قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
به روایت از یکی از اسرا:↘️
زمانی ما در اردوگاه 5 (صلاح الدین) بودیم که به اصطلاح عراقی ها اردوگاهی بود که افراد شرور و خرابکار و حرص خمینی را در آنجا نگهداری می کردند و پشت آن محوطه نیز محل استقرار بعثی های اردوگاه بود.
⤵️⤵️
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
یک افسر بعثی به نام محمدکاظم که شیعه بود،اما رفتار تند و خشنی داشت و حتی حاج آقا را مورد ضرب و شتم هم قرار داده بود با این حال حاج آقا ابوترابی به ایشان هم لطف مهربانی می کرد و به او احترام می گذاشت.
⤵️⤵️
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
همین رفتار حاج آقا باعث شد ایشان متحول شود و حتی مشکلات خانوادگی خود را با حاج آقا مطرح می کرد.
حاج آقا هم او را راهنمایی می کرد.
⤵️⤵️
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
تا اینکه جنگ پایان یافت و ما به ایران بازگشتیم. پس از ارتحال حاج آقا ابوترابی گویا او به ایران و به مشهد می آید و در دیداری که با تعدادی از آزادگان داشت شماره مرا از آنان می گیرد.
⤵️⤵️
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
آن زمان بنده در قم بودم که تلفنم زنگ زد و گفت من محمد کاظم هستم. قراری گذاشتیم و او به قم آمد و با هم دیدار کردیم و دیدم همان مامور بعثی است و بسیار علاقمند بود که با خانواده حاج آقا دیداری داشته باشد.
⤵️⤵️
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
و از خاطراتش برای آنان بگوید و تاثیر رفتار حاج آقا برایشان درحدی بود که بعدها مطلع شدیم او به صورت داوطلب برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه اعزام و بعد هم به شهادت می رسد.😭
⤵️⤵️