eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
ناهيد احمدي مقدم نام پدر : شيرمحمد دانشگاه : مركز تربيت معلم نسيبه مقطع تحصيلي : كارداني رشته تحصيلي : تربيت بدني مكان تولد : خرم آباد (لرستان) تاريخ تولد : 1342/06/01 تاريخ شهادت : 1362/12/05 مكان شهادت : خرم آباد عمليات : بمباران هوايي
شهيده ناهيد احمدي مقدم در سال 42/6/1 به دنيا آمد. او تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و همچنين دبيرستان را در شهرستان خرم آباد با موفقيت كامل در سال تحصيلي 60-59 به پايان رسانيد و چون آن زمان به علت انقلاب فرهنگي دانشگاه ها بسته بود تنها توانست در آزمون ورودي مراكز تربيت معلم شركت کند و در رشته ی تربیت بدنی مرکز تربیت معلم نسیبه قبول شود. امد او پنجمین فرزند خانواده بود اما مانند فرزند اول خانواده در مقابل تک تک اعضای خانواده احساس مسئولیت می کرد. بی نهایت به مادر و پدر خود احترام می گذاشت همواره مي گفت كاش مي توانستم به جبهه بروم و در راه خدا شهيد شوم و هميشه در دفاتر خود با خط زيبايي مي نوشت «ناهيد شهيد، شهيد ناهيد» او دختري خوش قلب، مهربان، از خود گذشته، با ايمان و تقوي و فوق العاده ساده پوش و محجبه بود. زماني كه خرم آباد به علت مسائلي امام جمعه نداشت شهيد ناهيد به همراه مادر بزرگوارشان براي ادای نماز جمعه به بروجرد مي رفت. شهيد در زمان دانشجويي چه در درس و چه در مسائل فرهنگي و تربيتي و كمك به جبهه فوق العاده كوشا بود. رشته تحصيلي آن بزرگوار تربيت بدني بود او هميشه مي گفت: «دوست دارم به نحو بهتر و بيشتري به جامعه خدمت كنم» و همواره آرزوي شركت در آزمون دانشگاه ها را داشت. دانشجويان تربيت بدني هيچ كدام حق استفاده از طلاجات را نداشتند اما شهيد چند النگو داشت كه هميشه دستش بود و در مقابل پرسش ديگران مي گفت: «آن ها براي كمك به جبهه است» و در زمان مناسب براي كمك به جبهه هاي حق بر باطل هديه شد. شهيده سال اول تحصيل را با موفقيت به پايان رسانيد، سال دوم را به عنوان كارورزي در روستاي "دارائي" در حومه شهر خرم آباد مشغول به كار شد و مهرماه سال 1362 ترم جديد را در تهران شروع كرد. در يكي از عمليات هاي پيروزمندانه رزمندگان اسلام، مردم تهران براي شادي به خيابان ها ريختند و نقل و شيريني پخش مي كردند و آن ها به اتفاق اساتيد محترم به طرف جماران پياده حركت كردند و آرزوي ديدار امام را داشتند اما امام آن روز ديدار نداشتند ولي با پافشاري خانم گرجي يكي از اساتيد محترم (نماينده اسبق مجلس شوراي اسلامي) و صبوري بچه ها بالأخره إذن ديدار دادند و آن ها به يمن اين اتفاق خوب همه از جماران به بيمارستان شهيد طالقاني كه آن زمان اكثريت بيماران آن را مجروحان جنگ تحميلي تشكيل مي دادند رفتيم و با اهدای خون گام كوچكي در راه كمك به جنگ برداشتيم. آن شهيد عزيز همواره آداب دين را آن طور كه شايسته بود به جا مي آورد و همواره تكيه كلام وي اين بود كه انجام اين كار در اين روز ثواب بيشتري دارد. عيادت مجروحان جنگي و ساير بيماران، شركت در دعا و نيايش، نماز شب و ساير ادعيه، زيارت اماكن متبركه و ... را انجام می داد. او همواره مرتب و منظم بود و طوري رفتار مي كرد كه گویی هر لحظه ممكن است سفري دائمي و ابدي برايش پيش بيايد و بايد كارهايش رديف و مرتب باشد و اين كار او الگو شده بود براي ساير دانشجويان. زیباترین گذشت او پرستاری 1 سال تمام از بیماری پدرش بود به گونه ایی که صبر و طاقتش زبان زده همه اقوام بود. سرانجام بعد از اتمام امتحانات براي تعطيلات ترم به خرم آباد آمد و زماني كه آماده براي رفتن و شروع مجدد ترم جديد بود با داشتن بليط براي سفر به تهران سفري ديگر را ترجيح داد و همراه برادر گراميشان كه با كوله باری از ایثار و از خود گذشتگی سفر را آغاز كردند و در سحرگاه 62/12/5 خواهر عزيزمان به همراه برادرش به وسيله بمباران هوايي دشمنان نگون بخت به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند.
خاطرات شهید ناهید احمدی مقدم به نقل از برادر شهید شهید ناهید احمدی مقدم در سال 1342/6/1 بدنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود اما مانند فرزند اول خانواده در مقابل تک تک اعضای خانواده احساس مسئولیت می کرد.بسیار خوش خقلب مهربان و از خودگذشته بود.پوششی ساده اما محجوب داشت.بینهایت به مادر و پدر خود احترام می گذاشت یکی از خاطرات عجیب که همیشه در ذهن ماست این است که او روی جلد تمام کتابها و دفاترش با خط زیبا می نوشت.   شهیده ناهید احمدی مقدم در واقع آرزوی او بود که یک روزی شهید شود.زمانی که خرم آباد بعلت مسائل مختلف امام جمعه نداشت شهیده ناهید احمدی مقدم به همراه مادر بزرگوارشان برای ادای نماز جمعه به بروجرد می رفت تا آنجا این فریضه را به جای آورد. اودانشجوی رشته تربیت بدنی بود هیچ کدام حق استفاده از طلاجات را نداشتند اما شهید چند النگو داشت که همیشه در دستش بود و می گفت آنها را برای کمک به جبهه نگاه داشته است. مهرماه 1362 زمانی که شروع ترم جدید دانشگاه در تهران بود همزمان با پیروزی رزمندگان در یکی از عملیاتها بود آنها نیز به خیابان می روند و نقل و شیرینی پخش می کنند و برای دیدار امام به طرف جماران حرکت می کنند. اما آنروز موفق به دیدار امام نمی شوند زیرا امروز دیدار نداشتند وی با پافشاری خانم گرجی یکی از اساتید محترم (نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی)و صبوری بچه ها بالاخره امام اذن دیدار می دهند و آنها بعد از دیدار به یمن این اتفاق خوب به بیمارستان شهید طالقانی که محل ارجاع مجروحان جنگی بود می روند و با اهدا خون گام زیبایی در راه کمک به رزمندگان برمی دارند.شهید به گونه ای امورات زندگی خود را مرتب انجام می داد که گویی هر آن منتظر سفر ابدی است و این همیشه برای اطرافیان الگو و جالب بود. به خاطر شروع ترم جدید و سفر به تهران سفری دیگر را ترجیح دادند و به من برادر گرامیشان با کوله پشتی که از قبل خود شهیده برای او تهیه کرده سفر خود را آ؛از کرد.او در سحرگاه 1362/12/5 به وسیله بمباران هوایی دشمنان نگون بخت به درجه رفیع شهادت نائل آمده و طبق خواسته خود دو عدد النگوی وی به عنوان هدیه به جبهه اهدا گردید.   زیباترین گذشت او پرستاری 1 سال تمام از بیماری پدرش بود به گونه ای که صبر و طاقتش زبانزد همه اقوام بود
اشعاري از يكي از دوستان شهيد در وصف شهيد»   من از فرداي روياها نمي گويم            من از تكرار آنها پس از شادي نمي گويم من از زندان غمهاي درون                  سينه از افسون چشمهاي پر از كينه نمي گويم من از زخم خنجري عميق در دست       دست دوستان پر از نيرنگم نمي گويم من از كابوس جور دستم                    من از اندوه بي فرجام فردايم نمي گويم من از درياي حسرت                           ز فقدان عميق دوست مي گويم نپرس هرگز چرا چشمان ما چون خون است    چرا شادي از اين كاشانه برگشته چرا دلها درون سينه پژمرده است          چرا شوق صدا اندر گلو مرده است نگو خنده از لبها نمي برديم                  چرا لبخندها تلخ است زبان را تاب گفتن نيست                      قلم را نيز امكان نوشتن نيست چه مي گويم رفيق راه را از كف بدادم       آخر حجابي بهر گفتن نيست چه مي گويم انيس و مونسم بروند         كه آخر رخصتي بهر نوشتن نيست كه با يار اجل مي رفت                        اسيري بود كه خود ديدم كه از زندان تن مي رفت                       خدايا خوب مي دانم كه او پيش تواش خوشنودتر باشد          ولي در فراقش سينه را هجر نگاهش ديده را                           اندوه جانكاه است خدايا تاب بودن نيست                         خدايا دوستان رفتند و ما برجا كه تا كي منتظر                                  تا راهمان برگلشن يارانمان باشد كه تا كي رخصتي بهر سفر باشد            كه تا كي فرصت وصل اجل باشد  
نحوه شهادت   سرانجام بعد از اتمام امتحانات براي تعطيلات ترم به خرم آباد آمد و زماني كه آماده براي رفتن و شروع مجدد ترم جديد بود با داشتن بليط براي سفر به تهران سفري ديگر را ترجيح داد سفري ابدي كه هميشه آرزوي او بود به همراه برادر گراميشان كه با كوله پشتي كه از قبل خود شهيد براي او تهيه كرده بود (كوله پشتي پر از ايثار و از خودگذشتگي)سفري را آغاز كردند.آري در سحرگاه 1362/12/5 خواهر عزيزمان به همراه برادرش بوسيله بمباران هوايي دشمنان نگون بخت به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند در عين حال پدر پيري دارد كه از نظر جسماني ناتوان و بدون هيچ شغل و درآمدي است و در كنار خانه ،و مادر داغديده كه در اثر ناراحتي دو فرزند خود بعد از گذشت دو سال دچار سكته مغزي شده و يك سمت بدن او فلج مي باشد و ادامه زندگي مي دهند.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر 🕊🏴🥀🕊🏴🥀🕊🏴🥀🕊🏴🥀 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
نحوه شهادت   سرانجام بعد از اتمام امتحانات براي تعطيلات ترم به خرم آباد آمد و زماني كه آماده براي
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻___________ ↳🥀🕊』 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می خوانیم از آنانی کہ چه زیبا سرودند نغمه عاشقی راو رسیدند به معشوقه دراوج دلدادگی آنانی کہ صدای قهقه مستانه شان در آسمـــان شب طنین انداز می شد عباس هایی کہ فداےِ زینب زمانه خویش شدند و محسن هایی کہ به خدا رسیدند حـــــآج قاسمی کـــہ ســــردارِ دلها شد ۅ مأواےِ جهان ... و حال خادمانی کہ لباس خاکی پوشیده اند و سنگر را خالی نگذاشتہ اند… •° http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
YEKNET.IR - zamine - vafat omolbanin 1401 - Banifatemeh.mp3
5.23M
🔳 (س) 🥀دیدن مشک دریدت💔 💔می‌گیره جون منو آخر🥀 🎼 🎼
مداحی آنلاین - غروب شهادت - کرمانشاهی.mp3
9.6M
احساسی 🍃از غروب شهادت تو تازه روضه شروع میشه 🍃وقتی اسمت میاد مادر روضه‌ها زیر و رو میشه 🎙 🎼 🎼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️سلام امام زمانم 🔹دِل نـِــــگرانےأم ؛ بٰابت تَأخیر تــُــو نیستْ۔۔۔ ! مےدٰانــَـــم مے‌آیے.... 🔹یـــُــوسُف زَهْـــــراۜﷻ دِلم شـــــورْ مےزَند۔۔ بَرٰا؎ خــُـــودَم … ! بَرا؎ ثـــــآنیہ ا؎ ڪِہ ؛ قـَــــرار مےشَود بیـــــآیے۔۔ ومَن هَنـــــوز بٰا تـُــو، قَرن‌هـــــآ۔۔، فـــــآصلہ دٰارَم
〰🍃✨〰 〰✨🍃〰                ﷽ ✋ قلب مرا زدند از اول به نامتاݩ مݩ آمدم همیشه بمانم غلامتاݩ با یڪ درود صبح خود آغاز می‌ڪنیم ماییم واشتیاق«عَلیڪ‌السلامتاݩ» 💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ روزتون‌با‌برکت✨ سلام‌ارباب‌دلم🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🌸 🌻قرار اول هرصبح🌻 سلام عزیز برادرم شروع فعالیت کانال همراه با قرائت یک فاتحه وصلوات هدیه به رفیق شهیدمون باشد که با دعای خیر شهدا روزمون منور و در مسیر سعادت و قرب الهی ثابت قدم بمونیم🤲🏻 «زیارتـــــ نامـــــہ ے شہــ🌷ـــدا» بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ، بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُـــــم ❤شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم❤ 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🕊🥀 ✨برتو ای ام البنیـن 🖤مادر روضه صلوات ✨بر مادر با وفـای 🖤ســـــقا صلوات ✨رخسارِ مه و 🖤ستاره ها را صلوات ✨آن چهـار شهید 🖤و مـادر پاک سرشت ✨بر گلشــــن 🖤و باغبـانِ والا صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍوَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
برف بارید به این شهر، کجایی مادر؟ کاش سَردَت نَشَود دل نگرانم برگرد ..!💔 صبحتون و عاقبتمون شهدایی🌦✋🏻