شهید هادی شجاع
زندگینامه شهید
تاریخ تولد: 1368/08/23
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: 1394/07/28
محل شهادت: جنوب غربی شهر عبطین
وضعیت تأهل: متاهل
تعداد فرزندان:
تحصیلات: کاردانی نقشه کشی معماری
زندگینامه

«وهب زمان» نام پرمسمایی برای کتاب زندگینامه شهیدی است که، چون وهب نصرانی در شرایط تازهدامادی به شهادت میرسد. جوانی ۲۶ ساله که ۲۳ روز بعد از برگزاری مراسم ازدواجش در سوریه آسمانی میشود. در کتاب وهب زمان که در گفتوگو با خانواده و دوستان شهید جمعآوری شده، شمهای از زندگی شهید هادی شجاع را مطالعه می کنیم.
هادی شجاع جوانی جنوب شهری بود که ۲۳ آبان ۱۳۶۸ در تهران متولد شد. مادر شهید از تولد و کودکیهای پسرش میگوید: «۹ ساله بود. یک روز وقتی آمد خانه، کاپشنش را درآورد، قوطی تیلههایش را توی کمد گذاشت و گفت: از این به بعد دیگه نمیرم کوچه. گفتم چی شده هادی جانم؟ گفت: تیلهبازی و الک، دولک دیگه بهم حال نمیده. میخوام از این به بعد بچه مثبت بشم. میخوام برم بسیج و بسیجی بشم.»
هادی بعدها وارد دانشگاه میشود و بدون اینکه سپاهی باشد، همراه با شهید بیضایی و چند دوست دیگر، تحت نظر سردار شهید محمد ناظری آموزش نظامی میبیند. مادر شهید روایتهای زیبایی دارد. از جنس مادرانه و پر از احساس. او روایتهایش را تا ورود هادی به سپاه، خواستگاری از فاطمه دختر همسایه دیوار به دیوار، نامزدیشان، زمزمههای سوریه و سپس ازدواج هادی و فاطمه و رفتن ناگهانی فرزندش به سوریه، ادامه میدهد.
بعد از مقطع حضور هادی در سوریه، راوی عوض میشود و پدر، برادر، خواهر و دایی شهید نیز روایتهای خود را میآورند. نویسنده در این بخش بیشتر به احساسات و عواطف راویهای خود پرداخته است. در یک جا از زبان برادر شهید که تنها یک سال از او کوچکتر است میخوانیم: «همه خاطراتم از دوره بچگی تا روزهای آخر، جلوی چشمهایم میآیند و من از اول تا آخر گریه میکنم. پاییز، زمستان، بهار و تابستان، هر چهار فصل را با هادی داخل گلزار شهدا تجربه کردهام.»
روایتهایی از دوستان و همکلاسیها، دانشگاه، بسیج و… هم آورده میشود. اینجاست که ما با یک انسان زمینی آشنا میشویم. جوانی امروزی که تقید مذهبی و عشق به اهل بیت باعث میشود آسمانی شود وگرنه که او کنار ما راه میرفت و در دانشگاه درس میخواند و در بسیج فعالیت میکرد. یکی از دوستانش روایت میکند: «هادی با همه میجوشید. پسری پرشور و با روابط اجتماعی بالا بود. آقای مطلبی مسئول بایگانی از بستگان من بود. اگر برای کاری پیش او میرفتیم با شوخی میگفت: «اول کار رفیق. بعد فامیل» و هر سه میخندیدیم. دوست داشتن هادی، حتی برای او هم گریزناپذیر بود.
مقطع پایانی کتاب به روایت همرزمان شهید اختصاص یافته است. هادی شجاع یک نیروی زبده تکاوری بود. تکتیراندازی ماهر که به گفته همرزمانش حتی یکی از گلولههایش خطا نمیرفت. اما او که همواره از خودش به عنوان شهید یاد میکرد، عاقبت ۲۸ مهر ۱۳۹۴ مصادف با هشتم محرم در سن ۲۶ سالگی به شهادت میرسد تا تاریخ خونبار عاشورا، وهبی دیگر در خود ببیند.
«میخواستم به سنگر هادی بروم که ناگهان صدای تیراندازی بلند شد. همه روی زمین خوابیدیم. ناگهان یکی داد زد: هادی تیر خورده. باید خودم میدیدم. باید هادی را میدیدم. دویدم سمت سنگرش، ولی مانعم شدند… میگفتم خب او را بردهاند. سرپایی درمان میشود و برمیگردد. اما هادی برنگشت… به سنگر که برگشتم دیدم حمید زانو به بغل نشسته و بغض کرده. گفتم: چی شده؟ هادی خوبه؟ با بغض نگاهی در نگاهم چرخاند. با صدای خفتهای گفت: هادی شهید شده.»
باید انتقام شهید بیضایی رااز تکفیری ها بگیرم ( از خاطرات شهید هادی شجاع )

هادی قبل از اینکه جذب سپاه شود و در بسیج ویژه شروع به فعالیت کند، خیلی مشتاق بود که به سوریه برود،
شهید شجاع توسط شهید محمود رضا بیضایی که از بچه های اسلامشهر بود
و 2 سال پیش در سوریه به شهادت رسید آموزش نظامی دید و ارادت ویژه ای به این شهید داشت.
وقتی خبر شهادت محمود رضا را شنید بغض عجیبی گلویش را گرفته بود،
سپس گفت باید انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیرم.
دلم نمی خواست راه تمام شود ( از خاطرات شهید هادی شجاع )

تازه نامزد کرده بود و زنگ زد گفت ماشینم خراب شده اگر می توانی بیا ماشین را به تعمیرگاه ببریم
با یک وانت رفتم پیشش و ماشین را با یک طناب بستیم و مسیر 20 دقیقه ای را 2 ساعته طی کردیم
در راه به قدری شوخی کرد و آنقدر ماشین بیچاره اش را مسخره کرد
کلی خندیدیم و خوش گذشت دلم نمی خواست راه تمام شود.
بفرمایید تا زمان عروسی را عقب تر بیاندازم ( از خاطرات شهید هادی شجاع )

در بسیاری از رزمایش ها با هم بودیم آنقدر جهاد را دوست داشت که به سردار نصیری گفته بود
اگر بحث ازدواجم مانع اعزامم به سوریه است بفرمایید تا زمان عروسی را عقب تر بیاندازم.
قبل از شهادت 3 بار به سوریه سفر کرده بود و خانواده اش از این موضوع بی خبر بودند.
وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم ( از خاطرات شهیدهادی شجاع )

در ایست بازرسیهایی که برگزار میکردیم خیلی خوش رو، خوش خنده و مهربان بود
از هر کدام از رفقایش بپرسید اولین نکته ای که از این شهید به یادشان می آید
لبخندی بود که همیشه بر صورتش حک شده بود و رنگ و بوی شهدا را داشت.
در برنامه های ایست و بازرسی ای که در اسلامشهر می گذاشتیم وقتی مجرم یا متهمی را دستگیر می کردیم
به هیچ وجه اهانت نمیکرد و میگفت وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم.
این عکس را برای همیشه نگه دار مادر ( از خاطرات شهید هادی شجاع )

وقتی خبر شهادتش را شنیدم رفتم منزلشان و مادرش را دیدم و عکس شهید بیضایی بر دیوار اتاق نصب بود
به مادر شهید شجاع گفتم هادی می گفت میخواهم انتقام شهید بیضایی را بگیرم.
مادرش همینطور که اشک می ریخت گفت
وقتی آقای بیضایی به شهادت رسید عکس را روی دیوار اتاق زد و سفارش کرد
این عکس را برای همیشه نگه دار مادر، شهید بیضایی به گردن من خیلی حق داشته است.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب اعمال امروز کانال رو هدیه میکنیم به روح شهید بزرگوار، شهید هادی شجاع
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
شادی روح شهدا صلوات.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
این عکس را برای همیشه نگه دار مادر ( از خاطرات شهید هادی شجاع )  وقتی خبر شهادتش را شنیدم رفت
آخرین دلگویه مون :) 🥀
ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨
بمونید برامون 🙏
مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست
دعوت شده شهدا هستید😍❤️
آخرین قلم 🍃
التماس دعا🕊
پست آخر
شبتون شهدایی
•|سـرشرابریدنـدوزیرلبگفت
•|فداۍسرتسـرکھقـابلنـدارد
🌻___________
↳🥀🕊』
#تودعوتشدھیشهیدِبےسرۍ💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آیتالله خامنهای: تا میگوییم نهی از منکر، فوراً در ذهن مجسم میشود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است!
🔻پن: قابل توجه کسانی که امر به معروف را فقط در حجاب دیدهاند
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍امام على عليه السلام: هيچ مؤمنى نيست كه مهمان را دوست بدارد، مگر آن كه چون از قبرش بر مى خيزد ، چهره اش مانند قرص ماه مى درخشد، و اهل محشر مى نگرند و مى گويند: اين، كسى جز پيامبرى مُرسل نيست! و فرشته اى مى گويد: اين، مؤمنى است كه مهمان را دوست مى دارد و او را گرامى مى شمارد و راهى جز رفتن به بهشت ندارد
📚جامع الأخبار صفحه378
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم
⭐️شروع تبادلات گسترده تایم⭐️
👇🏻شرایط عضویت👇🏻
1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻
2⃣آمارتون ۱۰۰+ باشه💪🏻
3⃣در اینفو تب عضوباشید✌️🏻
جذب بستگی به بنرتون داره💥
بیشتر از ۵۰جذب هم داشتم😳🔥
برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفو تبادلات عضو باشید"سنجاقه"
🕹https://eitaa.com/joinchat/1134493859Ceb9628fd81🕹
بعد از مطالعه شرایط اگر شرایط رو داشتید
پی وی در خدمتتونم✋🏻
🌺 @time_collection 🌺
یاعلی✌️🏻
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
ما شهید زیاد داریم امّا شهیدی که به دست خبیثترین انسانهای عالم یعنے خود آمریکاییها به شهادت برسدچنین شهیدی غیر از ........ من کس دیگری را یادم نمے آید...😳🤔
این جمݪهــ از رهبرے در مورد کدوم شهید میتونهــ باشه😱🤔🕊
‾ اگ میخوای با مڪتب سلیمانے آشنا بشے پس بدوووو🏃🏻♀🏃🏻♂بیاد😍
‾ اگ کلیپ و استوری میخوای نمیدونے از ڪجا تهیه کنے پس بدووووو بیا🏃🏻♂🏃🏻♀
‾ اگ خستهــ شدی از مطالب کپۍ اینجا مطالبش ناب و ناب و ادمین نوشتهــ😍😌
یهــ روزے میفهمے آمدنت بهــ اینجا اتفاقے نبوده😍
☟︎︎︎☟︎︎︎☟︎︎︎☟︎︎︎☟︎︎︎
/ʝסíꪀ➘
|❥ https://eitaa.com/joinchat/691208306Cc2eacdadd7 ❥|
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غربت یعنی آقا باشه و تو نباشی
چون تویی که جا موندی و تنها رها موندی
کلیپ های کوتاه
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
کلیپ های امام حسینی
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
عکنوشته های مذهبی
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
تلنگر
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
داستان های آموزنده کوتاه
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
سخنرانی
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
همه اینا توی این کانال هست👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3831234696Cfe88329073
......
@YaraneMooud_313