🌷 رسول اکرم (صلي الله علیه وآله) :
☘ شش توصیه را از من قبول کنید تا
من هم بهشت را برای شما ضمانت کنم:
1️⃣ هرگاه سخن گفتید دروغ نگویید
2️⃣ اگر وعدهای دادید برخلاف آن عمل نکنید
3️⃣ اگر امانتی به شما سپرده شد خیانت نکنید
4️⃣ چشمان خود را [از حرام] فرو بندید
5️⃣ پاکدامن باشید
6️⃣ دست و زبان خود را [از حرام] نگه دارید.
📚 خصال ، ج۱،ص۳۲۱
🔴بهشت چند در دارد؟
✅در های بهشت عبارتند از:
۱) باب المجاهدین
۲) باب المصلین (در نماز گزاران)
۳) باب الصائمین (روزه داران)
۴) باب الصابرین (صبر کنندگان)
۵) باب الشاکرین (شکر گزاران)
۶) باب الذاکرین (یاد آوران خدا)
۷) باب الحاجین (حج کنندگان)
۸) باب اهل المعروف، که امام صادق (ع) در این مورد میفرماید: «در کارهای نیک با برادرانتان رقابت کنید و از اهل معروف باشید، زیرا برای #بهـشت دری است که به آن در معروف میگویند و داخل آن نمیروند و مگر کسی که در دنیا کارهای نیک انجام داده است»
📚 کتاب نور الثقلین، ج۴، ص۵۰۶
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
نام: احمد
نام خانوادگی: آتشدست
نام پدر: محمدعلی
محل تولد:خراسان جنوبی _نهبندان
تاریخ تولد: 1339
تاریخ شهادت: 1361
محل شهادت: فکه
تحصیلات: دانشجوی رشته پزشکی
دانشگاه: دانشکده پزشکی اصفهان
زندگی نامه شهید احمد اتشدست
احمد آتشدست در سال 1339 در خانواده ای متدین و در روستای خونیک از توابع شهرستان نهبندان به دنیا آمد؛ و از آنجا که از استعداد سرشاری برخوردار بود همزمان با آغاز تحصیل در دبستان به آموختن قرآن مجید پرداخت و در مدت کوتاهی با مفاهیم این کتاب آسمانی آشنا گردید.
ایشان برای ادامه زندگی به همراه خانواده به ایرانشهر یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان که به شهر تبعیدی معروف بود مهاجرت کردند.
آب و هوای نه چندان مناسب ایرانشهر در کنار دوریاش از مرکز، بهانه خوبی بود تا بسیاری از محکومان را به این شهر دورافتاده تبعید کنند. احمد اما در دامان پدر و مادری مذهبی و متدین رشد میکرد که در چنین شهر محرومی به خوبی آموزههای اسلامی را به فرزندانشان میآموختند. بر اثر همین مراقبتها بود که احمد درسش را ادامه داد و در میانه دهه 50 شمسی وارد دبیرستان شد. جایی که شور جوانی و فعالیتهای تحصیلی، جوانها و نوجوانان شهر را به وادی مختلفی میکشاند. اما این مقطع پر تلاطم برای احمد آتشدست مقارن با آشنایی با یک روحانی تبعیدی بود به نام سیدعلی خامنهای.
نفت فانوس
وقتی که سیدعلی خامنهای به ایرانشهر تبعید شد، خیلیها او را میشناختند. این روحانی سرشناس یکی از مبارزان شناخته شده انقلابی بود که دستی در کارهای خیر داشت و کمکهای بسیاری را از مشهد و نواحی دیگر برای مردم محروم سیستان و بلوچستان جمعآوری میکرد. احمد خیلی زود با این سید روحانی انس گرفت و به بهانههای مختلف به منزلش رفت و آمد میکرد. گاهی به بهانه تمیزی به منزل ایشان میرفت و گاهی به بهانه تأمین نفت فانوس خانهشان. او با نفت وارد خانه میشد و با چراغ روشن هدایت خارج میشد. این آمد و شدها در روشنی فکر احمد آتشدست تاثیر فراوانی داشت. شهید آتشدست سیدعلی خامنهای را طوری شناخت که هیچ گاه در طول دوران زندگیاش دامان این سید بزرگوار را رها نکرد و همواره با ایشان ارتباط داشت.