eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.1هزار عکس
20.1هزار ویدیو
438 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻راهی که می‌رویم... بعد از شهادت تکفیری‌ها، روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس‌های شهید سوخت و بدن سالم ماند! مادر شهید می‌گفت: قبلا هم به خاطر تصادف، دچار سوختگی شده بود، اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام‌حسین"ع" هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود!✨ 🌱|پ.ن: عشق اگر عشق باشد، عشق اگر حقیقی باشد، عشق اگر عشقِ حسین"ع" باشد♥️، هیچ آتشی سوزاننده‌اش نیست! کاش ماهم به این عشق دچار شویم... همچون شهیدغلامرضالنگری‌زاده :) ✍🏻 🌟 📝📝
✍🏻راهی که می‌رویم... بچه اولشان به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود. پرسنل بیمارستان به مادر بچه گفته بود: تا ازش دل نکنی این بچه نمیره! یعنی بچه را با دستگاه و... نگه داشته بودند. پدرش شب وفات حضرت ام البنین (سلام‌الله) مجلس گرفت و بعد از هیئت هم دوباره خودش شروع‌کرد به روضه‌حضرت‌علی‌اصغر(علیه‌السلام) و حضرت رباب (سلام‌الله) خواندن. خیلی صدقه داده و قربانی کرده بودند. همه طلاها و سکه‌هایی که در مراسم عقد و عروسی بهشان داده بودند، را یک جا دادند برای عتبات؛ اطرافیان می گفتند که نذرکنین اگر خوب شد بعد بدین! محمد حسین هم گذاشته بود کفه دستشان که: معامله نیست! چند روزی نگذشت که پسر از پدر و مادرش دل کند و رفت ‌. . . حال هردویشان خیلی بد بود. برای سنگ امیر محمد خودش شعر گفته بود: « ارباب من حسین، داغی بده که حس کنم تو را داغ لب ترک ترکِ اصغر تو را طفلم فدای روضه صد‌پاره اصغرت داغی بده که حس کنم آن ماتم تورا» [شهیدمحمدحسین‌محمد‌خانی🌿] ✍🏻 📝📝
راهی که می‌رویم🌿... وقتی ذکر میگفت،📿 بند انگشتش را فشار میداد. همیشه برایم عجیب بود که چرا موقع ذکر گفتن، این همه انگشتش را فشار میدهد! فرصت را غنیمت شمردم و علت این کارش را پرسیدم❓ انگشت‌هایش را مقابل صورتش گرفت و گفت : «برای اینکه میخوام این انگشت‌ها روز قیامت یادشون باشه، گواه باشن که من توی این دنیا با این دست ها زیاد ذکر گفتم» [بخشی‌ازخاطرات‌شهیدحمیدسیاهکالی‌مرادی🌈] 🌱 🌟 📝📝
✍🏻راهی که می‌رویم🌱... شهدا تحت نظر قرآن عمل کردند و پیروز شدند؛ درست مثل آیه ای که با اقتدار میفرماید: هرکدام از شما به خداوند ایمان آورده دیگر نه غمیگین باشید و نه از چیزی بترسید...✨ برای همین توجه به قرآن است که شهیداحمد علی نیری در۱۹ سالگی عارف می‌شود و اینگونه به ما وصیت میکند: "قرآن، قرآن را فراموش نکنید. بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است...💚 📝
✍🏻راهی که می‌رویم... به نقل از همسر شهید: مأموریت‌هایش را عاشقانه می‌رفت. حتی گاهی می‌توانست مرخصی بگیرد ولی می‌رفت‌. یک بار مأموریت زاهدان بود. می‌گفت‌: شیعیان در این منطقه خیلی مظلومند و به خاطر ترس از اقدامات تروریستی نمی‌توانند مراسم عزاداری بگیرند. ما می‌رویم تا آن‌ها در محرم راحت هیئت برپا کنند. با این‌که بسیار ما را دوست داشت ولی روزهای مهم سال مثل عید یا همین عاشورا و تاسوعا به خاطر کارش در مأموریت بود. شهید سجاد طاهرنیا 🌷 📝📝
✍🏻راهی که می‌رویم... خواسته‌اند که محکم باشیم! کنار هم، ستونی شویم؛ استوارانه این پرچم و این انقلاب را نگهداریم. به قول شهید برهانی:✨ ای ملت بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداری از خون شهيدان است انجام دهيد، تنها با اطاعت از روحانيتِ متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه می باشد. یا شهید بهرامیان:✨ از برادران و خواهران می‌خواهم، که این نهضت را حفظ کنید... مگذارید بار دیگه دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خون‌های هزاران شهید از دست برود. ✍🏻 🌟 📝📝
✍🏻راهی که می‌رویم... خواسته‌اند که محکم باشیم! کنار هم، ستونی شویم؛ استوارانه این پرچم و این انقلاب را نگهداریم. به قول شهید برهانی:✨ ای ملت بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداری از خون شهيدان است انجام دهيد، تنها با اطاعت از روحانيتِ متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه می باشد. یا شهید بهرامیان:✨ از برادران و خواهران می‌خواهم، که این نهضت را حفظ کنید... مگذارید بار دیگه دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خون‌های هزاران شهید از دست برود. ✍🏻 🌟 📝📝
راهی که میرویم...📜🌙 به او گفتم: "سید وصیتی نداری، نمازی، روزه‌ای؟" گفت: "من حتی یک روز نماز و روزه قضا ندارم؛ خیالم راحت است، مادرم ما را از کودکی اهل نماز و روزه تربیت کرد." یک بار حرف بسیار عجیبی زد که هنوز هم باورش برای ما مشکل است. سید گفت: "محمدرضا من ۱۵ سال است که نماز صبحم قضا نشده است!" در ذهنم حساب کردم، سید ۲۹ سالش بود. یعنی هیچ نماز قضایی نداشت؟! برایم عجیب بود. این حرف عجیب سید در مورد نمازصبح، بار‌ها من را به فکر فرو برد. ✍🏻|پ‌ن: ما هرشب ساعت‌ها برای تماشای فیلم، سریال، فوتبال و ... مقابل تلویزیون می‌نشینیم، حتی گاهی تا دیروقت در هیئت‌ها می‌مانیم بی‌آنکه به قضا شدن نماز صبح خودمان توجه داشته باشیم، بعد ادعای پیروی از راه و رسم شهدا هم داریم! شهادت اتفاقی نیست! 🌟 📝📝
میدونستی شهید دهقان... علاقه زیادی به آیت الله امامی کاشانی ریاست مدرسه عالی شهید مطهری داشت، و اولین هدیه‌ای که از آیت الله کاشانی گرفت، عبا بود. خیلی آن را می‌بوسید و با آن نماز می‌خواند. سه دایی محمدرضا روحانی هستند او علاقه زیادی به روحانیون داشت و احساس وظیفه نسبت به فرمایشات رهبری داشت.❤️ نقل‌از: مادربزرگوارشهید ✍🏻| پ.ن: کاش ماهم نسبت به فرمایشات حضرت آقا، بیشتر توجه کنیم و پیروی ازشون رو وظیفه خودمون بدونیم.🌱 و بیشتراز قبل احترام روحانیون رو نگه داریم اون‌ها هم انسان هستن و حقی دارن در این جامعه... 🌟 📝📝
شهید محمدحسین مرادی به گفته ی مادرش: سیدرضا حسینی که دایی محمد حسین بود، سال 1366 به شهادت رسید. ایشان را در امامزاده علی اکبر چیذر دفن کردیم. سال های بعد که پسرخاله‌ی محمد حسین فوت کرد، تابوت او را به امامزاده برده و اتفاقا کنار قبر دایی اش گذاشته بودند تا مزارش برای دفن آماده شود. محمد حسین آن روز دست روی تابوت پسرخاله اش گذاشت و گفت: آقا محسن، از جای من پاشو اینجا جای من است! آن موقع همه این کلام را شنیدند اما کسی متوجه نشده بود که منظور پسرم از این حرف چیست. چند سال بعد که محمد حسین در سوریه به شهادت رسید، او را درست در کنار مزار دایی‌اش، یعنی همان جا که آن روز اشاره کرده بود، دفن کردند. برای همه عجیب بود که پسرم از همان زمان می دانست که شهید میشود و حتی دفنش را مشخص کرده بود! 🌟 ✍🏻 📝📝
هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر میشد شور عجيبی برپا میكرد، در سينه زنی و مداحی برای اهل بيت سنگ تمام می‌گذاشت، اما عادات خاصی در هيئت داشت، وقت مداحی داد نميزد، صدای بلندگو را هم اجازه نميداد زياد كنند، وقتی هنوز هيئت شروع نشده بود، سربلند گوها را به سمت داخل محل هيئت می‌چرخاند تا همسايه‌ها اذيت نشوند، اجازه نميداد رفقای جوان، كه شور و حال بيشتری دارند تا دير وقت در هيئت عمومی عزاداری را ادامه دهند، مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بيت اذيت نشوند، به اين مسائل توجه خاص داشت، همچنين زمانی كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك ميكرد، علت اين كار او را بعد ها فهميدم وقتی كه شاهد بودم دوستان هيئتی، بعد از هيئت مشغول شوخی و خنده و ... مي شدند و به تعبيری بيشتر اندوخته‌ی معنوی خود را از دست می‌دهند. 🌷شهيد ابراهيم هادی🌷 📚 "سلام بر ابراهیم 2" 🌟 📝
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ... خدایت تو را رها نکرده و . ضحی 3 نه حدیث است! نه سخن بزرگان! این را ... به بنده اش ... می گوید در قرآن: تو را ، رها نکرده ام ! ! ... ؟! رنگی شویم ... رنگ شهدا🙃 قرارگاه شهدا🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @martyrscomp