eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
346 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت رابه آغوش بگیرم.... یازدهم شهریورسالروزشهادت 🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی روح شهدا والا مقام 🕊 "ابراهیم هادی"🌷 فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت‌همتون‌ختم‌بخیروشهادت‌ان‌شاء‌الله
اگر مى توانى دائم الوضو باشى چنين باش؛ زيرا ملك الموت هرگاه جان بنده را بگيرد و او وضو داشته باشد، برايش شهادت نوشته شود(: _حضرت‌محمـد(ص)
ابراهیم می گفت: در زندگی، آدمی موفق تراست که در برابر عصبانیت بقیه صبور باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🌹🕊] شهید ناصر الدین‌ باغانی: بدانید که من از دانشگاه امام حسین علیه السلام فارغ التحصیل شدم و مدرک خود را از دست مبارک آقا گرفتم... کلاس، کلاس عشق بود... درس، درس شهادت بود... تخته سیاه، گستره ی وسیع جبهه های حق علیه باطل بود... گچ ها، خون بود... و قلم ها، اسلحه‌امان بود. 🌱 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو جبهه اگه چیزی به شهدا دادن از حواس جمعی دادن. خیلی حواستونو جمع کنید رفقا. ما به سیره شهدا توی این مسیر اومدیم. این مسیر، مسیر مراقبه‌س.
‍ ‍حکایت عجیب شهیدی که حر خراسان شد 😢 محمدعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به مندلی‌طلا معروف بود او اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکه‌ای می‌کرد، تا این‌که دستگیر و به شلاق محکوم شد و جلوی مسجد روستا در برابر مردم، حدّ شلاقش زدند. بعد از حد، پدرش گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی مندلی به دوستش گفته بود: حرف پدر، دلمو خیلی شکست. وقتی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به اباعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم اما بسیج روستا و چند بسیج دیگر به‌خاطر سابقه خرابم، ثبت‌نامم نکردند. دوستش او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرد. وی می‌گوید: "مندلی‌طلا هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من ۲۷روز دیگه شهید می‌شم و بدنم۲۰روز تو بیابون می‌مونه. وقتی بعد از۴۷ روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطه‌ای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه. دقیقا۴۷روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند مردم روستا می‌گویند: با این‌که پیکر این شهید۲۰ روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم می‌گفتن تو عطرزدی؟ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
راهِ پُر بلا.mp3
2.92M
📻 پادکست | راهِ پُر بَلا این راه، راهِ پربلاست؛ اهلِ بلا هستی؟! 🎙حاج حسین یکتا ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌شود نیمه شبی گوشه بین الحرمین من فقط اشک بریزم تو تماشا بکنی دلتنگتم یااباعبدالله:))💔 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
enc_16284555242276477251801.mp3
3.57M
زندگی حکمت داره عشق علت داره اینکه برات می میرم واقعیت داره...😭 🚩 یا حسین ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🕊🥀🏴🕊🥀🏴🕊🥀🏴🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
شهید مدافع حرم علی عظیمی زندگی نامه: شهید والامقام علی عظیمی در بیست و پنجمین روز ازدیماه1365 درشهرستان زرند چشم به جهان گشود.ایشان تحصیلات دوران ابتدائی خودرا تا سال سوم در دبستان شهید کامیاب محمد آباد  و دوسال چهارم وپنجم دبستان خود را در دبستان شهید چمران زرند گذراندند وی دوره راهنمایی را درمدرسه نواب صفوی شهرستان زرند سپری کرد و همچنین در دوران راهنمایی عضو بسیج مدرسه شدند که از همان سال بطور مداوم در بسیج خدمت میکردند و دوره متوسطه خودرا  دردبیرستان علامه طباطبایی زرند گذراندند. به گفته ی دوستان و دبیران شهیدبزرگوار علی عظیمی،وی در تمامی دوران سوابق تحصیلی خوداز نظر اخلاقی ، مذهبی ، اجتماعی و….زبان زدخاص وعام بوده است که به نقل از مدیر مدرسه وی ایشان همیشه برای نماز جماعت قبل از همه درنمازخانه حاضر و موکت ها را پهن میکردند تا شرایط برای سایر نمازگذاران آماده شود ودانش آموزان به راحتی نمازبگذارند. وی درکنکورسراسری سال 1386شرکت نمود و موفق به شروع تحصیلات کارشناسی خود در رشته علوم سیاسی دردانشگاه آزاد رفسنجان شدندو دومرتبه موفق به کسب معدل الف دانشگاهشان شدند که در سال 90باموفقیت موفق به اخذ مدرک کارشناسی شدندهمچنین وی همزمان با تحصیلات در دانشگاه مدارکی از فنی و حرفه ای هم دریافت کرد و پس از اتمام دوره ی کارشناسی خود به خدمت سربازی اعزام شد و دوران آموزشی خود را در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سیرجان و اواخر خدمت سربازی را در نیروی دریایی خرمشهر و در قسمت عقیدتی سیاسی گذراند.وپس از اتمام دوره ی خدمت سربازیشان به استخدام آموزش و پرورش شهرستان زرند در آمدند که به دلیل وجود علاقه و قبول شدن در سپاه پاسداران به عضویت تیپ38 ذوالفقار در آمدند ایشان پس از گذشت چندین ماه به ماموریت مرز سیستان و بلوچستان اعزام شدند و به مدت 5سال از مرزهای خاکی کشورمان دفاع کردند و در این بینمشغول به حفظ قران نیز بودند. ایشان بدلیل علاقه ی زیاد به خانم حضرت زینب (س)طی مدت چندسال اصرار زیادی به فرمانده ی تیپ مکانیزه برای اعزام به سوریه داشتند که فرمانده ی تیپبه نقل از آن روزها اینگونه می گویند وی هر روز پس ازاقامه نماز ظهروعصر نزد من می آمدند ومی گفتندحاجی مرا نیز به سوریه اعزام کنید . که پس از ماه ها پا فشاری بالاخره ایشان اجازه میدهند علی آقا به سوریه اعزام شوند . شهید مدافع حرم علی عظیمی در بیست و سوم رمضان سال1396به سوریه جهت دفاع از حریم آل الله اعزام شدند و48 روز از زندگی خود را در سوریه سپری کردند که مسیولیتی مهم و استراتژیک نیز به ایشان محول شد به دلیل شوق برای ادامه ی پاسداری از حریم آل الله وی ماموریت خود را تمدید کرده و بازگشت را به تعویق میاندازد و بالاخره عصر روز جمعه بیست مرداد ماه 1396 در منطقه ی عمومی تدمر درگیر و زخمی میشودوایشان با وجود جراحت 4کیلومتر خود را از محل درگیری دور میکنند و در یک بیابان پس از دست دادن خون فروان به یک خاکریز تکیه داده و دست خود را به حالت استراحت زیر سر خود قرار میدهندو به درجه ی شهادت نائل می گردند و بعد از گذشت50 روز از مفقود بودن پیکر ایشان پیکر مطهر توسط گروهک تروریستی تکفیری رؤیت میشود که در کمال حیرت و شگفتی پیکر مطهر شهید باگذشت این زمان طولانی سالم بوده و اعم از هرگونه کبودی،آفتاب سوختگی و….بوده است و این امر سبب شده تا گروهک تروریستی پس از مشاهده ی این صحنه که تاییدیست بر حقانیت شیعه و بندگی مخلصانه ی شهدا؛از بازگشت و تحویل پیکر خودداری کرده وپیکر مطهر را به خاک وطن برنگردانده و چشم خانواده ی وی را منتظر به راه نگه دارند…
شهید علی عظیمی؛ اولین شهید مدافع حرم تیپ 38 ذوالفقار شهید علی عظیمی در بیست و پنج دی ماه سال 1365 درشهرستان زرند چشم به دنیا آمد تحصیلات خود را در شهرستان زرند گذراند. بنا به گفته دوستان و دبیران شهید عظیمی، وی در تمامی دوران سوابق تحصیلی خوداز نظر اخلاقی، مذهبی، اجتماعی و غیره زبان زد خاص و عام بوده است. مدیر این شهید بزرگوار گفته است؛ شهید عظیمی همیشه برای نماز جماعت قبل از همه در نمازخانه حاضر و موکت ها را پهن میکرد تا شرایط برای سایر نمازگذاران آماده شود و دانش آموزان به راحتی نماز بگذارند. شهید عظیمی تحصیلات کارشناسی خود در رشته علوم سیاسی در دانشگاه آزاد رفسنجان سپری کرد و همچنین همزمان با تحصیلات در دانشگاه مدارکی از فنی و حرفه ای هم دریافت کرد و پس از اتمام دوره کارشناسی خود به خدمت سربازی اعزام شد و دوران آموزشی خود را در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سیرجان و اواخر خدمت سربازی را در نیروی دریایی خرمشهر و در قسمت عقیدتی سیاسی گذراند و پس از اتمام دوره خدمت سربازی به استخدام آموزش و پرورش شهرستان زرند در آمدند که به دلیل وجود علاقه و قبول شدن در سپاه پاسداران به عضویت تیپ38 ذوالفقار در آمد. شهید عظیمی پس از گذشت چندین ماه به ماموریت مرز سیستان و بلوچستان اعزام شد و به مدت پنج سال از مرزهای خاکی کشورمان دفاع کردو در این بین مشغول به حفظ قران نیز بود. شهید عظیمی به دلیل علاقه زیاد به خانم حضرت زینب (س) طی مدت چندسال اصرار زیادی به فرمانده تیپ مکانیزه برای اعزام به سوریه داشتند که فرمانده تیپ به نقل از آن روزها اینگونه می گوید که شهید عظیمی هر روز پس ازاقامه نماز ظهر و عصر نزد من می آمد و می گفت حاجی مرا نیز به سوریه اعزام کنید که پس از ماه ها پا فشاری بالاخره اجازه می دهند و شهید عظیمی به سوریه اعزام شود. شهید مدافع حرم علی عظیمی در بیست و سوم رمضان سال 1396 به سوریه جهت دفاع از حریم آل الله اعزام شد و 48 روز از زندگی خود را در سوریه سپری کرد و روز جمعه بیست مرداد ماه 1396 در منطقه عمومی تدمر درگیر و زخمی می شود و ایشان با وجود جراحت 4کیلومتر خود را از محل درگیری دور میکنند و در یک بیابان پس از دست دادن خون فروان به یک خاکریز تکیه داده و دست خود را به حالت استراحت زیر سر خود قرار میدهندو به درجه ی شهادت نائل می گردد.
شهید «علی عظیمی»، فرزند آقا جواد و طاهره خانم از اهالی روستای محمدآباد زرند بود. وی دارای دو برادر و یک خواهر بود که تنها چند وقتی قبل از عزیمت به سوریه بود که برادر کوچک و خواهرش را از دست داد.  علی، جوانی باهوش و باذکاوت و فارغ‌التحصیل رشته علوم سیاسی بود که در سال ۱۳۹۱ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و تنها بعد از حدود ۵ سال خدمت در این نهاد انقلابی، به دلیل ارادتی که به حضرت زینب (س) داشت، با وجود شرایط خاص خانواده ناشی از فوت دو فرزندشان، در اواخر خرداد ماه سال ۹۶ به عنوان مدافع حرم عازم سوریه شد. شهید عظیمی بعد از حدود ۴۰ روز خدمت در سوریه، در یک درگیری در منطقه تدمر سوریه به دست تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت رسید. ایشان به عنوان نخستین و تنها شهید مدافع حرم شهرستان زرند و نیز نخستین شهید مدافع حرم از تیپ ۳۸ ذوالفقار می‌باشد. زمان شهادت این شهید بزرگوار در منابع مختلف متفاوت بیان شده است. برخی منابع ۲۲ مرداد، برخی حتی ۲۸ مرداد را روز شهادت این جوان غیور زرندی اعلام کرده‌اند، اما برادر این شهید عزیز، ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۶ را سالروز شهادت علی اعلام می‌کند. در حقیقت به دلیل نحوه شهادتش، روایت‌های متفاوتی از روز شهادت این شهید بزرگوار گزارش شده است. علی در روز شهادت، در منطقه عمومی تدمر در یک درگیری زخمی می‌شود، و با وجود جراحت، حدود ۴ کیلومتر خود را از محل درگیری دور می‌کند و در یک بیابان به دلیل خونریزی فراوان در یک خاکریز در حالی که دست خود را به حالت استراحت زیر سر قرار داده بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد. نزدیک ۵۰ روز کسی از پیکر علی خبر نداشت و بعد از حدود ۵۰ روز پیکر کاملاً سالم این شهید توسط تکفیری‌ها پیدا می‌شود، اما خانواده‌ی عظیمی، بعد از گذشت ۳ سال، همچنان چشم انتظار دیدار با پیکر شهید خود هستند. بدین وسیله ایام شهادت این شهید گرانقدر که افتخاری بزرگ برای شهرستان زرند و استان کرمان می‌باشد را گرامی می‌داریم. انتهای پیام/
وصیت نامه شهید علی عظیمی      سرشت زندگی من این چند خط هست که به یادگاری مینهم بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به قطب عالم امکان ، امام زمان عج و رهرو وفادارش امام خامنه ای مذظله و شما خانواده و سایر عزیزانم که در مکتب شیعه با شدت و ضعف در حال پیشروی هستید . انگار بری رفتن عجله ها دارم و زمان به سرعت می گذرد و ندای هل من ناصر ینصرنی در گوشم صوت می کشد، نمی دوانم شاید من هم قرار است به قراری برسم . خلاصه در ضمانت خون است مرام و مکتب ما و صدای شاهدان قصه شنیدنی خواهد بود... در طبیعت صاحب تبدیلی اوست در تهیت صاحب تکریم اوست من برای چه به اینجا امدم ؟ اگر به جانداری است ، حیوان صاحب است رخ نمایا نیست ، حیوان ثابت است گر به همراهی است، مردان همرهند گربه پرواز است ، مرغان سر به سر گر به میدان است ، فیلان در به در گر به جنگلهاست ، شیران سوت کش من کجای عالمم ، من کیستم ؟ « انسان را خلق نکردی ، مگر خدا راعبادت کند» و اکنون از خودم به نهایت گذار خواهم کرد راستی من کیستم ؟ هان! شاید: مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم؟ در دنیا چه می کنم ؟ از بهر پوشش آمدن؟ این زمین خود چادر است صاحب نوعی حجاب از مادر است، هم دلنواز و هم پر از رمزاست و را ز هم چنان خود می نماید گوئیا تحسین رواست ... یا اگر من بهتر کاری آمدن؟ این زمین خود کارگاهست راستی من شاهکار خلقتم روز و شب آمد که من عابد شوم صبح آمد تا که من صادق شوم ظهر آمد تا که من ظاهر شوم شام آمد تا که من شاهد شوم و فراموشم نیست که کوه با این صلابت مسیر نهائی من را گوشزد می کند و دود سرعت زمان را... من از درگاه کسی که انسان را جانشین خود بر زمین قرار داد شرمنده ام ، از درگاه کسی که 124000 پیامبر و 12 امام را برای هدایت و ولایت فرستاد شرمنده ام و امیدوارم که با شهادت فی سبیل الله راهی برای ریزش گناهانم و سربلند شدن در صحرای محشر بیابم  .... ان شالله ...