خیل کثیری از مومنین نگران محرم‌اند... برای اربعین و محرممان چه کنیم؟ گفت به غدیرمان وابسته است... اگر در غدیر خوب نوکری کنیم، رزق محرم و اربعین را خواهیم گرفت ! غدیر در راه است؛ مبلغ غدیر باشیم... کاری کنیم طنین اشهد ان علیا ولی الله در عالم پخش شود...

نگران حرف مردم نباش... مگه چند بار زندگی میکنی که اونم بخاطر بقیه خرابش میکنی ؟!؟! کسی از اینکه برا خودش زندگی کنه نمرده... بیاین امتحان کنید واسه خودمون زندگی کنیم.. حرف مردم مانند موج دریاست..! اگر مقابلش بایستی،خسته میشوی و اگر با آن همراهی کنی،غرق میشوی...مردم حق دارند نظر دهند و شما حق دارید آن را نادیده بگیرید... هر چقدرکمتر جواب انسان های منفی روبدید از زندگی با آرامش بیشتری برخوردارخواهید بود.به خاطرحرف مردم زندگیتو خراب نکن این مردم‌ اگر پیامبر هم بودند هزار ایراد از کار خدا میگرفتند؛ شما که جای خود دارید.. 👤الهی_قمشه_ایی

من یه خاطرخواهی سراغ دارم رو دست همه خاطرخواها... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا

💎 امام علی علیه السلام: 🔸از لغزش دیگران خوشحال مباش زیرا نمی دانی روزگار با تو چه خواهد کرد. غرر الحکم، صفحه ۷۵۱ #لغزش

💕دو شخص رو هرگز، فراموش نکن: شخصی که همه چیزش رو باخته، تا شما برنده شوید "پدر" شخصی که در تمام رنج ها، کنارتون بوده. "مادر" قدردانشون باشیم

✍روایت از شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده شهیدی که داعشی ها گازوئیل ریختند رویش تمام لباس هایش سوخته بود اما بدن مطهر شهید نسوخته بود... 💢آخرین صحبت شهید لنگری زاده... 🔹سلام مرا به حضرت آقا مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی برسونید... 🔸سلام مرا به حاج قاسم سلیمانی برسونید... ✅هدیه به روح مطهر و ملکوتی شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده صلوات... ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️

چرا آقا نگفتن تبیین؟ چرا گفتن #جهاد_تبیین ؟ تبیین کردن این روزها جهاده #جهاد در برابر #جنگ_شناختی دشمن و بر همه ما واجبه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا

دهم تیرماه سالروز شهادت سردار حاج علی حاجبی شادی روحش صلوات ‌‌‌•┈┈•••✾••✾•••┈┈•

🌸 شهدا را یاد کنید با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد 🌸 #شهید_سید_سجاد_حسینی 🌷 #شهید_سید_باقر_حسینی 🌷 🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿

🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊

نام شهید : سید مهدی جعفری نام پدر : سید محمود محل تولد : شهر ری تاریخ تولد : 1337 مدرک تحصیلی : سوم راهنمایی شغل شهید : کارگر کارخانه سیمان تهران محل کار : کارخانه سیمان شهر ری تاریخ شهادت : 16/10/1359 محل شهادت : هویزه

خلاصه ای از زندگی شهید سخن گفتن از دلاور مردان  و حماسه سازان هشت سال دفاع مقدس قبل از آنکه تعظیم و تکریم آن بزرگواران باشد ، یادآور درسهایی است از مکتب سرخ شهادت و تجدید میثاق دوباره ای است با شهدای والامقام میهن اسلامی . درست از پایان هشت سال دفاع مقدس جهاد بزرگ و دائمی ملت ایران آغاز شده است و اکنون در عرصه های نبردی دیگر ( تولید و سازندگی ) جهادی خاموش اما عظیم و پیوسته در جریان است . پیام خون شهدای سیمان تهران ،این طلایه داران شهادت و صنعت برای تداوم راهشان ساده و روشن است ، پایبندی به تعهد دست یابی به تخصص اینک در عرصه های امروزین نبرد ، با دو سلاح تعهد و تخصص ، جهادی مقدس را در پیش رو داریم . باشد تا با استعانت از ارواح پر فتوح شهدا برگ زرین دیگری بر کتاب افتخارات این مرز و بوم بیافزاییم . شعید سید مهدی جعفری نخستین شهید سیمان تهران ، یکی از اعضای فعال انجمن اسلامی کارخانجات سیمان تهران بود که پس از شروع جنگ تحمیلی عاشقانه در تاریخ 8/9/1359 به طرف جبهه های حق علیه باطل اعزام و در تاریخ 16/10/1359 در منطقه هویزه به درجه رفیع شهادت نائل آمد . تربت پاک این شهید بزرگوار همراه با شهدای دانشجویان پیرو خط امام در یک محل دسته جمعی در هورالهویزه ، هم اکنون میعادگاه عاشقان شهادت می باشد . فرازهایی از خصوصیات اخلاقی آن عزیز سفر کرده به شرح ذیل می باشد : سید مهدی ، اخلاقی پسندیده و خدایی داشت ، از افراد دلسوز به انقلاب ، اسلام و امام بود . یکی از کسانی بود که از اوایل انقلاب پرچم مقدس مبارزه را بردوش میکشد و فردی بود با تلاش شبانه روزی در محل کار و محیط خانواده سعی در بهبود اخلاق و تزکیه نفس داشت . مطیع اوامر رهبرش بود و تنها راه پیروزی را وحدت نیروهای حزب الهی و اطاعت از فرامین رهبر می دانست و چه نیکو با لبیک به مولایش حسین (ع) طریق الی الله را پیمود و خط سرخ شهادت را به گم شدگان راه آموخت . عطر یادش در مشام خاطره ها جاودانه باد . التماس دعا . یاعلی 

✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 بسیجی شهید #سید_مهدی_جعفری ▫️ تاریخ تولد: 1 / 6 / 1337 ▫️ نام پدر: سید محمود ▫️ محل تولد: روستای زمان آباد شهر ری ▫️ محل خدمت: کارخانه سیمان تهران ▫️ شهرستان: ری ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف دوم- قبر پنجم 🔹 روایت عاشقی: خوش قدم بود با نفسی حق و دعایی گیرا. اهالی روستا، اعتقاد خاصی به او داشتند؛ آنقدر که سید مهدی را #به_نیت_شفا بر بالین مریض هایشان می نشاندند. جَدِ سید هم هوایشان را داشت. نا امیدشان نمی کرد. خیلی از زمان آبادی ها همین جوری خوب می شدند؛ خوبِ خوب. هنوز هم خیلی از زائران هویزه به همین نیت سراغ سید می آیند... 👤 راوی: برادر شهید جعفری 📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات #یک_شهید_یک_خاطره

زندگی نامه شهید سید مهدی جعفری زندگی شهید مظلوم سید مهدی جعفری از زبان برادرشان آقا سید جعفر جعفری بسم الله الرحمن الرحیم شهید سید مهدی جعفری فرزند سید محمود جعفری در شهریور سال 1337 در روستایی از توابع شهر ری در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.او در کودکی بسیار ضعیف الجثّه بود.کم کم رشد کودکی را با همه مشکلات به پایان می رساند و در سن هفت سالگی تحصیلات دوران ابتدایی را در همان روستا آغاز نمود.او در کودکی بسیار شیرین زبان بود و در میان اهالی روستا به خاطر این که سادات بود از احترامات خاصی برخوردار بود تا جائی که بر اساس عقاید مردم روستا او را برای مداوای مریض ها نزد آن ها می بردند و از او معجزه می دیدند.گاهی دامداران او را در میان دام های خود می بردند که بسیار نفسش گیرا و خوشقدم بود او دارای چهره ای سبزه و بسیار خوش رو بود.از ویژگی بارز اخلاقی ایشان این که بسیار مهربان و مظلوم بود.در سال هایی که محرم می شد،فقط عشق او امام حسین(علیه السلام) بود و علم های سبز،با اینکه خیلی بچه بود به نوحه سرائی حضرت امام حسین(علیه السلام)می پرداخت و صدائی دلنواز داشت و با برداشتن علم های سبزدر میان هیئت اباعبدالله نوای یا حسین سر می داد.بعد از پایان دوره ابتدائی در محلی دورتر و محلی دیگر دوران راهنمائی را شروع نمود با توجّه به اینکه خانواده او از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود او به پدرش در کارهای کشاورزی کمک می کرد و پدر او را خیلی دوست داشت.ایشان به ورزش هم خصوصاً فوتبال علاقه داشتند و در بازی های محلی و مسابقات شرکت می کردند.بزرگ و بزرگ تر شد تا سال 1356 به خدمت سربازی اعزام گردید و آموزش خود را در شهرجلدیال به پایان رساند و از آنجا به شهرستان یزد انتقال یافت حدود یکسال از دوران سربازی اش نگذشته بود نزدیک به سال 1357 که نسیم انقلاب وزیدن گرفت که با اوج گرفتن انقلاب خدمت سربازی با پیروزی انقلاب به پایان رسید و سید مهدی هم به جمع انقلابیون پیوست، او تمام پوستر های انقلابی را به در و دیوار روستا می چسباند و در تمام راهپیمائی ها شرکت می کرد و عده ای را هم با خود می برد. سید مهدی در زمان انتخابات ابوالحسن بنی صدر یکی از مخالفان بنی صدر بود و بر علیه او حرکت می کرد و بعضی از افراد از این کار او ناراضی بودند ولی او اعتنا نمی کرد و به کار خودش ادامه می داد.محل کار ایشان کارخانه سیمان تهران بود او در سال 1359 همین که جنگ عراق ایران شروع گردید او که در راه اهداف انقلاب زحمات بسیاری را متحمل شده بود بلافاصله خود را آماده برای رفتن به جنگ نمود و از طریق انجمن اسلامی و آموزش در دانشگاه با دانشجویان پیرو خط امام (ره) خود را روانه جبهه جنگ نمود و چنین فرمود: می خواهم اولین کسی باشم که در راه خدا و انقلاب و ناموس و کشورم بروم تا ناموس مان بدست دشمن نیفتد می خواهم اولین شهید روستایمان باشم و همین طور هم شد،او اولین شهید کارخانه و روستا بود او در کنار سردار بزرگی بنام آقا سید حسین علم الهدا، حکیم و ... و دیگر عزیزانی که مزار شریفشان در گلستان شهدای هویزه قرار دارد، در سحرگاه شانزدهم دی سال 1359 در مبارزه ای نابرابر دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی خودش رسید و به جمع شهدای کربلا پیوست.روحش شاد و راهش پر رهرو باد. زمانی که شهید سید مهدی به جبهه رفت.پدر و مادرش و 3 برادر و 4 خواهرش همگی در قید حیات بودند که یکسال بعد از شهادتش پدرش دعوت حق را لبیک گفت و برادر کوچک اش سید مجتبی جعفری در سال 1361در پایگاه بسیج به شهادت رسید.دو خواهر و مادر ایشان هم چندی بعد به لقاالله پیوستند. شهید سید مهدی و سید مجتبی مانند همه ی شهدا از دوستاران حضرت امام (ره) بودند و فرمایشات ایشان را موبه مو اجرا می کردند.شهید سید مهدی همیشه امام را دعا می کردند و برادران و خواهرانش را به تقوای الهی دعوت می نمود و حجاب را یکی از مسائل مهم می دانست.امروز بعد از حدود 32 سال ما می گوییم که ای شهدای به خون خفته خوشا به حالتان روح همه ی شما شاد شاد و راهتان پررهرو باد. ومن ا...التوفیق برادرشهیدان سید جعفر جعفری