اوقات بی کاری ام را به کار و تلاش برای تأمین معاش خانواده صرف می کردم. همین طور که بزرگتر می شدم، درک و آگاهی ام نسبت به مسائل خانواده بیشتر می شد✋ ═══✼🍃🌹🍃✼══

پس از اتمام دوران ابتدایی در زادگاهم برای گذراندن دوره راهنمایی، در شهرکرد ثبت نام کردم و راه طولانی تا شهر را هر روز پیاده می رفتم، تاهزینه ای به مادر تحمیل نشود ✋ ═══✼🍃🌹🍃✼══

در تابستان و تعطیلی مدارس به کارکشاورزی مشغول بودم وبا خرید یک دستگاه تراکتوربصورت شراکت باخواهرزاده شهیدم ابراهیم اسکندری برای کشاورزان کارمیکردم☺️✋ ═══✼🍃🌹🍃✼══

با شروع جریانات انقلاب درسال ۵۵ به همراه شهیدابراهیم اسکندری وشهیدغلامعلی شاهوردی واردجریانات سیاسی محرمانه شدم. ═══✼🍃🌹🍃✼══

وبجزاستان چهارمحال وبختیاری درسایراستانهایی که نیازبه پخش اعلامیه وشرکت دراجتماعات ضدرژیم بودشرکت میکردم. ═══✼🍃🌹🍃✼══

بعداز گرفتن دیپلم ازدبیرستان امیرکبیرشهرکرد بنابر احساس مسئولیت نسبت به حفظ دستآوردهای انقلاب و حراست از خون شهدا و نیاز جبهه ها به نیرو ها ی تازه نفس از طریق بسیج عازم جبهه شدم✋ ═══✼🍃🌹🍃✼══