زندراسلامزنده،سازنده
ورزمندهاست..
بہشرطیڪہلباسرزم
ِاوعفتش باشد...!
#شهیدبهشتی🌱
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『🎞| #استوری』
برادر شهـید یعنے:تو اوج نا اُمیدی
یہ نفر پارتے بین تو و خدا بشہ!😍
وجوری دستت رو بگیره کہ متوجہ نشے :)
#دمی_با_شهید
#یاد_شهدا_با_صلوات
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
•
•
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
『🎞| #استوری』 برادر شهـید یعنے:تو اوج نا اُمیدی یہ نفر پارتے بین تو و خدا بشہ!😍 وجوری دستت رو بگیره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضور #خادم_الشهید و #شهید_مدافع_حرم داوود نریمیسا در یادمان شهدای هویزه و ادای احترام به مقام شهدا
این شهید عزیز در 12 بهمن 1394 در منطقه باشکوی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
به یاد شهدا
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد - چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد
زندگینامه پاسدار شهید سردار مرتضی بصیری
مروری بر زندگی و سرگذشت سردار سرافراز اسلام مهندس پرواز پاسدار شهید سردار مرتضی بصیری
شهید مرتضی بصیری در بهمن ماه 1342 در خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان خوی دیده به جهان گشود . والدین این شهید بزرگوار ، دیندار ، تحصیل کرده ، آگاه به مسائل سیاسی و معتمد محل بودند که همین امر باعث تعالی اخلاقی ، دینی و معرفتی این شهید سر افراز گردید .شهید بصیری از همان اوایل کودکی ، ضمن تحصیل ، مسائل مذهبی و اعتقادی را در الویت امور زندگی خود قرار داده و اکثر اوقات خود را در مسجد محل و هیئت های مذهبی منجمله هیئت قائم حسینی ( مسجد حاج میرزا یحیی ) حاضر و با عشق و علاقه خاصی ارادت خود را به اهل بیت عصنت و طهارت و سید و سالار شهیدان ابراز می نمود .
نوجوانی شهید بزرگوار مصادف با آغاز انقلاب بزرگ اسلامی ملت ایران بود که حضور یکپارچه مرحوم در بطن مسائل انقلاب ، از تظاهرات خیابانی ، درگیری با ضد انقلابیون ، پاسداریهای شبهای قبل و بعد از پیروزی نشان از بلوغ فکری و سیاسی ایشان داشت . حضور فعال آن شهید در کنار هم قطاران و همرزمان در پایگاه شهید صمصامی (مسجد حاج میرزا یحیی ) و با شروع جنگ تحمیلی به عنوان یک بسیجی جان بر کف و رزکنده و مخلص در جبهه ها و شرکت در عملیات مختلف و ایثار و از خود گذشتگی های آن فقید سعید نشانگر عشق و علاقه وافر او به رهبر ، انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود .حضور مداوم او در جبهه های جنگ و سنگر تحصیل و پایگاه بسیج تا اواسط سال 1365 به طول کشید و از همان سال به نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پیوست و پس از طی وفقیت آمیز دوره های آموزشی لازم در داخل و خارج از کشور اعم از آلمان و فرانسه و اکراین و .... به عنوان مهندس پرواز مشغول به انجام وظیفه گردید و در همین راستا تلاش مستمر و خستگی ناپذیر ، او را به درجه ای رسانید که به عنوان استاد پرواز ادامه خدمت داد . در کنار خدمت مقدس پاسداری به دلیل علاقه روز افزون او به تعلیم و تربیت نونهالان و جوانان غیور ایران اسلامی در آموزش و پرورش استان تهران به عنوان مربی پرورشی و تربیتی به تربیت نوجوانان همت گماشت . در رابطه با خصوصیات اخلاقی آن شهید بزرگوار موارد ذیل به صورت خلاصه قابل ذکر می باشد :
 سکوت توأم با تدبر و تفکر از بارزترین صفات اخلاقی ایشان محسوب میشد . با وجود کسب رتبه های برتر علمی تخصصی و هنری که همگان را به حیرت وا میداشت همواره مهر سکوت بر لب زده بود و از طرح و ابراز موفقیت های بیشماری که نائل آمده بود حدالامکان خود داری مینمود .
 تلاش و پیگیریهای مجدانه در خصوص تمام امور محوله توأم با تلاش و اخلاص از دیگر صفات بارز اخلاقی آن شهید بزرگوار بود و در همین راستا به مدارج عالی هنری در زمینه های نقاشی ،طرحی و سیاه قلم . تذهیب دست یافت و بارها به طرق مختلف توسط مسئولین مورد تقدیر قرار گرفت و قابل تأمل اینکه همواره این تجارب و اندوخته ها را در خدمت انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی و آموزش نو نهالان قرار داده بود
 عشق و علاقه بی حد به تربیت نوباوگان و نوجوانان ذره ذره وجود او را فرا گرفته بود و از دغدغه های قلبی ایشان تربیت نسل بعدی انقلاب ، حفظ آثار ارزشمند نظام اسلامی و جنگ تحمیلی و انتقال این ارزشها به نسلهای آتی بود و همین امر سبب شد ایشان در مبحث علوم تربیتی از نزدیک وارد شده و سالهای متمادی در کنار امور نظامی و تخصصی با شور و شوق وصف ناپذیر به تربیت نسل جوان همت گماشت و بیش از یک دهه با آموزش و پرورش استان تهران همکاری نموده و افتخارات تربیتی فوق العاده ای برای سالهای آتی و نسل جوان به ودیعه گذارد .
نوآوری ، خلاقیت و قابلیت ابداع از دیگر خصیصه های آن شهید چه در امور تخصصی و چه در امور زندگی و چه در سایر امور بود. طبیعت زندگی آنست که افراد خلاق همواره از افراد گمنام زبده برگزیده میشوند .
 مقبولیت عام و عمومی ، بارزترین صفت شهید بصیری بود . بطور کل سجایای اخلاقی عامه پسند آن شهید نزد بزرگ و کوچک از مقبولیت لازم برخوردار بوده ، چه در زمان حیات و چه پس از شهادت . حضور یکپارچه و عموم مردم حتی دانش آموزان و دانشجویان پرواز چندین سال قبل وی در شهرهای اصفهان و کاشان و ... در مراسم های یادبود آن مرحوم شاهد بر این ادعاست .
حضور شهید سر افراز در پایگاه شهید صمصامی در اوایل انقلاب و شروع جنگ تحمیلی منجر به ایجاد روابط عاطفی شدید با سایر شهدای بزرگوار این پایگاه گردیده بود . گذشته از خلقیات و سکنات عامه پسند ، این روابط وابستگی شدید ایشان را به نظام و انقلاب مستحکمتر می نمود . این شهید والا مقام خود را مدیون به خون شهدای انقلاب مید
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
به یاد شهدا چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد - چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد زندگینامه
داشتن سعه صدر ویژگی خاص برگزیدگان باریتعالی می باشد . همگان اذعان داشتند که آن شهید از متانت ، وقار و صبوری خاص در تمام امور برخوردار بود . با گفتار و کردار و رفتار صادقانه و توأم با اخلاص همگان را به خود جلب مینمود با حوصله و صبوری هر چه تمام تر و با نشاط و شادابی با کودکان به گفتگو می نشست و آنان را در مسائل مختلف راهنمایی می کرد و با بزرگان نیز در قالب مسائل اجرایی و عملی همگام و شاید پیشگام می شد .
علاقه ایشان به کار تخصصی شان زبانزد تمامی همکاران و دوستان ایشان بود . هرگز شکوه ، گلایه و شکایتی از ایشان در خصوص وظایف محوله و سختی کار بر زبانشان جاری نشد . هر چند کار ایشان در واحد مهندسی پرواز منحصر به زمان و مکان خاصی نبود لیکن ایشان به صورت تمام وقت ، خود را وقف خدمت به نظام اسلامی ایران نموده بودند و همیشه وظیفه و کار را به دلیل اهمیت موضوع به خانواده ترجیح میدادند .
تلاش می نمودند در حق انتخاب اختیار داشته باشند . در تمام مراحل زندگی اعم از تحصیل ، تخصص ها و مهاجرتها و تمام وظایف محوله با شناخت و اختیار کامل قبول مسئولیت می نمودند و همین امر منجر به انجام بهینه و مطلوب وظایف می گردید . بدیهی است عشق و علاقه در کنار انتخاب شایسته ، موفقیت های چشمگیر را برای ایشان به ارمغان آورد که هرگز فراموش نمی شود .
جاذبه مرتضی
جاذبه مرتضی طوری بود که هر کس او را میدید، در همان برخورد اول شیفته او میشد و من در همان اولین دیدار بلافاصله همکاری او را قبول کردم و واقعاً به او اعتماد داشتیم. یادم هست وقتی قرار شد بچهها را به این اردو ببریم، خود مرتضی برای اینکه خیال من راحت شود مسیر را یک بار طی کرد و شبانه از دارآباد تا امامزاده داوود را از کوه بالا رفت.
یک بار هم که به شمال رفتیم، قبل از این که بچهها وارد آب شوند خودش تا صد متر آنطرفتر را شنا کرد تا کاملاً مطمئن شود که هیچ خطری بچهها را تهدید نمیکند. ارادهای داشت که به هر چه میخواست میرسید و تا به آن نمیرسید، دست از کار نمیکشید
دست نوشته شهید :
زندگی روزمره ما همچون دفتریست که هر بامداد یکی از برگهای آن بیدار شده و شامگاه میمیرد ولی با مرگ هر کدام هزاران خاطره بر رویشان نقش میبندد، امید این است که این اشکال همیشه و در همه حال خجسته و شادیبخش باشند و هیچگاه غم، آسمان دلتان را تاریک ننماید و با آرزوی این که هر روزتان سرشار از اتفاقات شیرین و ارزشمند و نیز اخبار مفید و نویدبخش باشد، از خداوند باریتعالی خواهانم هر روزتان را از خوشی آکنده و از گناه دور دارد. تجربهتان را افزوده و تحمل شما را در مقابل گرفتاریها و مرارتهای زندگی بردبار گرداند.
یقین دارم سختی و مشقت و گرفتاریهای زندگی فقط در کمین نشستهاند و آنها خلق شدهاند تا انسانها را بیازمایند، که این از لزومات و تنوعات تلخ و شیرین زمانه است؛ پس با تبسّم و خوشبینی به زندگی بنگرید و هرگز از یاد خدا غافل نمانید. اگر حوادث یا اتفاقی بر وفق مرادتان نشد، قامت همیشه امیدوار باشید و به یاد داشته باشید «نمیتوانم» در قاموس ما جای ندارد.
نامه شهید:
سلام خدمت مادرم که دوستش دارم. سلامی به عظمت دلها، مادر عزیزم ان شا الله حالتان خوب است و ما را با دعاهایتان یاد کنید...
مادرجان، مادری که تمام عمر عشقت، محبتت و جانفشانیت را به دل خریده بودم، دلم میخواهد بدانی که این چند روز را در چه فکری سر میکنم. انتظار، آدمی را به یاد خاطرات و گذشتههای تلخ و شیرین میاندازد. دیروز در این اندیشه بودم که چقدر از عمرم را برای دیگرانی صرف کردم که زندگی را شناخته و نشناخته سیر کردند و اینک جز غباری از خاطراتشان که بر صحیفه دلمان نشسته است دیگر پیوندی نیست تا دلهای وارسته را به هم مقید سازد.
مادرجان شما یقین والاتر از آنی بودید که فرزندتان را درک نکیند و میدانم که درک کردید مرا و زندگی را برایم به گونهای شناساندید و این را از صفای قلبتان، نگاههای محبتآمیزتان و صبرتان دانستم. وقتی شناختم زندگی را و اینکه چگونه نهال محبت و صمیمیت را در قلبهایمان بکاریم و احساس کردم که زندگی من در وجود شما خلاصه میشود و مهرورزی را در شما دیدم...
معلم گرامیم در این عمری که صرف کردم آموختهها را آزمودم و با کولهباری از محنت و درد در این گوی تلاش برای زندگی گفتهها را به دلم حک کردم و تجربهها را افزودم. آدم مقید است که برای کمال خود بکوشد و تا نیفتاده است قامت خود خم نکند و چقدر خوشحالم که تجدید خاطرهی سیمایتان، حرفهایتان و درسهایتان این ایستادگی را استوار میکند.
بسیج دانشآموزی محیطی بود که علاقهام را شدت
بخشید به این که نگاهبان مغزهای نورس نوجوانان و فرزندانی باشم که اساس مملکتی را بنیان مینهادند. مادرم، زندگی سراسر علاقههاست و چون آتشگهی پابرجاست و این علاقه اگر در خدمت همنوعان خلاصه گردد، شیفتگی الهی میآورد که ما کردیم و خود، یقین میدانی که چقدر روی آنان جانفشانیها کردم. من عاشق خدمت بودم خدمت به کودکان، خدمت به نوجوانان و آنانی که صفای باطنشان روشنیبخش جانهاست و خواهد بود و این خدمت سوزاند وجودمان را و افروخت شعلهی غمگساریمان را و این که به حال محرومیتشان؛ به حال ناآگاهیشان غمها را به جان بخریم.
التماس دعا دارم
فدایتان، م- بصیری
13/6/1365
🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا
در استان کویری خراسان جنوبی، آسمان دل مردم این سرزمین به ویژه اهالی بیرجند ابری بود، مردم از کوچه پس کوچههای شهر خود را رسانده بودند تا مرتضای شهید را به خانه ابدیش بدرقه کنند و اشکهای طاهای سه ساله که دل حاضران را آب کرده بود و بوسه های مادری دلسوخته که بدرقه راه اولین شهید مدافع حرم شد.
کوچهها و خیابان های اطراف مصلای بیرجند پر از جمعیت مردمی بود که عزادار و گریان به خاطر از دست دادن یکی از جوانان رشید اسلام بودند و بر سر و سینه زنان، آقا مرتضای عزیز را بدرقه کردند.
نگاه به پیکر پاک شهید که میاندازی، انگار در خوابی عمیق فرو رفته است. بر لبهایش تبسم است گویا در آخرین لحظات عمرش شخصی به ملاقات با او آمده است.
خوشا به حالت مرتضی، تو رفتی تا با رفتنت ثابت کنی هنوز جوانان دهه 60 در جبهههای حق علیه باطل حضور دارند، هنوز جوانان دهه 60 بر خلاف نظریه برخی از افراد، مانند خورشید میدرخشند و تو رفتی تا ثابت کنی برای دفاع از حریم حرم، از هر کجای کشور که باشی، از استانی محروم هم که باشی می توانی و حاضری عمه سادات را یاری کنی.
عکس هایت را که نظاره میکردم تصویری از شهید حججی دیدم، گویا در زمان آموزشی با شهید حججی هم دوره بودی، در تصویر هر دو لبخند بر لب داشتید. به این فکر فرو رفتم که بعد از رفتن شهید محسن حججی چه روزهای سختی برتو گذشته، چه لحظات سختی را از غم دوری دوستت تحمل کردی، و امروز که به او رسیدی، غرق شادی هستی ...
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
عجب شبی در خاک آرام گرفتی، شبی که مصادف با شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) بود. مرتضای شهید! تنها درخواستمان از تو این است به یاد ما باشی، برای حال دلمان دعا کن، این روزها که آلودگی های زندگی و شهر زیاد شده است، دعا کن بارِ گناهمان سبک شود.
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
بگذشت در فراق تو شبهای بی شمار هرشب به این امید که فردا ببینمت
و به راستی زبان حال همسر شهید مدافع حرم، که برای آخرین لحظه دیدار با همسرش بوده، اینگونه بوده است:
« قرار زندگی ام! با خودم که فکر میکنم می بینم تنها در همین 5 سال و نیم چقدر وابسته تو شده ام، امروز و دیشب دلم بی قرارتر از قبل است، تو اینک در مقابلم هستی، اما چرا سکوت کرده ای و آرام چشمهایت را بستهای. اگر طاها بزرگ شود و به مدرسه برود، بچههای دیگر پیش او از پدرانشان تعریف کنند، جواب پسرت را چگونه پاسخ دهم؟ مرتضای شهیدم کاش همه بدانند این آرامش و امنیت را مدیون حس غیرت و دین خواهی تو و یاران سفرکرده ات هستیم...کاش برخی ها که با دیده ....نگاه می کنند بدانند تو هم عاشق زن و زندگی بودی، اما بین ماندن و رفتن، رفتن را انتخاب کردی. و شاید دیشب که پیکرت برای آخرین بار در خانه بود تنها دیدار و حضور نماینده حضرت آقا در خانه و سخنان ایشان، من، طاها و پدر و مادرت را آرام کرد. »
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
همه شهر متأثر هستند
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار از خانواده نخستین شهید مدافع حرم در خراسان جنوبی اظهار داشت: شهادت توفیقی است که نصیب این خانواده شده و خانواده شهید تنها نبوده و همه شهر نسبت به این مسئله متأثر هستند.
حجت الاسلام والمسلمین عبادی با اشاره به اینکه شهدا سربازان امام زمان(عج) هستند و به مقابله با ستیز میروند، گفت: از شهدا انتظار شفاعت داریم که شافع ما باشند.
خانواده با توفیق خراسان جنوبی
وی خطاب به خانواده شهید مرتضی بصیریپور افزود: خانواده با توفیقی بودید که نخستین شهید حرم در استان به نام خانواده شما ثبت شد.
حجت الاسلام والمسلمین عبادی خاطرنشان کرد: نتیجه این توفیقات مقدماتی دارد که این شایستگی برای این شهیدان ثبت میشود و این یک اتفاق نیست بلکه یک فرمول است.
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
بعد از سه بار ثبت نام توفیق پیدا کرد
پدر شهید مرتضی بصیریپور نیز گفت: پسرم با عشق و علاقه وارد سپاه شد و علاقه زیادی برای رفتن به سوریه و مقابله با استکبار داشت که بعد از سه بار ثبتنام توفیق حضور یافت.
وی با اشاره به اینکه مرتضی بسیار ولایی بود و هر زمانی که کسی نسبت به مقام ولایت موضعگیری منفی میکرد، سریع موضع گرفته و دفاع می نمود.
#معرفی_شهید
#شهید_مرتضی_بصیری_پور
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
در استان کویری خراسان جنوبی، آسمان دل مردم این سرزمین به ویژه اهالی بیرجند ابری بود، مردم از کوچه پس
نمود، تصریح کرد: فرزند شهیدم همه را سفارش به حرکت در خط رهبری میکرد و میگفت هر چه مقام معظم رهبری بگویند باید اجرا شود.
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
از نگرانیهای رهبری ناراحت بود
پدر شهید مرتضی بصیریپور ادامه داد: مرتضی تمام سخنرانیهای رهبری را گوش میکرد و در برخی از جملهها که مقام معظم رهبری اظهار نگرانی میکردند ناراحت میشد و همه را توصیه مینمود که هیچگاه از خط ولایت منحرف نشوید.
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
امروز دلم بیشتر هوایت کرده
اما اگر طاها قدری بزرگ تر بود که بیشتر میتوانست تو را درک کند، قطعا امروز در مراسم تشییعت این سخنان را واگویه میکرد، پدر امروز دلم بیشتر هوایت کرده، بگذار برای ناآرامی هایم چند بار بگویم، بابا، بابا، بابا
وقتی می گویم بابا !.... قوت قلب می گیرم. وقتی می گویم بابا !..... انگار همه را دارم بابای مهربانم، امروز طاهایت بیشتر از همیشه دلش برایت تنگ شده است.
باباي خوبم حال و هوای خانه بد جور بوی تو را گرفته، باباي خوبم دیشب که تو آمدی انگار همه چیز را داشتم. وقتی می گویم بابا !...... انگار همه را دارم، باباي مهربانم طاهایت بی تاب است.
باباي شهيدم، ای کاش هیچ وقت از خانه نروی، من و مادر بی تو، تنهایی برایمان سخت است، تو با اسلحه رفتی ایستادی تا آخر، ایستادی تا آجر از آجر حرم عمه سادات تکان نخورد، من و مادرم می ایستیم چادر را محکمتر می گیریم و قلم عِلم بر انگشتانم می فشارم تا با معرفت از کشور و اسلام دفاع کنم .
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
نجوای مادر با فرزند شهید
مادر، در حالی که فرزند شهید و رعنایش را در تابوت میبیند، آخرین بوسه را بر لب های فرزند شهیدش میزند، و زیر لب با زینب کبری(س) زمزمه می کند و آخرین خداحافظی را با مرتضای شهیدش میکند.
لحظات آخر وداع سخت ترین لحظات برای مادر است. فرزندم تو را به حضرت زهرا(س) تو را به خانم زینب کبری(س) میسپارم مادر... برای من دوریت سخت است، مادر بی تو من چه کنم؟ دیگر کی انتظار بکشم از در بیایی و من قد رعنایت را نظاره کنم..
بانوان هر کدام زیر لب نوحه علی اکبرم حسین سر داده و او را یاد می کردند ، و من به یاد چاووشی « هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله » می افتادم، انگار بوی غربت شام به مشام میرسید...
شهید مرتضی بصیری پور اولین شهید مدافع حرم از استان خراسان جنوبی
حال و هوای مجلس وداع
درحالی که طاهای سه ساله نزدیک تابوت پدر نشسته و به عکس پدر نظاره می کند و مداح نوحه سرایی میکند، پرچم بارگاه حضرت زینب(س) وارد مجلس میشود، عجیب حال و هوایی در بین جمعیت حاضر به پا شده، هرکس در دل بغضی دارد، وقتی به همسر شهید نگاه می کنم، در چهره اش صبر میبینم، او امروز همسر اولین شهید مدافع حرم در استان است و از امروز باید برای فرزند سه ساله خود هم پدر و هم مادر باشد، او از امروز باید در نبود همسر، زینب وار صبر پیشه کند، همان طور که با مرتضایش وعده کرده بود، که مانع رفتنش به سوریه نشود و صبر را پیشه می کند.
مرتضای شهید امروز درحالی که تو را در خانه ابدیت میبرند، فرزند سه ساله ات دوست دارد در کنارت باشد، تا سر بر زانوانت بگذارد، شاید آن روز « بابا آب داد » برایش هیچ معنایی نداشته باشد و شاید همه فرزندان شهدا سخت ترین روز زندگیشان همان روزی بود که بابا را مشق کردند.
شهید عزیز مرتضی بصیری پور ، روز چهارشنبه 22/1/1397 بر دوش امت حزب الله در شهرستان بیرجند تشییع و در قطعه 2 مزار شهدا به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی- لبیک یا زینب
🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا