eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.2هزار عکس
20.1هزار ویدیو
440 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
غروب ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ اینگونه بود..! یه سری از بچه‌ها جاموند پیکرشون یه سری هم اینجوری برگشتند ....
36.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘ این ویژه پیش کش برشما خادمین شهدا 🌷سفره خادمی شهدا⚘️ گر شبی در مجلس جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش راوی: آذر ماه_ یادمان شهدای قلاویزان ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ♦️ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔹ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. ♦️گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔹آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔹ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ♦️ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ♦️ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» 🌷یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
زمستان است دیگر دلِ زمین به برف گرم است دل ما به شما ...
ماووت منفی ۱۵ درجه! پ‌ن: در هر شرایطی اول‌وقت ادا میشد سردار امین شریعتی فرمانده لشکر۳۱عاشورا در جریان عملیات بیت‌ المقدس۲ ارتفاعات الاغلو ، د‌ی‌ماه‌‌۱۳۶۶
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ۲۷ دی‌ماه، سالروز شهادت روحانی مبارز سیّد مجتبی نواب صفوی (بنیان‌گذار و رهبر جمعیّت فدائیان اسلام) و یاران وفادارش توسط رژیم پهلوی گرامی باد. 🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
شهید نواب صفوی، الگوی جذب در تشکیلات 🌿 شهیدی که رهبر انقلاب را به خود کرد! ❔🔳ویژگی های شهید نواب صفوی که رهبر تشکیلات فدائیان اسلام بود چه بود که باعث جذب رهبری شد؟ ۱_ پر شور و با اخلاص بود( اخلاص درکار ,جذب را بالامیبرد) ۲_پر از صدق و صفا ( وعده هایش صادقانه بود) ۳_شجاع و صریح و گویا ۴_مسلط به محتوا و پاسخگوی شبهات و مسائل مردم و... رهبری میفرمایند جوان باید مثل چراغی باشد و اطراف خود را با نور خود روشن کند، نواب از آن جوانها بود که جاذبه خیلی بالایی داشت برای همه سنین. 💬 منبع
🌷امروز اول بهمن‌ماه، سی‌ و ششمین سالگرد شهادت قائم‌مقام لشکر۱۰ سیدالشهداء(ع) «حاج یدالله کلهر» است که در عملیات کربلای۵ بر اثر اصابت ترکش به سرش به فیض شهادت نائل آمد. ☘ قرارگاه شهدا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @martyrscomp
ماه رجب را خیلی دوست داشت می گفت: هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است... سال ها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم، می دانستم هر طور شده تلفن پیدا می کند، زنگ می زند به خانه و می گوید: این الرجبیون؟ آخرش هم توی همین ماه شهید شد! 🌷🍃