eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.8هزار عکس
17.7هزار ویدیو
351 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی دست جوانان را در دست امام‌ حسین علیه السلام قرار دهید ، مشکل آنها حل می شود و امام با مهربانی به آنها نگاه می کند شهید‌ ابراهیم هادی🕊🌹
••• 🌹 لباس پدرش را پوشید تا بوی پدر را حس کند انقدر غرق در ارامش شد که خوابش،برد...🌹 چه فرزندهایی که یتیم شده اند تا ما در ارامش باشیم...🌹 ما در ارامش هستیم و...🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید «فرزاد نامی» از شهدای مدافع سلامت متولد 30 تیرماه 1356، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد در رشته «کار درمانی جسمانی» در بیمارستان امام رضا (ع) مشغول خدمت و طبابت بود که در لباس مقدس سفید خدمت در جبهه سلامت، روز 12 مرداد 1399 به آرزویش رسید و در راه حفظ سلامتی مردم شهید شد.
کمی از فرزاد و خاطرات دوران کودکیش برایمان بگویید؟ نامی: از خاطرات فرزاد بخواهم بگویم از دوران کودکی اهل دروغ گفتن نبود و من هیچ وقت از او دروغ نشنیدم. قبل از سن بلوغ شروع کرد به نماز خواندن و روزه گرفتن؛ این عملش ترک نشد. به خاطر دارم در سال اول ابتدایی بود که یک روز پیش من آمد و گفت: «مادر! من می‌خواهم اسمم را عوض کنم.» پرسیدم: «چه اسمی را برای خودت دوس داری بگذاری؟» گفت: «بلال!» با تعجب پرسیدم: «چرا بلال؟» گفت: «دوست دارم ماندگار باشم.» اجازه تغییر نام را به او ندادیم و دلیلش را هم برایش توضیح دادم که: «پدرت نام فرزاد را دوست داشت و برایت انتخاب کرده است.» او به خاطر ما نام خودش را پذیرفت، ولی همیشه دوست داشت نام بلال را برای اسم خودش داشته باشد. از کودکی مهربان و دلرحم بود. عاطفه خاصی داشت. به یاد دارم اگر بصورت اتفاقی داخل اتاقی حشره یا مورچه ای پیدا می شد و من  از او حشره کش را می خواستم که برایم بیاورد؛ خودش می آمد و با دستمالی حشره را بر می داشت، و آن را در حیاط رها می کرد. به ما هم گوشزد می کرد به این موجودات آسیبی نرسانیم چون آنها هم حق زندگی دارند. خاطرات کودکی فرزاد مدام در جلوی چشمانم مرور می شود.
دوست داشتید که فرزاد در چه حرفه فعالیت کند؟ نامی: آرزویم این بود که فرزندم پزشک بشود. خود فرزاد هم  به پزشکی علاقه زیادی داشت. زمانیکه پدرش در بستر بیماری افتاده بود پسرم خیلی مصمم شد در کارش که خدمت به بیماران بود پیشرفت کند تا بیشتر به مردمی که به کمک کادر درمان نیاز دارند مفید واقع شود. فرزاد خانواده دوست بود و عاشقانه به خانواده‌اش خدمت می کرد. او سرشار از روحیه‌ی فدارکاری بود.