eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.6هزار عکس
17.7هزار ویدیو
349 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید: 1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .) دوست و همرزم شهید : ما یک سری گروه های معاندی داشتیم که تکلیف ما با آن ها مشخص بود مثل منافقین و مجاهدین خلق ، گروه های چپ و راست دیگری هم بودند  تازمانی که در مسیر خط امام بودند این شهدا و بچه های حوزوی مشکلی نداشتند اما زمانی که این مسیر تغییر کرد  بچه ها از جمله شهید موضع گیری کردند. ایشان صاحب قدرت تحلیل، بصیرت و درک بالایی بودند . چه در این زمینه و یا در زمینه های دیگر همین امر باعث می شد که بتوانند کنترل خوبی در محیط مدرسه داشته باشند . همرزم شهید : شهید بسیار روحیه شاد و خستگی ناپذیر داشت که باعث می شد در سخت ترین شرایط هم با نشاط باشند و روحیه خود را حفظ کند  مثلاً بعد از این که ما از  اروند رد شدیم 6 یا 7 کیلومتر باید پیاده روی می کردیم تا به خط برسیم و این درحالی بود که تجهیزات سنگینی همراه داشتیم و دائماً منطقه در زیر آتش و گلوله بود . من از نظر جثه از همه ان ها ضعیف تر بودم او با این که تجهیزات سنگینی داشت اما وقتی حس کرد من خسته شدم به من گفت : وسایلت را به من بده برایت بیاورم و همیشه در رفتارش عطوفت و مهربانی بود . پدر شهید: شهید وقتی شبها در خانه بود وقتی مادرش برایش تشک پهن می کرد تا روی آن بخوابد او نمی خوابید و به مادرش می گفت : برادران من در جبهه روی زمین می خوابند و من روی تشک بخوابم . حتی در برخی مواقع روزه می گرفت و شهریه حوزه اش را به جبهه می فرستاد. برادر شهید : اولین نماز جمعه ای که به خاطرم است با تشویق و به اتفاق ایشان صورت گرفت و با هم به نماز جماعت رفتیم و غسل قبل از نماز و بهترین پوشش ایشان در زمان نماز جمعه بود و جزو برنامه های ثابت هر هفته بود ذکر و عبادت و خواندن قرآن خصوصا در شب های خاص و خواندن نماز شب از برنامه های اصلی و مهم در زندگی شان بود .
وصیت نامه *فرازی از نامه شهید محمد قشقاوی*   برادران عزیزم، دیدیم دنیا را و مصائب و کثافاتش را و همه ی لذتهای ظاهری آن را که ناپایدار است و دنیا طلبان را دیده ایم که چگونه در این ظلمتکده به عیاشی پرداختند و آن را سعادتی برای خود دانستند و از همه چیز و آینده غافل شدند و حیات مادی دنیا را به حیات معنوی آخرت و قیامت ترجیح دادند. از آن طرف هم دیده ایم که رهپویان طریقت فلاح و معنویت را که زاهدانه به دنیا پشت کرده اند و آنرا مردابگه شیطان دانستند و دراین کشتزار الهی به کسب و کار پرداختند تا نعمتهای الهی را در آخرت روزی خود سازند. اگر در این دو جریان کنکاش عمیق داشته باشیم می بینیم آنان که راه اول را رفتند که راه عصیان است مورد عتاب قرار گرفتند و لعن و نفرین خدا دامنگیرشان می شود و آنان که راه دوم را رفتند درود و تحیت خدا را نصیب خود کردنده اند، پس دقت کنید که در چه مسیری قرار می گیرید که عاقبت شما به این انتخاب بستگی دارد.
وصیت نامه     « روحاني شهيد: محمد قشقاوي» بسم الله الرحمن الرحيم برادر عزيزم! ديديم دنيا را، مصائب آن را کثافاتش را و همه لذت هاي ظاهري آن را که ناپايدار است و به عنوان متاع قليل. دنياطلبان را ديده ايم که چگونه در اين ظلمتکده به عياشي پرداختند و آن را سعادتي براي خود دانستند و از همه چيزها و بعدها و آينده ها غافل شدند وحيات مادي دنيا را بر حيات معنوي آخرت و قيامت ترجيح دادند. از اين طرف هم ديده ايم رهپيمويان طريقت فلاح و معنويت را که زاهدانه به دنيا پشت کرده اند و آن را مردابگه شيطان دانستند و در اين کشتزار الهي به کسب وکار پرداختند تا نعماي الهي را در آخرت، روزي خود سازند. اگر کنکاش عميق در اين دو مسئله و دو جريان داشته باشيم، مي بينيم که آنان که ره اول که راه عصيان خداست پيشه خود ساختند، مورد عتاب حضرت حق قرار گرفتند و مغضوبش شدنده اند و به اسفل السافلين رفتند و اعمالي که موجب لعن و نفرين خدا و بندگان خدا مي باشد از خود به جاي نگذاشته اند. آنهايي که ره دوم که راه اطاعت از خدا است را پيشه خود ساختند و دراين راه به زحمت و رنج افتاددند و در اطاعت خدا از يکديگر پيشي مي گرفتند و تنها خدا را به وحدانيت و ربوبيت مي خواندند و در درگه او سر به سجده عبوديت گذاشتند و در راه او جهاد کردند؛ يا به شهادت رسيدند و يا پيروز و غالب گشتند و صبر و استقامت را پيشه خود ساختند و به ره توشه محکم تقوا در تمام جوانب دست يازيدند. آنان مرداني نمونه و الگوي انسانيت شدند و با توجه به اين اعمال درود و تحيت خدا و بنندگان خالصش را نصيب خود ساختند و در بهشت ابد به تناول نعمت هاي خدا نشستنند، آن چنان که مصداق آيه شريفه: «سلام عليکم بما صبرتم فنعم عقبي الدار» گرديدند و اعلي عليين را مقام خود ساختند و با توجه به اين تجارب گرانبار و تشخيص راه سعادت و شقاوت و فواصل طويل آنها از يکديگر مختاريم که يکي را انتخاب کنيم و در آن راه حرکت کنيم.  حال که انتخاب کرديم و گفته ايم، «انا لله و انا اليه راجعون» و شهادت به وحدانيت حضرت سبحان داده ايم و عهد کرده ايم که «اياک نعبدو واياک نستعين»، پس بايد به عهد خود وفا کنيم و از خلف وعده بپرهيزيم که کَبُرَ مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون.» (صف/3) تقوا را پيشه خود سازيم و در بري شدن از معاصي کوشا باشيم و در اجراي فرامين الهي راغب باشيم. با آناني که راه ما مي شوند و مي خواهند که ظلمت را بر نور توفق و برتري دهند به ستيز و نبرد برخيزيم و در اين راه از هيچ چيز ابا نداشته باشيم و به فرمان خدا و پيغمبر و اوليا خداي خود باشيم که خداوند منان مي فرمايد: «فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحياه الدنيا بالاخره و من يقاتل في سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجراً عظيما» (نساء/74) مؤمنان بايد در راه خدا با آنان که حيات مادي را بر آخرت گزيدند، جهادکنند وهر کس در جهاد به راه خدا کشته شد و يا فاتح گرديد زود باشد که او را دربهشت ابدي اجري عظيم دهيم.  بنا بر اين فرمان خدا، مردان خدا هميشه به دنبال احدي الحسنيين مي باشند و به قول شهيد مظلوم آيت الله بهشتي که فرمود: ما که به دنبال احدي الحسنين هستيم، پس چرا افسردگي؟! شکر خداي را و سپاس بي حد بر معبودم که به من عقل واراده داد تا در راه او قدم بگذارم و در راه او باشم و براي رضاي او جهاد کنم و راضي به رضاي او باشم و حمد به ربّ ودّود که اين سعادت عظما را نصيبم ساخت.  اين راه از دو حال خارج نيست يا پيروزي است و يا شهادت که هر دو سعادت دائم است. اگر خدا خواست که من در دنيا باشم که در راه او قدم بردارم و به رشد و کمال بيشتري برسم و خشنودي و رضاي او را بيشتر از هميشه نصيب خود گردانم. خداي سبحان را شکر که هميشه خير بندگان خود را مي خواهد و اوست که غفور و رحيم است و منبع نور و فضل.  اما اگر شهادت که مقام والاي انسانيت است را خدا به فضل برايم در نظر گرفت و نتوانستم و مقرر نبوده که بيش از اين با شماها در دنيا باشم، اميد عفو و بخشش را از شما و ديگر برادران دارم و اميدوارم که خطاهايم را که نسبت به شماها سرزده ناديده انگاريد.  به اميد ان روزي که با اولياءالله و پيغمبران و صديقين و شهدا و صالحين و ائمه معصومين -عليهم السلام- محشور و همنشين گرديم و از شفاعت آنان بهرمند گرديم و لطف و رحمانيت خدا شامل حال ما گردد.  شهيد در ادامه مطلب در مرتبت و قدر و منزلت جهادگران جبهه نور که براي دست يازيدن به قله رفيع فلاح و رستگاري از جان مايه گذاشتنند، مي فرمايد: چون که به واقع دعاهاي شما رزمندگان مجاهد في  سبيل الله است که مقبول درگاه خداوندي و موجب استجابت حضرت احديت قرار مي گيرد ما زمين گيران که غرور دنيا ما را مفلس و ذليل بار آورده است و زنجيرهاي هواهاي نفساني و علايق دنيوي ما را به دنيا محکم بسته و فرصت خلاصي از دنيا را نمي دهد و ما ماندگان از طريقت حق چاره اي براي خود نمي بينيم، مگر آن که فقط
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصیت نامه     « روحاني شهيد: محمد قشقاوي» بسم الله الرحمن الرحيم برادر عزيزم! ديديم دنيا را، م
.....  در آن حالات و زمزمه هاي خودتان که فقط شماها آن حالات و نجواها را مزمزه مي کنيد و حلوات آن را از شهد جان مي چشيد، يادي از اين برادر وامانده از راه و محبوس شده در دنيا بکنيد.  قسمتي از دعا و نجواي عاشقانه شهيد قشقاوي: خداوند منان ماها را و ملت ما را همانطور که در سرکوبي شياطين و ابليس هاي زمانه موفق داشت به ما توفيق چيرگي و تسلط بر اشرار و شياطين دروني که منبعث ازنفس ضاله اماره است را بدهد و تعجيل در ظهور حضرت مهدي -عجل الله تعالي فرجه- بکند تا آقا امام زمان زودتر تشريف بياورند و انتقام همه مظلوميت هاي شيعيان و مستضعفان را بگيرد و بالاخص انتقام مظلوميت هاي مادر مظلومه اش که سيلي به صورت نازنينش زده اند و در نيم سوخته به پيکر مبارکش فشار دادند ومحسن عزيزش را سقط نموده اند و ارث او را به غارت بردند. شوي معظم او را به طناب بستند و  سر حسين -عليه السلام- او را به نيزه زدند و دخت گرامي و مکرمه او را به اسيري بردند و جگر حسن -عليه السلام- او را پاره پاره کردند و ... که دل ها بسوزد و ديده ها بگريد و بايد از گريه کور شود براي اين مظلوميت ها. انتقام اين همه رنج ها و آلام و ابتلائات راکه بر مادر صديقه او وارد آورده اند را بگيرد و ناکثين زمانه را به پاي محاکمه وعدل کشد و آنان را به شمشير عدالت بسپارد و دادخواهي از مظلومين بکنند.  ان شاءالله خدا ما را از انصار آقا امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- قرار بدهد. قلب هاي ما را به خود نزديکتر کند و در کسب رضاي حضرت موفق بدارد ما را در دنيا به زيارت حضرت سيدالشهدا و در آخرت به شفاعتش نايل بگرداند؛ ما را از زمره شيعيان آقا امام حسين -عليه السلام- قرار بدهد و با ولايت حضرت امير -عليه السلام- و اهل بيت زنده بدارد و با ولايتشان بميراند. رزمندگان اسلام راهر چه سريع تر پيروز فرمايد.  خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. آمين يا رب العالمين.         استان: مازندران              شهرستان: بابل-اميرکلا            تولد: 02/02/1343         شهادت: 21/12/1364
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌷 طلبه بسیجی شهید محمد قشقاوی 🌷 تولد ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۳ بابل 🌷 شهادت ۲۱ اسفند ۱۳۶۴ فاو 🌷 سن موقع شه
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصیت نامه     « روحاني شهيد: محمد قشقاوي» بسم الله الرحمن الرحيم برادر عزيزم! ديديم دنيا را، م
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻___________ ↳🥀🕊』 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج مهدی رسولی_۲۰۲۲_۰۴_۰۵_۲۱_۴۱_۴۲_۶۶۴.mp3
19.2M
مناجات 🎼 خواندی و آمدیم یا الله...🍃 🎙با نوای:حاج مهدی رسولی بسیار دلنشین
سلام حلول ماه مهمانی خداوند و تلاوت کلام الهی را خدمت شما بزرگواران تبریک میگویم. توفیق قرب، فیوضات، درک معارف الهی و تلاوت قرآن کریم را از خداوند متعالی طلب می کنیم. التماس دعا 30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود نداره فقط کافيه روی لینک بزنید . این هم هدیه ما به شما برای ماه نزول قران💥🕋 جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3 جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3 جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95 جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5 جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2 جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 خانم مهری گرجی عروس خانواده محترم بردال است؛ از اعضای کانال و معرف «شهید جاویدالاثر علی‌اکبر بردال.» برای این آشنایی، زحمت زیادی کشیده؛ به این امید که شاید از بی‌تابی‌های مادری که بیش از ۴۱ سال است منتظر چند تکه استخوان جگرگوشه‌اش مانده؛ کاسته شود... خانم گرجی هیچ‌وقت شهید بردال را ندیده؛ اما شهید در رؤیا به او گفته: «به مادرم بگو اینقدر بی‌تاب من نباشد؛ این جا جای من خوب است... پیش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هستم.» ما نیز اولین روز از چهاردهمین آغاز سی‌روز سی‌شهیدمان را به رسم هر ساله، میهمان بانوی بی‌نشان و شهدای جاویدالاثریم...
🕊 نام و نام خانوادگی شهید: علی‌اکبر بردال تولد: ۱۳۴۵/۲/۱۵، اهواز. شهادت: ۱۳۶۱/۱/۲۱، عملیات والفجر مقدماتی، زبیدات عراق. گلزار شهید: جاویدالاثر یادمان شهید: گلستان شهدای اصفهان، قطعه شهدای جاویدالاثر. 🌷 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 📚زمان عروج دست پدر را بوسید. از گریه به هق‌هق افتاد و گفت: «اجازه دهید این‌بار من جای شما به جبهه‌ بروم.» آخر، قرار گذاشته بودند با پدر و برادر به نوبت به منطقه بروند اما پدر حال علی‌اکبر را که دید قبول کرد. شب که شد مانند هر شب، وضو گرفت و پتو را روی سرش کشید. چراغ‌قوه‌ی کم‌سویی زیر پتو روشن کرد و صوت قرآنش چون لالایی شیرینی، در اتاق پیچید. صبح، علی اکبر رفته بود؛ لباس نویی را که پدر برایش خریده بود تا شده کنار اتاق گذاشته بود. آن را هم با خود نبرده بود؛ او رفته بود... جوان ۱۷ ساله‌‌ی قصه‌ی ما بعد از آنکه امام زمانش را در خواب دیده بود و نوید عروجش را به او دادند، دلش چنان طوفانی شد، که حتی گرد جانش را هم باقی نگذاشت و نخواست حتی ردی از او بماند... ✍🏻 زهرا فرح‌پور ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ 👩🏻‍💻طراح: مطهره‌سادات میرکاظمی 🎙با صدای: عطیه مجدآرا 🎞تدوین: زهرا فرح‌پور 🌷 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid لینک آپارات جهت دسترسی 👇🏻 https://www.aparat.com/v/8PWOZ
🕊 علی‌اکبر بردال، فرزند حاج موسی، در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۵ در شهر اهواز، در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده و دانش‌آموز رشته معماری هنرستان اشرفی اصفهانی در محله وحید اصفهان بود. علی‌اکبر پس از طی تحصیلاتی عالی و همزمان فعالیت در بسیج و مسجد حجتیه خیابان وحید، خود را آماده گامی بزرگتر نمود و آن هم اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل بود. او با حضور در جبهه‌ها، از عملیات بیت‌المقدس (آزادی خرمشهر) تا عملیات‌های دیگر، با وجود سن کم حضور داشت و در این پیکارها دو بار هم زخمی شد. از زمان ابتدای پذیرش در جبهه‌ها، در لشکر خط‌شکن ۱۴ امام حسین علیه‌السلام اصفهان، به صورت نیروی بسیجی اعزام گردید و پس از طی آموزش‌های نظامی و حضور به عنوان پاسدار سپاه پاسداران به عضویت لشکر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام درآمد. در آخرین حضورش در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان فرمانده دسته در سن ۱۷ سالگی در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۶۱ در زبیدات عراق، پس از فداکاری بسیار به خیل یاران شهیدش پیوست و همانند مادر شهیدان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام جاویدالاثر گردید. شهید گرانقدر محمدرضا تورجی‌زاده در خاطرات صوتی خود پس از نام بردن از چند شهید، اشاره دقیق می‌کند که شهید علی‌اکبر بردال، هنگام عبور از کانالی پس از اصابت چند گلوله به درجه رفیع شهادت نائل گردیده است. اکنون پس از گذشت ۴۱ سال همچنان مادری چشم انتظار دارد. 🌷 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🕊 حاج منصور بردال برادر شهید🎤 علی‌اکبر علاقه‌ی زیادی به خواندن قرآن، با صوت و لحن عربی داشت. همیشه بچه‌ها را در زیرزمین خانه جمع می‌کرد و برایشان قرآن می‌خواند. شب‌ها برای اینکه اهل خانه را اذیت نکند با چراغ‌قوه زیر پتو قرآن می‌خواند. علاقه زیادی به پدر و مادرم داشت و احترام خاصی برایشان قائل بود. این ادب و احترام برای مادرم به مراتب بیشتر بود. اگر حس می‌کرد مادرم چیزی نیاز دارد از پول تو جیبی‌اش آن را برایش فراهم می‌کرد. به صله‌رحم اهمیت زیادی می‌داد. وقتی از جبهه بر‌می‌گشت یک به یک به فامیل سر می‌زد. با اینکه در جبهه فعال بود اما درسش را هم به خوبی می‌خواند. همیشه می‌گفت: «دلم نمی‌خواد بگن داره با جبهه رفتنش از درس خوندن فرار می‌کنه.» دوم دبیرستان بود که شهید شد. خاطرم هست قبل از شهادتش پدرم برایش لباس خریده بود اما آنها را نپوشید و گفت: «من لباس دارم؛ اسرافه! و از کجا معلوم من زنده باشم و بتونم اینا رو بپوشم؛ بگذارید برای برادرم منصور.» آن روزها پدر و برادرهایم حاج اصغر و علی‌اکبر نوبتی به جبهه می‌رفتند‌. دفعه آخر نوبت پدرم بود ولی علی‌اکبر با گریه و بی‌تابی و التماس اجازه نداد او برود. گفته بود بگذارید من بروم؛ مثل اینکه می‌دانست اینبار شهید خواهد شد. پدر و برادرم وقتی گریه‌های او را که دیدند قبول کردند که برود. قبل از آخرین اعزامش خوابی دیده و برای یکی از دوستان شهیدش به نام اصغر فروغی تعریف کرده و به او گفته بود: «تا هستم برای کسی نگو!» گویا امام زمان در خواب به او گفته بود: «تو از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار می‌گیری و شهید می‌شوی و مثل مادرم حضرت زهرا قبری نداری!» دلیل گریه‌ها و بی‌تابی‌هایش برای رفتن را بعدا از اینجا فهمیدیم. 🌷 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🕊 شهید علی‌اکبر بردال از زبان خواهرشان خدیجه خانم در گفت‌وگو با سی‌روز سی‌شهید🎤 برادرم علی‌اکبر بسیار مهربان، باگذشت و بااخلاق بود. خانواده‌دوست بود و بسیار متواضع در مقابل پدر و مادر. به خاطر دارم هرگز ماهیانه یا پول دستی که از پدرم می‌گرفت را برای خودش نگه نمی‌داشت؛ سریع خوراکی می‌خرید و بین خواهر و برادرها تقسیم می‌کرد. در تحصیل، فوق‌العاده باهوش و بااستعداد بود. بسیار غیرت داشت و همیشه و در همه حال مراقب من و خواهرم بود؛ به نحوی که در بین دوستان و اقوام، این صفت پسندیده او به چشم می‌آمد. هرگز از بیت‌المال استفاده نکرد. شب‌هایی بود که با بچه‌های مسجد برای گشت، توی محله می‌رفتند. برای چراغ‌قوه مسجد که باتری نداشت از خانه باتری برد و از باتری که در مسجد بود استفاده نکرد. در زمان شروع انقلاب همراه با پدر و برادر بزرگترم در راهپیمائی حاضر می‌شد. وقتی رژیم بعثی عراق به ایران حمله کرد جزء اولین کسانی بود که به جبهه رفت. از وقتی یکی از رفقایش اسیر شد دیگر خیلی کم به مرخصی می‌آمد. می‌گفت: «از پدر و مادرش خجالت می‌کشم که من زنده باشم و به مرخصی بیایم.» او با سن کم، مرام مردانگی در عرصه جهاد را به نحو احسن به منصه ظهور رساند. بسیار دوست داشت همچون بانو فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بی‌نشان باشد و بسیار به مادرم می‌گفت: «در از دست دادن من و شهیدن شدن من گریه نکنید. چون شهید، زنده است و هرگز نمی‌میرد.» اما مادرم هنوز که هنوز است مثل اینکه شهادت برادرم هم‌اکنون اتفاق افتاده باشد با شنیدن نام علی‌اکبر چشمانش بارانی می‌شود... 🌷 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid