زندگینامه
هرولهی هاجر تا کربلا
سال 1328، خانهی حسن در روستای سیاه منصور دشتستان پر از تکاپو و هیاهو شد؛ هیاهویی که ناشی از تولد فرزندی بود که آمدنش روز مرگی زندگی را بر هم میزد و آن را به کام حسن و شیرین، شیرین مینمود.
شب بود که مادر به خانه بازگشت. حالی برایش نمانده بود. شوریدگیاش را کمی میپوشاند و کمی هم آشکار میکرد. خیلی نگران خواهرهایش بود. غافل از این که تمامی این وقایع، حکمتی داشت و در آن رازی نهفته بود که با آشکار شدنش در سر موعد خود، قصد پروردگار حکیم، نمایان و روشن میشد. بیتابیهای مادر را که دیدم به دفتر حج و زیارت رفتم تا میتوانستم سر و صدا کردم که اگر شما درست بررسی کرده بودید، و یا موقع نامنویسی، خبر داده بودید، چنین مشکلی پیش نمیآمد. آن بندگان خدا هم خیلی معذرت خواهی کردند و خیلی سریع کارهای تمدید گذرنامه را انجام دادند. به خانهی پدر رفتم، گذرنامهی مادر را به او دادم. داشت از خوشحالی پر و بال درمیآورد پر و بالی که او را تا کربلا میرساند. یکی از آشنایانمان با دیدن دلتنگیهای مادر، یک کاروان به او معرفی کرد که بدون ماندن در انتظار نوبت، در صورت تکمیل شدن تعداد مسافرها، حرکت میکرد. مادر خیلی زود به آقای علی دهقان، نمایندهی کاروان مراجعه کرد و هماهنگیهای لازم را انجام داد. عجیب بود که خیلی زود کاروان تکمیل شد و آمادهی سفر. دو روزی نمیشد که خالههایم از کربلا بازگشته بودند و مادرم داشت به سمت سرزمین پر بلا حرکت میکرد یعنی چیزی کمتر از دو هفته از بازگشت مادر از مرز. هرولههای هاجر داشت کار خودش را میکرد؛ هرولههایی که از کوههای وحدتیه تا مرز ایران و عراق، وسعت داشت و نفسش را از نفس انداخته بود. نرسیدن به زمزم حسین علیه السلام، فرصتی برایش فراهم کرده بود تا به تمامی، از دنیای دون، دل ببرد و خالصانهتر به هروله بپردازد. حالا گویی از دور، جوششهای زمزم حسین و آب حیات بخش و شفا بخشش را میدید اما تا نرسیده و با وجودش، آن را لمس نکرده بود، باور نمیکرد که آن را یافته باشد و از چشمهاش حیات یابد.
شاهدی ارواح پاک و مطهر شهدا بخصوص شهدای زن استان بوشهر صلوات
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر
# شهیده_هاجر_کرم پور
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
شادی روح شهدا صلوات.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
زندگینامه هرولهی هاجر تا کربلا سال 1328، خانهی حسن در روستای سیاه منصور دشتستان پر از تکاپو و هیاه
آخرین دلگویه مون :) 🥀
ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨
بمونید برامون 🙏
مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست
دعوت شده شهدا هستید😍❤️
آخرین قلم 🍃
التماس دعا🕊
پست آخر
شبتون شهدایی
•|سـرشرابریدنـدوزیرلبگفت
•|فداۍسرتسـرکھقـابلنـدارد
🌻___________
↳🥀🕊』
#تودعوتشدھیشهیدِبےسرۍ💌••
🕊'بســمالربشهدایمدافعحرم'
🕊#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
#شــــــــهــــــــــــــدای مدافع حرم دعوتت کردن
بیا و ببین از چه چیزهایی گذشتن و با تکفیر جنگیدن
تا من وشما آسایش داشته باشیم
تا من وشما کنار خانوادمون با آرامش زندگی کنیم واما خانواده خودشون؟؟!! 😔
از همه دلخوشیاشون گذشتن تا حجاب فاطمی از سر نوامیس ایران کشیده نشه😔
از همه چیزشون گذشتن تا من و شما بدون ترس و دلهره شب سر بر بالین بذاریم اما خانواده خودشون؟؟!! 😔
بیا و خودت ببین مدافعین حرم چجور از جگر گوشه هاشون دل کندن و رفتن😔
بیا و خودت ببین........
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
💢کانال واقعی...👇
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
میخام دعوتتون کنم به یه کانال واقعی
کانالی که بر اساس الطافی که از، شهدا نصیبم شده 🥀
برای قدر دانی از شهدا تاسیس کردم🕊
تو فکر بودم اسم کانالمو چی بذارم؟
که یک اتفاق قشنگ شهدایی در یک میدان برام رخ داد که اسم کانال از، اونجا نشات میگیره😔
این کانال شهدایی که به میدان صراط مستقیم معروفه همش براساس اتفاقات و الطاف زیبای شهدایی ست😔
یه کانال معمولی که اسمشو انتخاب کرده باشم. شروع کنم به فعالیت نیسته
حالا شمادعوت شدین به این میدان شهدایی 😔
فکر میکنید یه دعوت معمولیه
نه این یه دعوتنامه رسمی که از طرف شهداست 😔
اسم شما جز اعضای این میدان به واسطه شهدا ثبت شده
یاعلی✨
لینک رو لمس کن و بیا خودت ببین
یه آرامش خاصی حاکمه که به لطف شهداست👇
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem