از دست رفته است وجودم ز درد ...کی
مرهم ز بوی وصل تو از راه می رسد؟
از عشق تو افتاد به جانم شراره ای
گویی که رعد به خرمنی از کاه می رسد
وقتی که شیر میرود از بیشه زار خود
آن جایگه به حضرت روباه می رسد
#حاج_قاسم
31.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا؛
نبودید تو بمب بارونها،
توی خونه نشسته بودیم
و موشک میخورد...
اگه کسی ازت پرسید تا حالا خاطرخواه داشتی؟؟! میتونی این ویدئو رو براش بفرستی
#حسین_یکتا
"نصیحت مهم حاج حسین یکتا به دهه هشتادیها"
دهه هشادیها! جوونیتونو نوجوونیتونو مفت نفروشید. اگه یه روزی حججی ، شد حججی و سری توی سرها شد، اگه حاج قاسم دلبر شد، بخاطر این بود که توی یک محیطی قرار گرفتن که اون محیط تربیتشون کرد. من ازتون میخوام که بگردید دوست خوب پیدا کنید، بگردید محیط خوب پیدا کنید، بگردید حرف های خوب، مطالب خوب پیدا کنید...
#حسین_یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کشف پیکر مطهر ۵ شهید در مناطق فکه ، شرق دجله و سردشت کردستان
🔹۱۰ و ۱۱ مهرماه ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
- تولد
شهید منصور کاویان پور (۱۳۴۲ نور _ ۱۳۶۴ هورالعظیم) متولد شهرستان شهید پرور نور در استان مازندران است. ایشان در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش ؟ و پدرش یوسف نام داشت.
۲ - تحصیلات و خانواده
منصور کاویان پور در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع راهنمایی به پایان رساند .شهید بزرگوار متاهل و فرزند ؟ خانواده بود.
- شهادت
منصور کاویان پور عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۴/۶/۲۳ هجری شمسی در منطقه هورالعظیم شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای کاسگر محله به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
زندگینامه شهید:
در آغازین روز مرداد 1342، نخستین ثمره زندگی «یوسف و طاهره» در روستای «كاسهگر محله» از توابع نور چشم به جهان باز كرد. «منصور» كودكی بیش نبود كه نماز و قرآن را بهواسطه تربیت دینی والدین آموخت؛ و به انجام فرائض واجبات روی آورد.
سالهای ابتدائی و راهنمائی تحصیلی را در دبستان «دانش» روستا گذراند. اما در پایه سوّم راهنمائی بود که بهدلیل عزیمت به جنگ، از درس خواندن بازماند. در اوصاف اخلاقیاش میتوان گفت كه در حُجبوحیا، و ادب و احترام نسبت به پدر و مادر، زبانزد بود.
با تشکیل نهادهای انقلابی، از جمله بسیج، به این ارگان پیوست و فعالیتهایش را در راستای تحقق و حراست از آرمانهای انقلاب ادامه داد. در 1/03/1361، همزمان با آغاز فعالیت در سپاه، به طرح جنگل پیوست و در سِمَت فرماندهی، مشغول به خدمت شد.
ناگفته نماند که منصور برای مدتی، عهدهدار سمت محافظت از امامجمعه نور، «حاجآقا انصاری» بود. منصور بعد از انتصاب به مسئول آموزش پادگان چالوس، راهی جبهه شد.
مادرش طاهره، از پسرش اینگونه سخن میراند: «وقتی از جبهه بر میگشت، یکسری تحولات در رفتارش [بهوجود میآمد.] وقتی به او میگفتیم که به جبهه نرو، میگفت: اصلا این حرف را نزنید! از ما بالاتر هم در آنجا هستند که زن و بچههایشان در خانهاند، اما خودشان به جبهه میآیند. منصور وقتی ازدواج کرد، علاقهاش به جبهه بیشتر شد.»
منصور که در جبهه، دچار مجروحیت از ناحیه چشم شد، به بیمارستانی در ساری انتقال یافت. لذا، طاهره با اشاره به این جراحت پسرش، ادامه میدهد: «وقتی چشمش مجروح شد، او را برای درمان به ساری منتقل کردند. دکترش «آقای شریعتی»، از او خواست که مدتی در خانه استراحت کند؛ ولی او بعد از ده روز، مجدد به جبهه برگشت. من به او گفتم: کمی در خانه بمان و استراحت کن. گفت: ماندن من در اینجا درست نیست؛ باید به جبهه بروم. در منطقه که بود، چشمش کوچک شده بود؛ ولی قبول نمیکرد که در بیمارستان بماند یا حتی عینک بزند.»
«زینت» از برادر شهیدش، اینطور یاد میكند: «همان روز كه تنها دخترش «نجمه» به دنیا آمد، او عازم جبهه بود. بعد از نماز ظهر میواست راهی شود كه جریان وضع حمل همسرش پیش آمد. به اصرار ما ماند و سه روز بعد به جبهه رفت.»
و در نهایت، منصور در 23/6/1364 در هورالعظیم، جامه سرخ شهادت به تن كرد. پیکرش با بدرقه همسرش «سیدهاجر حسینی»، در گلستان شهدای زادگاهش آرام گرفت.
شهادت شهيد منصور كاويان پور (1364ش)

درسال 1342 در روستاي كاسگرمحله از توابع شهرستان نور استان مازندران چشم به جهان گشود.او همچون سايركودكان روستا با طنين آواي پرندگان و حركات موزون شاخسار درختان و جاري شدن نهرآب و كشتزار و هواي پاك مأنوس شد وقتي پاي در كوچهپس كوچههاي محل نهاد دست دوستي در دستان كودكان محل گذاشت. كمكم او نيز با بازيهاي مختلف آشنا شد به ويژه فوتبال كه خيلي علاقه داشت. با گذشت ايام منصور نيز راهي مدرسه شد روزهاي خوش تحصيل و كسب دانش براي او نيز مانند ساير دانشآموزان خاطرات تلخ و شيريني را به همراه داشت. منصور تا كلاس سوم راهنمايي درس خواند و همزمان با اوجگيري مبارزات مردمي او نيز با شركت در راهپيماييها و مراسم مذهبي و با پخش اعلاميه فعاليتهاي مذهبي و ديني خودش را آغاز نمود و عليرغم سختگيري خانواده لحظهاي ترديد به خود راه نداد و استوار و محكم در مسيري كه انتخاب كرده بود كوشا و مصصم قدم برميداشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به خلعت سبزپوش نهاد مقدس سپاه ملبس شد. منصور فردي بسيار خوشاخلاق، متعهد، و مسئوليتپذير بود. به پدر و مادرش با توجه به تفاوت نظرات فكري بسيار احترام ميگذاشت و چهره او از سربزيري و مظلوميتش هميشه براي همه آشكار بود. منصور در سن 20 سالگي ازدواج كرد و فقط2 سال با شريك زندگياش هم خانه بود و در همين مدت كوتاه نيز اغلب در جبهههاي نبرد حضور داشت. آخرين باري كه براي مرخصي به منزل آمده بود گويا مي دانست كه بايد وداع كند صحبتهايش با همسرش سفري بيبازگشت را توصيف ميكرد سرانجام منصور كاويانپور در ساعت 21 مورخ 23/6/1364 در جزيرة مجنون در حاليكه سوار برقايق بود بر هودجي از نور نشست و در درياي شهادت بر ساحل امن وصل قرارگرفت. امروز تنها يادگارش انشاالله زنه نگهدارنده ياد و خاطره او خواهد بود.