شهید احمد صداقتی
بسم رب شهدا و صدیقین
شهید احمد صداقتی متولد سال 1339 در شهر اصفهان است. او که توسط لشکر 14 امام حسین(ع) به جبهههای جنگ اعزام شده بود، در نخستین عملیات بعد از عزل بنی صدر یعنی عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا»، یکی از دستهایش را از دست داد. در این عملیات یک دستش قطع شد و عصب دست دیگرش آسیب دید و فقط دو انگشت آن قادر به حرکت بود. بعد از گذشت چند ماه در تهران یک دست مصنوعی به جای دست قطع شدهاش گذاشتند.
خواهر شهید «احمد صداقتی» میگوید: دست راست احمد قطع شده بود و مجبور بود با دست چپ بنویسد؛ یادم هست که قلم را بین دو انگشت سالم دست چپش قرار میداد و خیلی تلاش میکرد تا بنویسد، خیلی هم بدخط مینوشت.
هرچند دیگر به خاطر جانبازیهایی که کسب کرده بود توان گذشته را نداشت اما دلش نیز در خانه آرام و قرار نمیگرفت. به همین دلیل دوباره راهی میدان جنگ شد. بیسیمچی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) شد. او در عملیات محرم فرمانده گردان امام جعفر صادق(ع) بود. تا اینکه شنیده شد در همین عملیات در سال 61 به شهادت رسیده است. حاجحسین خرازی شهادت او را تایید کرد و گفت: «پیکرش در خط آتش بود و نتوانستیم او را بیاوریم.» و به این ترتیب پیکر او در شمار پیکر شهدای مفقود الجسد جای گرفت. پدر شهید میگوید: احمد همیشه میگفت: «بابا، اگر من شهید شدم از من بت نسازید، همینی که هستم را بگویید»؛ او میگفت: «دوست دارم، پیکرم هم برنگردد و شهادتم ریا نباشد».

سالها بعد در عملیات تفحص پیکر شهدا، استخوانهای شهید صداقتی کشف شد. پیکر او از طریق دست مصنوعیاش که سالم مانده بود و مدارک شناسایی، کاملا قابل تشخیص بود. پیکر این شهید والامقام به گفته اعضای تیم تفحص و «جعفر نظری» با فرق شکافته و بدون دست همچون علمدار کربلا کشف شد.
هرچند موضوع این عکس و روایت اخیر صحت نداشته و متاسفانه نمود یک شایعه را در رسانهها به همراه دارد اما نمونه کرامات شهدا در سالم ماندن بدنهایی که سالها در زیر خاک مدفون شده است، از طریق مسئولین تفحص و خانواده این شهدا بسیار زیاد دیده و شنیده شده است. روایاتی که نشان از برحق بودن مسیر این شهدا دارد. پیکرهایی همچون پیکر شهید سیدصمد حسینی که بعد از گذشت 13 سال از شهادتش در عملیات تفحص و در منطقه طلائیه پیدا شده بود که به گفته سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح بهطرز عجیبی صورتش سالم مانده بود، بهصورتی که چشم درون حدقه قرار داشت. ریشهایش سالم مانده بود و کنده نمیشد. زبانش در کام بود. ولی بهطور عجیبی از گردن به پایین اسکلت شده بود.
زندگی شهید «احمد صداقتی» «از آسمان» روایت میشود

برنامه «از آسمان» - به توصیف دریادل احمد صداقتی نجف آبادی، شهید بیدستی میپردازد که پیکر مطهرش بهمن سال گذشته پس از 30 سال در منطقه عملیاتی شرهانی پیدا شد.
برنامه «از آسمان» - به توصیف دریادل احمد صداقتی نجف آبادی، شهید بیدستی میپردازد که پیکر مطهرش بهمن سال گذشته پس از 30 سال در منطقه عملیاتی شرهانی پیدا شد.
به گزارش سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، امیر خورشیدیفرد، تهیهکننده برنامه «از آسمان» با بیان این مطلب گفت: شهید احمد صداقتی نجف آبادی از شهدایی است که پیکر پاکشان در روز شهادت حضرت فاطمه (س) تشییع شد.
وی گفت: تفحص منطقه عملیاتی شرهانی، منطقهای در مرز خوزستان و ایلام با توسل به حضرت ابوالفضل عباس (ع) آغاز شد و کسی تصور نمیکرد که بیل میکانیکی اول به قمقمه پر از آب یک شهید برخورد کند و بعد به کشف پیکر مطهر شهیدی منجر شود که هر دو دستش از کار افتاده بود.
این تهیهکننده افزود: شهید صداقتی جانبازی بود که یک دستش مصنوعی بود و دست دیگرش اعصابش از کار افتاده بود. با این وجود وقتی از او میپرسیدند که چرا در این عملیات حضور پیدا کرده، پاسخ میداد که «میخواهم روحیه بگیرم و به رزمندهها روحیه بدهم».
خورشیدیفرد گفت: او به عنوان بیسیمچی به عملیات فرستاده شد، اما پیش از شهادت از سوی شهیدحسین خرازی به عنوان فرمانده گردان منصوب شد.
این تهیهکننده با بیان اینکه قصد داشتیم تا ابعاد مختلف زندگی این شهید بزرگوار را برای مخاطبان روشن کنیم، افزود: دو قسمت از برنامه از آسمان به زندگی و شهادت این بزرگوار اختصاص داده شد.
در قسمت نخست که هفته پیش به روی آنتن رفت، عملیات تفحص، کشف پیکر این شهید و البته مراسم تشییع ایشان همراه 169 شهید بزرگوار دیگر به تصویرکشیده شد. وی گفت: این هفته پای صحبتهای پدر، مادر، برادرزاده و همرزمان شهید صداقتی مینشینیم تا با رشادت و بزرگی این جوان دریادل 22 ساله آشنا شویم.
پدر و مادر شهید صداقتی
به گزارش فارس، پیکر مطهر شهید احمد صداقتی که در سال 61 طی عملیات محرم به شهادت رسید و مفقود شد، پس از 30 سال چشمانتظاری خانواده به ویژه پدر و مادرش در عملیات اخیر کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شد.
برای نحوه تفحص این شهید، به سراغ «حاج جعفر نظری» از جستجوگران نور در منطقه شرهانی رفتیم؛ او حرفهای جالب و خواندنی را از روزی که این شهید و شهید دیگری که ابوالفضل نام داشت پیدا شدند، برایمان روایت کرد.
قمقمه آب شهید که بعد از 30 سال آب داشت
تفحص شهیدی به نام ابوالفضل
عملیات محرم در 3 مرحله صورت گرفت؛ مرحله اول در محور زبیدات، مرحله دوم در جبل حمرین و مرحله سوم، مرحلهای بسیار مهم و حساس بود که از نقطه صفر مرزی به طرف خاک عراق و ارتفاعات بسیار مهم 178 و 175 اجرا شد.
شاید این دو قله بلندترین قلههایی هستند که اهمیت نظامی بالایی برای دشمن و نیروهای خودمان داشت؛ بر همین اساس دو طرف تلاش میکردند این ارتفاعات را از دست ندهند؛ لذا در این منطقه عملیات طی 10 روز انجام گرفت.
این ارتفاعات چندین بار هم دست به دست شد؛ تعداد زیادی از نیروهای لشکر 14 امام حسین(ع) و یگانهای دیگری از قمر بنی هاشم(ع) در این منطقه درگیری تن به تن داشتند لذا پیکرهای تعدادی از شهدای این عملیات در منطقه ماند. بعد از عملیات، گروه تفحص تلاش کرد تا پیکرهای مطهر این شهدا را به خانوادههایشان بازگرداند؛ اما با توجه به اینکه طی چند سال گذشته، تجهیزات مهندسی برای یافتن پیکر شهدا ضعیف بود، تعدادی از شهدا در ارتفاعات 178 مانده بودند.
تجهیزات الان نسبت به گذشته بهتر شده است؛ لذا به دستور سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین کار را با همراهی گروه چهار نفره روی ارتفاعات 178 آغاز کردیم.
ارتفاعات 178، نزدیکترین نقطه به کربلای معلی است؛ خودبه خود هر کسی روی این ارتفاعات قرار میگیرد، انگار حرم آقا امام حسین(ع) روبهروی اوست.
بین گروهمان قرار گذاشتیم تا هر موقع روی این محور کار میکنیم، در ابتدا به طرف کربلا بایستیم، دست روی سینه بگذاریم و به امام حسین(ع) سلام کنیم.
پیکر و دست مصنوعی شهید احمد صداقتی بعد از 30 سال
ر یکی از عملیاتهای تفحص که در آستانه میلاد پیامبر اکرم(ص) بود، وقتی روی ارتفاعات قرار گرفتیم، به رسم معمول دست روی سینه گذاشتیم و گفتیم: «السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی ابوالفضل العباس(ع) اخی الحسین(ع)» کار را شروع کردیم.
بعد از طی کاوش در چند تا از سنگرها، به نقطهای رسیدیم؛ پاکت بیل مکانیکی (دهانه بیل مکانیکی که زمین فرود میرود) بالا آمد؛ قبل از اینکه شهیدی را ببینم، شاهد جاری شدن آب زلال از داخل پاکت بیل روی زمین بودیم. خیلی تعجب کردیم آنجا که چشمه آبی نبود، در آن سراشیبی هم نمیشد، آب نگهداری کرد؛ آب در حدی جریان داشت که تا رفتم، دوربین عکاسی بیاورم و از صحنه عکس بگیرم، این جریان آب ادامه داشت.
بیل مکانیکی را پایین آوردیم؛ دیدیم پاکت بیل مکانیکی به قمقمه آبی که روی کمر شهید بود، برخورد کرده و در این قمقمه باز شده بود؛ قمقمه مربوط به شهیدی بود که سال 61 در عملیات محرم به شهادت رسیده بود. این قمقمه از سال 61 تا 91 که 30 سال و چند ماه میگذرد، سالم مانده بود؛ آبی زلال و پاک.
شهید را پایین گذاشتیم، وقتی مدارک او را بررسی کردیم، دیدیم نام آن شهید «ابوالفضل» است. این نشانی بود که ما را به یاد مشک حضرت ابوالفضل(ع) میانداخت.
شهیدی که با دستهای قطع شده و فرق شکافته تفحص شد
حرکت بعدی را شروع کردیم؛ به دومین، سومین و چهارمین پیکر شهید رسیدیم. در زمان تفحص چهارمین شهید، وقتی پاکت بیل بالا آمد، در ابتدا با یک دست مصنوعی مواجه شدیم؛ دست آن شهید از کتف تا انگشتان مصنوعی بود که داخل اورکتش دیده میشد.
شهید را پایین گذاشتیم؛ دست دیگر این شهید در عملیات محرم قطع شده بود؛ مدارک او را بررسی کردیم، نامش «احمد صداقتی» از لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان بود.