eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره شهید مهدی زین‌الدین شهید مهدی زین‌الدین یکی از فرماندهان و نامداران دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به شمار می‌رود که با برخورداری از بینش عمیق سیاسی در خنثی کردن حرکت‌های انحرافی و ضدانقلابی گروهک‌های تروریستی نقش به سزایی داشت و در دوران دفاع مقدس با فرماندهی لشکر ۱۷ علی بن‌ابی طالب رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گروهک‌های تروریستی فضایی ناآرام در مناطق غربی کشور ایجاد کردند. آن‌ها می خواستند از شرایط بحران زده کشور که از یک طرف درگیر مشکلات ایجاد شده از طرف منافقین بود و از طرفی با جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم می‌کرد، استفاده کنند و در مناطقی مانند کردستان اعلام خودمختاری کنند. بدین ترتیب سپاه پاسداران که با هدف حراست از انقلاب و دستاوردهای آن تشکیل شده بود با اعزام نیروهای رزمنده و فرماندهان بلندپایه به این مناطق سعی در پاکسازی غرب کشور از وجود این گروهک‌ها داشت؛ حال آنکه هیچ کدام از مسیرهای تردد شهرهای غربی امنیت نداشت و هر لحظه ممکن بود یکی از گروهک ها در آن کمین زده باشند. مهدی زین‌الدین از جمله فرماندهانی بود که همراه برادرش برای شرکت در جلسه‌ای در پیرانشهر در حال تردد در جاده بانه-پیرانشهر به کمین ضد انقلاب خورده و توسط گروهک‌های تروریستی به شهادت رسید. مهدی زین الدین در۲۴ اسفند ۱۳۳۸ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی به دلیل استعداد بی‌نظیری که داشت، پایه‌های تحصیلی دوره ابتدایی را به صورت متفرقه می‌خواند و با نمره خوبی قبول می شد. هوش وی در حدی بود که او توانست در دوران کودکی خود، قرآن را بدون معلم بیاموزد. زمان نوجوانی وی مصادف با آغاز دوران تبعید آیت الله مدنی به خرم آباد بود، وی در آنجا از محضر این معلم اخلاق بهره مند شد و در این دوران به انجام کارهای سیاسی گرایش یافت و راه رسم مبارزه با رژیم ستم شاهی را آموخت. این نابغه جوان بعد از اخذ دیپلم، توانست رتبه چهار کنکور تجربی را به دست بیاورد و در رشته پزشکی شیراز قبول شود اما وی از ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدرش مشغول به کار شد، او درباره علت انصراف از دانشگاه گفته بود: مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می خواهد، سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند. بعد از مدتی دعوتنامه‌ای از پاریس برای ادامه تحصیل، برای وی فرستاده شد، بنابراین شهید زین الدین به دنبال اعتصاب عمومی مردم و تعطیلی مغازه ها، مغازه پدرش را تعطیل کرد و تصمیم گرفت با دانشگاه‌های فرانسه مکاتبه کند. اما وی وقتی نظر امام خمینی (ره) را در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج جویا شد که امام به جوانان ایرانی توصیه کرد، به ایران برگردید، زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل انصراف داد. شروع فعالیت‌های سیاسی با اوج گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی شهید زین الدین به همراه خانواده خود در آبان ۱۳۵۷خورشیدی به قم آمد تا فصل جدیدی از مبارزات سیاسی خود را در کانون انقلاب اسلامی شروع کند. در حقیقت وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو نخستین افرادی بود که جذب نهاد جهادسازندگی شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، برای انجام وظیفه شرعی و اجتماعی خود و حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب به این نهاد پیوست و بعد از مدت کوتاهی وقتی لیاقت و شایستگی خود را در بخش‌های مختلف سپاه نشان داد به عنوان مسوول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب شد و در این مسوولیت حساس انجام وظیفه کرد. این سردار سرافراز اسلام بعد از اینکه در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران خوش درخشید، مسوولیت‌های حساس و کلیدی را به او واگذار کردند و بدین ترتیب، زین‌الدین به عنوان مسوول شناسایی یگان‌ها انتخاب شد و پس از آن به عنوان مسوول اطلاعات عملیات سپاه دزفول به ایفای نقش پرداخت و سپس مسوول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد شد. بنابراین شهید زین الدین در اوج جوانی و با وجود تجربه کم در عرصه مدیریت و جنگ، تبدیل به یکی از شاخص‌ترین فرماندهان آن سال‌ها شد. او در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر، مسوولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را پذیرفت و در عملیات رمضان به سرپرستی تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) قم و سرانجام به فرماندهی لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) قم منصوب شد. حاجی عبد الرزاق شیخ زین الدین پدر مهدی زین الدین در خصوص بارزترین و برترین ویژگی پسرش می‌گوید: در چند ساله‌ جنگ که بنده با شهید زین الدین برخورد داشتم، هیچ گاه ندیدم، نیرویی را طرد کند. جاذبه عجیبی داشت و در ساختن افراد، استعدادی خارق العاده. اگر می‌دید شخصی در مسوولیت خودش
از لحاظ مدیریت ضعیف است، طردش نمی‌کرد؛ او را از آن مسوولیت بر می‌داشت، می‌آورد پیش خودش در فرماندهی. آن وقت هر جا می‌رفت، او را هم با خودش می‌برد و به این شکل روحیه مسوولیت پذیری و حسن انجام وظیفه را عملاً به او می‌آموخت و بعد دوباره از او در جایی دیگر استفاده می‌کرد. با همین روحیه‌ کریمانه بود که به هر دلی راهی می‌گشود. درخشش در جنگ تحمیلی این سردار سرافراز اسلام خیلی دقیق یگان های رزمی را شناسایی می کرد و رزمندگان اسلام را هدایت می کرد و توانست ضربات کوبنده ای را به پیکر نظامیان بعثی وارد کند. بخشی از موفقیت هایی را که رزمندگان در عملیات فتح المبین به دست آوردند به دلیل تلاش های وی و همکارانش در زمان مسوولیت اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود. او در عملیات بیت المقدس هم نقش زیادی داشت و در این عملیات مسوول اطلاعات - عملیات قرارگاه نصر بود. مهدی زین الدین در این مدت موفق شد تا درایت و کاردانی خود را ثابت کند و به خاطر شجاعت و استعداد رزمی در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علی‌ابن‌ابیطالب انتخاب شود. تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) در عملیات رمضان جزو یگان‌های مانوری و خط ‌شکن بود و توانست با فرماندهی و هدایت شهید زین الدین به لشکر تبدیل شود. این لشکر در بیشتر عملیات های جنگ از جمله عملیات محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۳ و والفجر۴ نقش تعیین کننده ای را به عهده داشت و به عنوان یکی از یگان های موفق در صحنه های نبرد می درخشید. سردار رحیم صفوی محترم فرماندهی وقت کل سپاه درباره او می‌گوید: شهید مهدی زین‌الدین فرماندهی بود که هم از علم جنگی و هم از علم اخلاق اسلامی برخوردار بود. در میدان اسلام و اخلاق، توانا و در عرصه‌های جنگ شجاع، رشید، مقاوم و پرصلابت بود. بعد از عملیات های والفجر زمزمه آزادسازی جزایر مجنون برخاست. شهید زین الدین به عنوان طراح و برنامه ریز اصلی عملیات وارد عمل شد. نبرد خیبر آغاز شد و وی پیروز از جزایر مجنون بیرون آمد و دشمن مایوس و ناتوان از فرمانده جوان ۲۳ ساله ای که باعث شکستش شده بود با عنوان «خیبرشکن» نام می برد. سردار محسن رضایی از فرماندهان و همرزمان این شهید درباره ایثار و فداکاری وی می‌گوید: اولین ویژگی مهدی ایثار و فداکاری او بود. سال‌ها در جبهه بود و عملیات‌های فراوانی را قبول کرده بود. خودش در خط مقدم نبرد شرکت کرده و هیچ وقت برادرانش را تنها نمی‌گذاشت و به همراه برادران بسیجی و رزمنده‌اش در مشکلات و پیروزی‌های جنگ شریک و سهیم بود. معرفی منابع زین الدین به روایت همسر شهید، یکی از آثاری است که اطلاعات بسیاری خوبی از این شهید والامقام به مخاطب می دهد. این کتاب به وسیله بابک واعظی نوشته شده و در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است. یکی دیگر از آثار مهم در خصوص زندگی نامه این شهید سرافراز اسلام خاطرات سردار شهید مهدی زین الدین به نام آقا مهدی است، این کتاب توسط انتشارات حدیث نینوا منتشر شد. این کتاب شامل ۱۲۳ خاطره کوتاه و خواندنی از شهید مهدی زین الدین است. یکی دیگر از آثاری که به زندگی این فرمانده نامدار پرداخته کتاب از برف تا برف اثر علی اکبری مزدآبادی به شمار می رود، این کتاب جستاری است در سیره عملی شهید زین الدین جوانی از خانواده ای لبنانی تبار که فرماندهی یکی از لشکرهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را عهده دار بود. تنها زیر باران عنوان اثر دیگری محسوب می شود که به روایت جامع و کامل زندگی شهید زین الدین می پردازد. مهدی قربانی نویسنده این کتاب می گوید: کتاب تنها زیر باران حاصل بیش از ۱۰۰ مصاحبه بوده و بیش از ۸۰ درصد این کتاب توسط مصاحبه‌های تولیدی توسط نگارندگان این کتاب است و از کتاب‌های دیگری که پیرامون شهید مهدی زین‌الدین نوشته‌شده نیز در این کتاب استفاده‌شده است. در واقع این کتاب سیری روایی دارد و به صورت روایت از خانواده، دوستان و همرزمان شهید زین‌الدین پیرامون دوران بدو کودکی تا شهادت ایشان سیر جامعی را ارایه می‌دهد. شهادت سرانجام این سردار سرافراز اسلام در حالی که تنها ۲۵ سال داشت در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ خورشیدی به همراه برادرش مجید زین الدین در مأموریتی که از کرمانشاه به طرف سردشت آذربایجان غربی درحرکت بود در منطقه تپه ساروین با گروهک های ضد انقلاب درگیر و به فیض شهادت نائل آمد. آیت الله خامنه ای که در زمان شهادت شهید زین الدین، ریاست جمهوری اسلامی ایران و ریاست شورای عالی دفاع را برعهده داشتند در پیامی از مقام شهید مهدی زین الدین تجلیل کردند در این پیام آمده است: شهادت سردار شجاع اسلام مهدی زین‌الدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان لشگر ۱۷ قم و به همه فرماندهان سپاه پاسداران تبریک و تسلیت می گویم. بی شک این خون‌های پاک، همگان را در پیگیری هدف‌های بزرگ اسلامی مصمم تر
و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر می سازد. سردار شهید این لشگر، شهید مهدی زین الدین که به حق می توان گفت از ستارگان درخشان بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد. 🍁@martyrscomp قرارگاه شهدا
بسمه تعالی اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر. 1- مسائل شرعی: الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب)روزه:تعداد190روزه قرض دام و نتوانستم بگیرم. ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست. د)حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست. 2- مادیات الف:بدهکاریها: 1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است. 2- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند. 3- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی. ب – بستانکاریها: 1- مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونی داده بودم و طلبکارم. این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه) اجاره کرده بودند، ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مسترد ننموده است. 2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست) نزد پدرم داشته ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده ام جهت بدهی ها پدرم برای خانه ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم را به همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد. مطلب دیگری به ذهنم نمی رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید. مهدی زین الدین 🍂@martyrscomp قرارگاه شهدا🍂
یــــــــک جـــــــرعــه خــــــاطــــــره.
خیال نکنی کسی شده ای(از خاطرات شهید زین الدین ) یه بار که به سختی تونست خودش رو از چنگ بچه های بسیجی خلاص کنه با چشای اشک آلود نشست و با خودش می گفت: مهدی...... خیال نکنی کسی شده ای که این ها این قدر بهت اهمیت می دن. تو هیچ نیستی ...تو خاک پای بسیجیاتی همین طور می گفت و اشک می ریخت 🌴@martyrscomp قرارگاه شهدا🌴
اشک های عاشقانه (خاطره ای از شهید مهدی زین الدین) پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!» گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.» رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.» بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا مهدی همین طوری روی سجاد نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است! شاید کسانی که درک نمی کردند، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند! خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و «الهی العفو» گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند. شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. شبنم اشکها بر نورانیت چهره اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشست کنارمان. در دلم گفتم: «خدایا! این چه ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر خانه و مسجد و مهمانخانه نمی شناسد!» غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب سوپ ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن.... از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.» بهترین فرصت استراحتش توی ماشین و در ماموریتهای طولانی بود! 🌴@martyrscomp قرارگاه شهدا🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
✍شهید مهدی زین الدین هرکس ما را یاد کند ما هم او را نزد أباعبدا... یاد میکنیم شهید سلیمانی شهید مهدی زین الدین 🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🔴 نه تورنتو نه سوربن، الان باید بجنگیم 🔹شهید زین الدین با رتبه ی ۴ پزشکی به دعوت نامه ی دانشگاه سوربن فرانسه جواب رد داد و شهید آقاسی هم علی رغم رتبه ی ممتازی در دانشگاه تورنتو کانادا برگشت ایران و در جنگ شرکت کرد، استدلال هر دو نفرشان این بود که در حال حاضر در جنگ نظامی هستیم و کشورمان به ما نیاز دارد. 🔹همان طور که در جنگ، نخبگانی داشتیم که پای کشورشان ایستادند الان هم نخبگانی داریم که در جنگ اقتصادی پای کشورشان هستند هرچند که شرایط رفتن به خارج را دارند. 🔹امثال دکتر تقی پوریان، مهندس زنگنه و دکتر نجات بخش از همین دسته هستند. 🔹ایران را جوانان با غیرت ایرانی به قله های پیشرفت میرسانند. 🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
چہ مےفهمیم چیست مردم ؟ و همنشینش ڪیست مـردم ؟ تمام جستجومان این شد: شهـادت نیست مـردم 🍃@martyrscomp قرارگاه شهدا 🍃
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب اعمال امروزروهدیه میکنیم به روح شهیدبزرگوار، شهیدمهدی زین الدین. شادی روحشون صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا