیانش زجر میکشه و قلبش تیکه تیکه میشه... ::: ایهاالناس یه کاری کنین برای امام زمانتون ،،، آی مردم انقدر گریه کنین برا امام زمان تا قلبشو بدست بیارین🥀 ::: انقدر که سریال ها هنرپیشه ها بازیکنارو دنبال میکنین، پیگیر امام زمانتون هستین...؟؟به اندازه یه ســریال ارزش قائــل هستی برا امام زمانت؟؟؟😞 ::: یعقوب چشماشو داد برای یوسفش که میدونست سالمه شما از حال امام زمانت بی خبری ، چقدر براش گریه کردی؟؟؟ چقد بخاطرش گناهی و ترک کردی؟؟ 💕💙💕💙

آخرش پام اربعین میرسه به کربلا یا نه ... ▪️الهی به امید فرج ▫️اللهم عجل لولیک الفرج

نماز بی ولایت بی نمازی است تعبد نیست، نوعی حقه بازی است #افسادطلبان #وحید_محبی

🌻 امام محمد باقر عليه السلام: 🍀 إنَّ أَوَّلَ مَا يُبْدَأُ بِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ صَدَقَةُ اَلْمَاءِ. 🍀 نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى شود [از ثواب ها]، صدقه آب [به تشنه] است. 📚 بحار الأنوار، ج93، ص173.

🌻 حضرت على عليه السلام: 🍀 مَنْ وَثِقَ بِأَنَّ مَا قَدَّرَ اَللَّهُ لَهُ لَنْ يَفُوتَهُ اِسْتَرَاحَ قَلْبُهُ. 🍀 هركه اطمينان داشته باشد كه آنچه خدا برايش مقدّر كرده است به او مى رسد، دلش آرام گيرد. 📚 غررالحكم، حدیث 8763.

سلام برا آن قیام کننده ای که جهان چشم به راه اوست و عدالتی که زبانزدِ همگان است! 🌱 #امام_زمان

إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ و آرزوهایی که نگفته می شنوی ...

×اطلاعات فردی شهید محمد آقالر فرزند اسماعیل متولد 1348/06/02 محل تولد : آبادان تاریخ شهادت : 1367/04/22 محل شهادت : زبیدات مذهب : شیعه دین : اسلام تحصیلات : دبیرستان درجه : سرباز استان سکونت : اصفهان شهر سکونت : نجف آباد نوع استخدام : سرباز ژاندارمری تاریخ حادثه : 1367/04/22 استان حادثه : خوزستان محل دفن : گلزار شهدای نجف آباد

×زندگینامه در خرداد ماه سال 1348 کودکی دوست داشتنی به نام محمد دیده به جهان گشود او در آبادان متولد شد در خانواده ای با ایمان زندگی می کرد. مادر می گوید ما ساکن اصفهان بودیم محمد با چند نفر رفته بود شناسنامه اش را دست کاری کند تا بتواند به جبهه برود. کلاس نهم را که خواند به سر کار رفت یک سال در پالایشگاه مشغول به کار بود او بسیار زحمت کش بود. محمد با برادرانش بسیار صمیمی بود خیر خواه همدیگر بودند هیچ گاه نمازش ترک نمی شد پسر خوبی بود همه ی همسایه ها از او راضی بودند و از او تعریف می کردند. ایشان هوای جبهه را در سر می پروراند. روزی به دنبالش رفتم تا سراغی از او بگیرم گفتند برای آموزش به پادگان شهرکرد رفته است که بعد از آن به جبهه برود. نامه برایمان می داد اما مدتی بود که جواب نامه هایمان را نداد خیلی نگرانش بودم پسرم مثل فرشته ای بود که در حصار زمین نمی گنجید. روزی همه ی شهدای ویلاشهر را آوردند اما محمد مفقود الاثر شده بود. ایشان در تاریخ 1367/04/22 در منطقه دهلران مفقود گردید.

علت شهادت علت شهادت : نبرد با دشمن بعثی عامل شهادت : درگیری با نیروهای بعثی شرح علت شهادت : شهید مدافع وطن محمد آقالر سرباز ژاندارمری، مورخ 1367/04/22 هنگام دفاع از میهن اسلامی و نبرد با دشمن بعثی در منطقه خوزستان شهید شد و پیکرپاکش جاویدالاثر گردید. سال 1400 پس از تلاش های فراوان گروه های تفحص و نتیجه مثبت تست DNA با شناسایی پیکر شهید آقالر، رئیس اداره ایثارگران ناجا یکشنبه مورخ 1400/7/11 با حضور در منزل شهید مژده تفحص و بازگشت پیکرپاک شهید را به مادر شهید اعلام نمودند و خانواده شهید پس از 33 سال انتظار پیکرپاک شهید را درگلزار شهدای نجف آباد خاکسپاری نمودند.

 زندگینامه شهید تازه تفحص شده ناجا محمد آقالر   مادر می گوید ما ساکن اصفهان بودیم محمد با چند نفر رفته بود شناسنامه اش را دست کاری کند تا بتواند به جبهه برود. کلاس نهم بود. به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا، شهید مدافع وطن «محمد آقالر» فرزند اسماعیل، متولد خرداد ۱۳۴۸ در شهرستان آبادان و ساکن شهر اصفهان بود. زندگینامه در خرداد ماه سال 1348 کودکی دوست داشتنی به نام محمد دیده به جهان گشود او در آبادان متولد شد در خانواده ای با ایمان زندگی می کرد. مادر می گوید ما ساکن اصفهان بودیم محمد با چند نفر رفته بود شناسنامه اش را دست کاری کند تا بتواند به جبهه برود. کلاس نهم را که خواند به سر کار رفت یک سال در پالایشگاه مشغول به کار بود او بسیار زحمت کش بود. محمد با برادرانش بسیار صمیمی بود خیر خواه همدیگر بودند هیچ گاه نمازش ترک نمی شد پسر خوبی بود همه ی همسایه ها از او راضی بودند و از او تعریف می کردند. ایشان هوای جبهه را در سر می پروراند. روزی به دنبالش رفتم تا سراغی از او بگیرم گفتند برای آموزش به پادگان شهرکرد رفته است که بعد از آن به جبهه برود. نامه برایمان می داد اما مدتی بود که جواب نامه هایمان را نداد خیلی نگرانش بودم پسرم مثل فرشته ای بود که در حصار زمین نمی گنجید. روزی همه ی شهدای ویلاشهر را آوردند اما محمد مفقود الاثر شده بود. ایشان در تاریخ 1367/04/22 در منطقه دهلران مفقود گردید.

روایت قاصدان از یک خبر برای مادر؛ پایان ۳۳ سال فراق فرزند شهید به گزارش نجف آباد نگار از فارس همه برای رساندن یک خبر بعد از ۳۳ سال اینجا جمع شده‌‌اند. کسی که پیش‌تر بارها تجربه این نوع اطلاع رسانی‌ها را به خانواده شهدا داشته، پیش‌قدم شده است. مادر شهید محمد آقلر خیره به حرف‌ها توجه می‌کند. خانه شهید شلوغ شده است. اعضای خانواده و بستگان دور تا دور مادر را گرفته‌اند، بعد از سلام و احوالپرسی‌های ابتدایی کم کم همه ساکت دور تا دور اتاق می‌نشینند و منتظر تا چگونه خبر به مادر منتقل خواهد شد. دوربین‌ها روشن می‌شوند. سردار یونس عبدی رئیس امور ایثارگران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به همراه سردار میرحیدری فرمانده انتظامی استان اصفهان در منزل مادر شهید حضور به هم رسانده‌اند تا قاصد خبر پایان فراق مادر و پسر باشند. مادر چادر مشکی که بر سر دارد و روی مبل نشسته است و پسربرادر شهید آقالر نیز در کنار او. مادر می‌گوید: «حضور شما در اینجا داغ ۳۳ ساله مرا تازه کرد؛ محمدم یاری‌گر من بود و علاقه‌مند به همه مکتب راه پیر جماران و همیشه عکس امام خمینی در میان قرآنی در جیبش قرار داشت بود.»

شهید محمد آقالر و پایان ۳۳ سال فراق همین جملات نشانگر عمق خاطراتی است که مادر از فرزند شهیدش در ذهن حک کرده است و بعد از ۳۳ سال هنوز نتوانسته او را فراموش کند. حتی آلزایمر کوچکترین خاطرات هم در ذهن مادر نقش بسته است. سردار عبدی رو به مادر می‌گوید: «در ادامه عملیات تفحص شدا، حالا پیکر مقدس شهید شما هم الحمدلله بعد از ۳۳ سال در تفحص اخیر در منطقه زبیدات شناسایی شده است. همه این دوستان سعی کردند خبری به مادران چشم انتظار برسد تا از رنج‌هایشان کم شود؛ سردار بی‌اختیار هنگام گفتن این جمله به گریه می‌افتد؛ در جای جای خانه مادر شهید همه افراد حاضر آرام آرام اشک می‌ریزند؛ فرقی نمی‌کند که اصلا شهید را می‌شناخته‌اند یا خیر. مادر با شنیدن این جملات با دست بر روی صورتش می‌گذارد و با صدای بلند می‌گوید: « محمدم آمد»؛ دستانش به شدت می‌لرزد. با واکنش مادر همه حضار با صدای بلند گریه می‌کنند. مداح حاضر شروع به مداحی می‌کند:« الهی بارون بگیره….. بچم دوباره جون بگیره…. یه قطره‌ آب براش بیارید» و مادر شروع به شیون می‌کند و می‌گوید:« وای محمدم». مادر خوزستانی است و به سبک خوزستانی‌ها برای پسرش عزاداری می‌کند؛ چند خانم سعی می‌کنند مادر را دلداری دهند. برادر شهید مادر را تسلی می‌دهد و او را در آغوش می‌گیرد و هر در فراق شهیدشان گریه می‌کنند. سردار عبدی در مقابل مادر شهید زانو می‌زند و از او می‌خواهد همه را برای عاقبت به خیری دعا کند؛ مادر نیز با چشمانی گریان از حضور فرماندهان ارشد نیروی انتظامی در خانه‌اش برای سر سلامتی قدردانی می‌کند. بلافاصله تصاویر شهید را در ورودی منزل مادر نصب می‌کنند و حجله شهید را برپا می‌کنند.

| لحظه اعلام خبر بازگشت پیکر شهید «محمد آقالر» به مادرش پس از 33 سال