eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
42هزار عکس
18.2هزار ویدیو
372 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی حرم آمد و بیرق غم می‌کشیم چشمِ ترِ خویش بر شانه‌ی هم می‌کشیم گرچه چهل سال است ظلم و ستم می‌کشیم راه حسین است و ما باز علَم می‌کشیم ما که قسم خورده‌ایم پای قسم می‌کشیم فاطمیه آمد و سینه پریشان کنیم یادِ سلیمانِ عشق یادِ شهیدان کنیم مجلسِ روضه به پاست ناله‌ی سوزان کنیم حاجت یکسال را عرضه به جانان کنیم سر به درِ خانه‌ی اهل کَرَم  می‌کِشیم آه که از بازویش هیچ شکایت نکرد وای که بر پهلویش هیچ عنایت نکرد مادرِ ما را کسی گرچه   عیادت  نکرد لیک به غیر از علی فاطمه صحبت نکرد پای علی صد بلا در دل غم  می‌کِشیم فاطمه فرموده است مرد ولایت بمان گر همه ره کج کنند با همه غیرت بمان گفت که در فتنه  بر  راهِ بصیرت بمان هرچه که داری بده تا به شهادت بمان سیره‌ی زهراست و تیغ دودَم  می‌کشیم آنچه که داریم ما  یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون  راهِ سلیمانی است گفت:" به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما  وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما زود قلم می‌کشیم" خواسته‌ام از خدا تا که مُرادم دهد تا که بسوزاندم  تا که  به بادم دهد مثل شهیدی که ماند عشق به یادم دهد وای اگر رهبرم حکمِ جهادم دهد هرچه که مستکبر است زیر قدم می‌کشیم یادِ تو را بعد از این بین حرم می‌کنیم یاد علمدار با مشک و عَلم می‌کنیم یادِ عمود و سر و دست قلم می‌کنیم باش که این جمله را زود دودَم می‌کنیم روی  تِل‌آویو‌ها خاکِ عدم می‌کشیم می رسد آنروز که دیده‌ی گریان ما می‌نگرد بر حرم ، بر حرمِ جان ما می‌رسد آندم که با همتِ دستان ما فاطمه دارد حرم در حسنستانِ ما صاحب ما می‌رسد طرح حرم می‌کشیم شاعر:
۱۳ آذر ۱۴۰۱
کجا در حسرت یک لقمه‌ی نان گریه می کردیم اگر مانند تو‌یک عمر پنهان گریه می کردیم اگر مانند تو بر روی خاک سرد تنهایی به شوق گرمی دست شهیدان گریه می کردیم به خود برگشته بودیم از دروغ زندگی کردن به خود برگشته و در سوگ انسان گریه می کردیم به خود برگشته بودیم عشق می چرخید سرگردان و ما بیهوده تنها دور میدان گریه می کردیم کدامین جاده شأنش هست هم نام شما باشد؟ خیابان در خیابان در خیابان گریه می کردیم کدامین روضه را بر شانه های کربلا خواندی که ما چشم انتظاران در خراسان گریه می کردیم عجب انگشتری گم کرده ای ای عشق حق داری که ما از شوق آن، در حسرت آن گریه می کردیم عجب انگشتری گم کرده‌ای ما هم اگر بودیم برای لحظه ای جای سلیمان گریه می کردیم کجا رفتی کجا انگشتر ملک سلیمانی چه می شد با شما در سوگ باران گریه می کردیم ** چه می شد فاطمیه با شما یک بار دیگر هم برای کودکی سر در گریبان گریه می کردیم برایت روضه می خوانم همینجا هرچه باداباد زنی در کوچه پیش چشم فرزندش زمین افتاد برایت با دلی خون باصدایی خسته می خوانم برایت از علی از دست های بسته می خوانم غمم را در دل این روضه‌ی آخر تماشا کن مرا در بین این جمعیت دلداده پیدا کن به خاطر می سپاری این منِ افتاده از پا را من مشغول فریاد و من محو تماشا را رفیقت نیستم در حق من اما رفاقت کن مرا در پیشگاه حضرت زهرا شفاعت کن اگرچه در دل هر واژه از این شعر صد آه است کسی می گفت قطعا انتقامی سخت در راه است شاعر:
۱۳ دی ۱۴۰۱